روزبه کردونی در یادداشتی به مناسبت روز خبرنگار نوشت: رولان بارت میگوید: «روایت، همچون خودِ زندگی، فقط هست.» و به تعبیر افلاطون: «آنان که داستانها را روایت میکنند، بر جهان حکمرانی میکنند.»
در جهانی که حقیقت دیگر امری مسلم نیست، بلکه برساختهای روایی است، رسانه و خبرنگار دیگر تنها حامل خبر نیستند؛ بلکه نقشآفرینانی کلیدی در نبردی بیامان بر سر قدرت تفسیر و بازنمایی واقعیتاند. در این میدان، روایت نه ابزاری جانبی، که سلاح اصلی قدرت است؛ ابزاری که از طریق آن جهان بازتعریف میشود.
روایت همچون زبان، نه بیطرف است و نه بیساختار. هر داستانی که روایت میشود، واجد انتخابهایی است: چیزی حذف میشود، چیزی برجسته میگردد و چیزی از دید پنهان میماند. رسانه، بستر اصلی این بازنماییهاست؛ جایی که تصمیم گرفته میشود چه چیزی «قابل روایت» است و چه چیزی به حاشیه رانده میشود.
در روزگار ما، جنگها نه با گلوله که با روایت آغاز میشوند و نخستین قربانی هر جنگ، حقیقت است. خبرنگار امروز دیگر ناظر منفعل نیست؛ او روایتگر است، بازآفرین واقعیت و گاه تنها حافظ حافظهی جمعی در طوفان تحریفها. خبرنگاران حلقههایی از زنجیرهی تولید معنا هستند.
آنگاه که روایت رسمی از واقعیت فرو میپاشد، مردم چشم به خبرنگاری میدوزند که بتواند با صداقت، شجاعت و پیچیدگی انسانی، حقیقت را بازیابد.
روز خبرنگار فرصتی است برای تأمل بر مهمترین آسیب نظام رسانهای در دوران بحران و جنگ و آن، خطر روایت واحد است.
جنگ ۱۲ روزه اخیر علیه میهن عزیزمان نشان داد که یکی از آسیبهای جدی در ساختار رسانهای رسمی کشور، غلبهی روایت مسلط و حذف صداهای دیگر بود؛ خطری که چیماماندا آدیشی، نویسندهی نیجریایی، سالها پیش آن را «خطر داستان واحد» نام نهاد.
زمانی که رسانهها تنها به بازتولید یک روایت رسمی و کنترلشده میپردازند، فضا برای شنیدن تجربههای متکثر، روایتهای محلی، صداهای انسانی و نگاههای انتقادی بسته میشود. این حذفِ تنوع خود به فرسایش اقناعی و اخلاقی روایت مسلط منجر میشود. روایت واحد، ولو مقدس و ملی، اگر تنها روایت باقی بماند، به ضد خود بدل میشود.
در جنگ اخیر ایران و اسرائیل، میتوانستیم روایتهای متنوعتری از واقعیتهای میدانی، رنج، امید و ایستادگی مردم بیان کنیم.
باید بپذیریم که با اصالت دادن به روایتهای درونگفتمانی از خطاها، ابهامها و انتقادها، روایت ملی توانمندتر، نیروی اقناع و پیوند اجتماعی تولید میکند.
برای حفظ قدرت معنایی و اقناعی روایت ملی، باید میدان روایت را گشود؛ باید اجازه داد روایتهای گوناگون از دل مردم، خبرنگاران محلی، هنرمندان، کنشگران اجتماعی و گروههای متنوع فرهنگی و زبانی، در کنار روایت رسمی شنیده شوند. تنها در تنوع روایتهاست که حقیقت تقویت میشود و رسانه میتواند آینهای صادق برای جامعه باقی بماند.
واقعیت این است که امروز بیش از هر زمان دیگری، نیازمند بازنگری و بازآرایی ساختار رسانهای در نظام حکمرانی هستیم؛ با هدف عبور از تبلیغات به اقناع، از اطلاعرسانی رسمی به روایتگری انسانی، و از تریبونمحوری به مشارکت واقعی رسانهای.
در غیاب روایتگرانی خلاق، رسانههایی که اعتماد عمومی را جلب کرده باشند، و روایتهای کلان و انسجامبخش که مخاطب را همراه سازند، نتیجهی جنگ روایتها از پیش مشخص است.
انتهای پیام/
source