به گزارش روابطعمومی خانه موسیقی ایران، طی هفته گذشته با چند تن از آموزشگاهداران به گپوگفت نشستیم و از آنها درباره مشکلات مالیاتی که این روزها گیریبانگیرشان است صحبت کردیم. آنها اشاره کردند؛ به هر صورتی اظهارنامه پر شود، برخورد سلیقهای سازمان امور مالیاتی منجر به آن شده تا قانون مالیاتی بند ل ماده ۱۳۹ که براساس آن فعالیتهای هنری دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستگاههای ذیربط که معاف از مالیات قلمداد میشوند، نادیده گرفته شود. سوال اینجاست؛ اگر آموزشگاههای آزاد هنری بنا بر ماده قانونی معاف یا مشمول نرخ صفر هستند، همچون انتشاراتیها و …، چه لزومی به ارائه اظهارنامه دارند؟
با فرهاد بینایی مدیر مسئول آموزشگاه موسیقی کانون نیز در این باره گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
او عنوان کرد: طبیعتاً طی همه این سالها فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشتهایم و خون دلها خوردهایم تا فقط بتوانیم چراغ آموزشگاه را روشن نگه داریم و با آموزشگاههایی که بیشتر شبیه بنگاههای اقتصادی هستند تا یک مجموعه فرهنگی و هنری (که گاه بدون مجوزند و گاه مجوز فنی حرفهای دارند) رقابت کنیم. آموزشگاههایی که هیچ دغدغه فرهنگ و هنر و اشاعه موسیقی جدی ندارند و تنها به مالاندوزی خود فکر میکنند.
فرهاد بینایی در ادامه افزود: طبق قانون مالیاتی بند ل ماده ۱۳۹، آموزشگاههای فرهنگی هنری از پرداخت مالیات معاف هستند و ما نیز در تمام سالهای گذشته از این معافیت بهرهمند شدیم و رقمی هم پرداخت نکردیم اما متاسفانه در سالهای اخیر بعضی از حوزههای مالیاتی کاملاً سلیقهای عمل میکنند و برای آموزشگاه بنده نیز مشکلاتی در این زمینه ایجاد شده است.
مدیر آموزشگاه موسیقی کانون همچنین اضافه کرد: طی سالهای گذشته با ارائه اظهارنامه که سوالاتی مبنی بر میزان دریافتی در آن مطرح میشد، مبلغ بسیار ناچیزی پرداخت میکردیم، تا اینکه در سال ۱۴۰۰ برگه تشخیص به میزان مبلغ حدود ۲۸ میلیون تومان برای من صادر شد که به آن اعتراض کردم اما در سال ۱۴۰۱ برگه تشخیص رقم حدود هفتاد میلیون تومان برایم صادر شد که متاسفانه اعتراف میکنم بیدقتی کرده و به فرصت یک ماهه اعتراض، توجه نکردم و رای قطعی صادر شد.
او در ادامه صحبتهایش گفت: سپس اظهارنامه سال ۱۴۰۲ را توسط فردی متخصص و کارشناس ارشد امور مالی که تجربه بسیاری در این زمینه داشت ثبت و ارسال کردم. او از بنده خواست برای اینکه دچار مشکلی نشوم پرینت تمامی حسابهای بانکی را در اختیارش قرار دهم و من نیز همین کار را کردم و خیالم آسوده بود که دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد و مبلغ هشت میلیون تومان هم به عنوان حقالزحمه به او پرداخت کردم. او به بنده اعلام کرد که معافیت مالی من از این پس سقف مشخصی دارد بنابراین همچون سالهای گذشته تماماً معاف نیستم. بالاخره محاسبه کرد و به من گفت مبلغ دوازده میلیون تومان در سه قسط پرداخت کنم و من نیز انجام دادم و مطمئن بودم از این پس مشکلی پیش نخواهد آمد.
بینایی همچنین یادآور شد: تا اینکه در بهمن ماه سال گذشته پیامکی از اداره دارائی دریافت کردم که از من خواسته شده بود تا به حوزه مالیاتی خودم مراجعه کنم و من هم رفتم و سرممیز به من اعلام کرد که باید مستندات ارائه کنم. من هم که با این واژههای مالی و مالیاتی آشنایی ندارم از او پرسیدم منظورتان از مستندات چیست؟ اصلاً چه لزومی دارد که یک مدیر آموزشگاه هنری با این همه دغدغه مالی و عدم توان پرداخت به حسابدار و غیره درگیر شود؟ مگر نباید طبق قانون معاف شویم؟ همه جای دنیا به متولیان فرهنگ و هنر سوبسید هم میدهند که متاسفانه هر توضیحی دادند من متوجه آن نشدم. به عنوان مثال به سرممیز گفتم پنجاه درصد دریافتی را به اساتید و معلمان پرداخت میکنم و آنها به من گفتند درصورتیکه حقوق پرداخت میکنی باید در سامانه حقوق ثبت میکردی. در نهایت برگه تشخیص سال ۱۴۰۲ صد و پانزده میلیون تومان تعیین شده که به آن اعتراض کردم.
او همچنین اضافه کرد: ما در آموزشگاهمان در مجموع حدود صد و پنجاه تا دویست هنرجو داریم و مبالغی که به آن اشاره کردم در سالهای اخیر برایمان مالیات تعیین شده است یعنی من حدود دویست میلیون تومان بدهی مالیاتی دارم در حالیکه دوستان من که در تهران و شهرستانها آموزشگاه دارند باتوجه به اینکه حدود چهارصد هنرجو دارند و تعداد آنها دو برابر آموزشگاه من است، هیچ مالیاتی برایشان تعیین نشده است.
مدیر مسئول آموزشگاه موسیقی کانون ضمن اشاره به اینکه در سال ۱۳۷۹ آموزشگاه را تاسیس کرده است و حدود ۲۵ سال در زمینه انواع سازهای ایرانی و جهانی فعالیتشان را ادامه میدهند، گفت: ضمن تشکر از انجمن تازه تاسیس مدیر مسئولان آموزشگاههای آزاد هنری و همچنین هیأت مدیره خانه موسیقی، خواهشمندم و صمیمانه درخواست میکنم تا این موضوع را در سطح وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان امور مالیاتی پیگیری کنند تا جلوی این تصمیمگیریهای سلیقهای و خارج از قانون گرفته شود و اینجا استناد میکنم به جمله یکی از بزرگان که میگوید هر آموزشگاههایی را که باز کنید، درِ زندانی را بستهاید. خواهشمند است به ما کمک کنید تا نفسمان بند نیاید. دویست میلیون بدهی مالیاتی برایم نفسگیر و غیرممکن است.
source