متن ترانه فرزین یکتا دشت عشق
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبک باران ساحل ها
ترانه:
مانده بین ما قول مردانه
بی تو خود ویرانه اس
آرامش هر خانه
آن که دستم را نذر تو کردم
دورم ز همه دنیا
من دور تو میگردم
دریای تشنگی ام
هر جای زندگی ام
درمان خستگی ام
بودی و بودی و هستی
دشت عشق ، خانه ما
میماند افسانه ما
تو یار دردانه ما
بودی بودی و هستی
دکلمه:
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
source