
ششصد و بیست و نهمین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، به نمایش فیلم «صدای متال» ساخته داریوس ماردر (۲۰۱۹) اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور بهمن عبدالهی (روزنامهنگار و منتقد سینما) برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سامان بیات بود. این جلسه به واکاوی مضمون، ساختار روایی، طراحی صدا و فلسفه زیستن در سکوت اختصاص داشت.
به گزارش ایلنا، «صدای متال» داستان موزیسینی به نام روبن است که بهتدریج شنواییاش را از دست میدهد. این فیلم نخستین بار در جشنوارهی فیلم تورنتو شرکت کرد و پس از موفقیت در اکران سینمایی، در مراسم اسکار ۲۰۲۱ (دوره نود و سوم) در شش رشته نامزد شد و موفق به دریافت دو جایزه اسکار شد.
بهمن عبدالهی در آغاز سخنانش گفت: انتخاب این فیلم برای نمایش، به این دلیل بود که دربارهی «انسان در جستجوی معنا» است. فیلم «صدای متال» یک سفر درونی را به تصویر میکشد. قهرمان فیلم از دنیایی پر از صدا و ریتم به جهانی متفاوت و ساکت پرتاب میشود؛ گویی وارد سرزمینی ناآشنا شده که باید زبان آن را بیاموزد. این موضوع برای من بسیار تأثیرگذار بود.
او با اشاره به ساختار فیلم، تأکید کرد که «صدای متال» بیش از آنکه درباره موسیقی متال باشد، دربارهی سفر قهرمان است؛ سفری از جهان آشنا به ناشناخته، از آشفتگی بیرونی به آرامش درونی.
این منتقد سینما با تقسیم ساختار فیلم به «هشت ضربه» مهم در مسیر تحول شخصیت اصلی، گفت: ضربه اول وقتی است که روبن وارد فروشگاه صفحه گرامافون میشود. ضربه دوم، زمانیست که دکتر به او میگوید شنواییاش بهزودی کاملاً از بین میرود. ضربه نهایی، پایان فیلم است؛ جایی که در سکوتی کامل فرو میرود. در پایان، روبن به مفهومی تازه از زندگی دست مییابد. دیگر با شنوایی مصنوعی کنار نمیآید. سکوت را میپذیرد. این سکوت، نه خلأ، بلکه راهی بهسوی آرامش و معناست.
عبدالهی همچنین گفت طراحی صدای فیلم، شاهکار است و مخاطب را به تجربهای همدلانه و زیسته با قهرمان فیلم میکشاند: صدا در این فیلم فقط ابزار نیست؛ مضمون است. ما صدای محیط را همانگونه که شخصیت اصلی میشنود تجربه میکنیم؛ گاه محو، گاه همراه نویز و گاه ساکت مطلق.
در ادامه جلسه، بحثهایی دربارهی انتخاب موسیقی متال، بازی بازیگران، و جامعهی ناشنوایان مطرح شد. عبدالهی اشاره کرد که بازیگر اصلی فیلم، ریز احمد، که خود خواننده رپ است، برای این نقش هفت ماه زبان اشاره یاد گرفت و نوازندگی درام را تمرین کرد. برخی از بازیگران فرعی نیز از جامعه واقعی ناشنوایان انتخاب شده بودند.
یکی از حاضران در جلسه پرسید که آیا پایان فیلم، پذیرش سکوت است یا حسرت و ناامیدی؟ عبدالهی پاسخ داد: پایان فیلم سرشار از پذیرش است. روبن پس از تلاش برای بازگشت به دنیای قبلی، درمییابد که رهایی در پذیرش وضعیت جدید است. وقتی ایمپلنت را خاموش میکند، به سکوتی میرسد که نور در آن هست؛ سکوتی پر از معنا.
در بخش دیگری از نشست، به فیلمهای مهم سینمای جهان و ایران با موضوع ناشنوایی نیز اشاره شد. عبدالهی از فیلمهایی چون معجزهگر، بیصدا حلزون و پرنده کوچک خوشبختی یاد کرد و آنها را نمونههایی از پرداخت موفق به این موضوع دانست.
انتهای پیام/
source