هدف این است که برنامه‌ریزی برای توسعه روستایی نه به‌صورت کلی و یکسان برای همه کشور، بلکه با توجه به پیمایش دقیق و شناخت ظرفیت‌های محلی انجام شود. سال‌هاست که در سیاست‌گذاری‌های بخش روستایی، اعتبارات به شکل کلی ابلاغ می‌شود و هر استانی که زودتر اقدام کند، سهم بیشتری می‌گیرد؛ نتیجه آن هم این بوده که برخی مناطق محروم، کمتر از منابع ملی بهره‌مند شده‌اند.

اکنون این نگاه سنتی باید جای خود را به برنامه‌ریزی هوشمندانه بدهد. برای مثال، ممکن است منطقه‌ای ظرفیت ورود به صنایع فناور و توسعه فناوری در روستاها را داشته باشد، در حالی که منطقه‌ای دیگر همچنان در تولیدات سنتی مانند قالیبافی یا کالاهای اساسی کشاورزی مزیت رقابتی دارد. هر دو این رویکردها ارزشمند و مورد نیاز کشورند، اما سیاست‌گذاری باید متناسب با شرایط هر منطقه باشد.

در این چهارچوب، همه دستگاه‌های اجرایی مرتبط با حوزه روستایی؛ از معاونت توسعه مناطق محروم و کمترتوسعه‌یافته تا وزارتخانه‌های کشاورزی، صنعت، استانداری‌ها، فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها، باید به سمت یک نگاه آمایش سرزمین حرکت کنند. این یعنی تقویت روستانشینان نه‌فقط در بعد اقتصادی، بلکه در ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز باید در دستور کار قرار گیرد.

در طراحی این رویکرد، سه بخش اصلی پیش‌بینی شده است: برش اجرایی، برش سیاست‌گذاری و برش نظارت. به بیان ساده، هم اجرای طرح‌ها، هم تعیین سیاست‌ها و هم پایش عملکرد باید بر اساس همین منطق منطقه‌محور انجام شود. تجربه سال‌های گذشته نشان داده که نبود نگاه پیمایشی، باعث انحراف منابع و تخصیص نامتوازن اعتبارات شده است.

حتی گزارش‌ها حاکی از آن است که در برخی موارد، بیشترین جذب بودجه در روستاهایی انجام شده که سطح درآمدی بالاتری نسبت به مناطق محروم داشته‌اند.

اکنون، با تعریف ریل جدید در برنامه هفتم، انتظار می‌رود هم سیاست‌گذاری‌ها دقیق‌تر باشد و هم اجرای طرح‌ها از مسیر تعیین‌شده خارج نشود. امید است که این بار، برنامه‌ای که روی کاغذ منطقی و عادلانه طراحی شده، در عمل نیز به همان دقت و عدالت اجرا شود و منجر به توانمندسازی واقعی روستاها و ارتقای جایگاه روستاییان در اقتصاد و فرهنگ ملی شود.

انتهای پیام/

source

توسط irmusic4.ir