منصور حافظپرست، از پیشکسوتان شناختهشده قلمزنی و چهره ماندگار هنرهای سنتی ایران، در گفتوگو با خبرنگار میراثآریا، با اشاره به نقش چندبعدی صنایعدستی در معادلات فرهنگی و اقتصادی کشور، اظهار کرد: صنایعدستی، فراتر از یک فعالیت هنری یا تولیدی، نوعی میراث زنده است که در بستر مهارت، خلاقیت و هویت فرهنگی شکل میگیرد. این حوزه، از یکسو به ارتقای عزتنفس فردی، شکوفایی استعدادهای بومی و استقلال اقتصادی کمک میکند و از سوی دیگر، با ایجاد اشتغال محلی، تثبیت جمعیت در مناطق کمتر برخوردار و حفظ سنتهای بومی، به تقویت انسجام اجتماعی منجر میشود.
او با ارائه یک پیشنهاد ساختاری برای تقویت همکاریهای فرابخشی در توسعه مهارتهای صنایعدستی، تصریح کرد: ضروری است معاونت صنایعدستی وزارت میراثفرهنگی، با نهادهایی مانند سازمان آموزش فنیوحرفهای، سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان زندانها، وارد تعاملات نهادی هدفمند شود تا بتوان با طراحی و اجرای دورههای آموزشی، ایجاد کارگاههای تولیدی، برگزاری دورههای کارورزی و راهاندازی بازارچههای حمایتی، زنجیره مهارت تا بازار را در این حوزه تکمیل کرد.
حافظپرست با تأکید بر اهمیت حمایت از گروههای در معرض آسیب و در حال بازاجتماعیسازی، گفت: توسعه نظام نشانهای مهارتمحور و صدور گواهیهای صلاحیت حرفهای، بهویژه برای گروههای خاص مانند افراد در حال بازپروری، میتواند به گشایش مسیرهای جدید اشتغال، بازیابی کرامت انسانی و بازگشت فعالانه آنان به اجتماع کمک کند. این رویکرد، افزون بر دستاوردهای اقتصادی، زمینهساز تحقق عدالت اجتماعی و کاهش نابرابری خواهد بود.
این استاد هنر قلمزنی، با تحلیل جایگاه صنایعدستی در الگوی توسعه فقرزدایانه و اشتغالزایی پایدار، خاطرنشان کرد: ویژگیهای منحصربهفرد صنایعدستی، همچون نیاز اندک به سرمایه اولیه، قابلیت اجرای بومی در بافتهای روستایی و شهری، و انعطافپذیری در مدلهای کسبوکار، آن را به ابزاری راهبردی برای مقابله با فقر ساختاری و ارتقای تابآوری اقتصادی خانوارها بدل کرده است. با تقویت خوشههای مهارتی بومی، توسعه بازارهای داخلی و بینالمللی و حمایت از تولیدکنندگان کمبرخوردار، میتوان صنایعدستی را به موتور اشتغال پایدار بدل کرد.
وی در ادامه با ارزیابی نقش صنایعدستی در تابآوری فرهنگی و اجتماعی جوامع کمتر توسعهیافته افزود: در مناطق محروم، صنایعدستی یکی از معدود ظرفیتهای بالفعل برای رشد و توسعه است؛ ظرفیتی که میتواند منجر به افزایش درآمد خانوارها، احیای هویت فرهنگی محلی، جلوگیری از مهاجرت، و شکلگیری شبکههای اجتماعی مولد شود. از این منظر، صنایعدستی نقشی فراتر از تولید کالا دارد و بهمثابه ابزاری برای بازسازی سرمایه اجتماعی و توانبخشی فرهنگی قابل تحلیل است.
این پیشکسوت صنایعدستی، آموزش را نقطه عزیمت اصلی در توسعه این حوزه دانست و اظهار داشت: آموزش، شالوده و زیرساخت توسعه صنایعدستی است. بدون تربیت نیروی انسانی ماهر و انتقال دانش فنی و هنری، این حوزه در معرض زوال خواهد بود. سرمایهگذاری در آموزشهای مهارتی شامل طراحی دورههای استاندارد، تربیت مربیان بومی، بهرهگیری از فناوریهای نوین در فرایند آموزش و فروش، و نهادینهسازی آموزش مهارت در ساختارهای رسمی آموزشی مانند مدارس و دانشگاهها، امری حیاتی و غیرقابل تأخیر است.
وی در پایان، به ظرفیت صادراتی صنایعدستی ایران اشاره کرد و گفت: با بهرهگیری از طراحی معاصر در کنار اصالت سنتی، ارتقای استانداردهای مهارتی، توجه به سلایق جهانی و آموزش زبان و مفاهیم تجارت بینالملل به هنرمندان، میتوان زمینه برندسازی جهانی هنرهای بومی را فراهم کرد. در این مسیر، جذب سرمایهگذاران خارجی در خوشههای هنری بومی، یکی از مزیتهای مغفول مانده است که باید فعال شود.
منصور حافظپرست در جمعبندی سخنانش گفت: صنایعدستی، حلقه اتصال میان سنت و توسعه و پلی استراتژیک میان مهارت بومی و فرصت جهانی است؛ مسیری که اگر با نگاه سیستمی، علمی و بیننهادی دنبال شود، میتواند از دل فرهنگ، آیندهای اقتصادی بسازد.
انتهای پیام/
source