متن ترانه مرتضی سرمدی نفهمیدی

آرتیک سندن هِچ بیر شی ایستَمی یوروم

(دیگه ازت هیچی نمیخوام)

بَکلَمیوروم دا…

(دیگه منتظرت نیستم )

آرامانی

(برای زنگ زدنت )

گَلمِنَ

( برای اومدنت )

سِومِنَ

( دوست داشتنت )

اَسکیدن بوتون بو کلمه لَر اوچون هرشِی یاپاردیم آما…

( اگه قبلا بود برای همه اینایی ک گفتم کاری میکردم اما…)

شیمدی هِچ بیر شِی یاپماک گِلمیور ایچیمدن

( اما الان دگ حوصله هیچ کاری رو ندارم )

ایستَمَدیگیمدن دِئیل

( از دوست نداشتنم نیست )

هیسسَتمَدیگیمدَن

( دگ احساسی ندارم )

نَردِیَسَن اوردا گال

( هرجایی که هستی همونجا باش )

آلاها آمانِت عاشکیم

(بخدا میسپارمت عشقم)

تو با تمومه حادثه های زندگیم فرق داشتی ولی نفهمیدی

شاید یروز ب ندیدنت ب نبودنت ب نشنیدنه صدات عادت کنم شااااید…

اما فراموش کردنت هنریه ک من ندارم

من تورو دوسداشتم انگاری ک تو آخرین عزیزه من روی زمین بودی

دقیقا توهم منو رنجوندی انگاری ک آخرین دشمنت رو زمین بودم

با قلبه ی نفر چیکار باید میکردی ک نکردی تا اونم اینجوری حرف بزنه باهات؟!

تقصیر تو نیس کفه ی ترازوی من خرابه

source

توسط irmusic4.ir