متن ترانه نوید سجادی حسرت

تو کوچه‌های این شهر راه می‌افتم

منه خسته، ترس بی‌تو بودن اینجا روی قلب من نشسته

کاش می‌شد دوباره برگشت

به روزای با تو بودن

به همون خاطره‌هایی که منو تا اینجا کشوندن

دلم از دنیا گرفته، راهم افتاده به تردید

که بمونم یا نمونم، حالا که قلب تو لرزید

تو صدات خالی از احساسه

دلت انگار جای دیگست

قصه‌ی عشق من و تو

توی یک دنیای دیگست

رفتم از این شهر تا نبینمت

بستم درِ قلبمو رو همه

حرفا و دروغات تو سرمه

دیگه نمی‌خوام ببینمت

دیگه اون روزا گذشت

و راهمون از هم جدا شد

تو بمون تو خاطراتت

دلم از قفس رها شد

حسرت یه عشق ساده

توی قلب تو می‌مونه

با تو بودن توی این شهر

رفتن به مرز جنونه

رفتم از این شهر تا نبینمت

بستم درِ قلبمو رو همه

حرفا و دروغات تو سرمه

دیگه نمی‌خوام ببینمت

source

توسط irmusic4.ir