متن ترانه میلاد درخشانی تردید
با قدمهای سکوت وسط سایه و شهر
راه افتاد یه صدا بی نقاب بیکلام
نه نشونی نه جهان نه کسی نه پناه
فقط انگار یه دل که میدوختش به راه
میرم حتی اگه سایه بشه هم قدمم
با تردیدم ولی خالی نمیشم قلمم
تا وقتی راه میخونه نمیمونم روزمین
یه صدا وسط شب که نمیمیره نمیمیره
هر قدم خسته ولی هر نگاه پر سوال
یه مسیره بلند با خیالم
احتمال یه لحظه گذشت از دل مه گذرا
اما همون یه نگاه شد چراغ دوباره ها
میرم با تو اگه سایه بشه هم قدمم
با تردیدم ولی خالی نمیشم قلمم
تا وقتی راه میخونه نمیمونم روزمین
یه صدا وسط شب که نمیمیره نمیمیره
میرم حتی اگه سایه بشه هم قدمم
با تردیدم ولی خالی نمیشم قلمم
تا وقتی راه میخونه نمیمونم روزمین
یه صدا وسط شب که نمیمیره نمیمیره
source