متن ترانه بابیک سرگردون
ازم نپرس کجا میری، من خودمم نمیدونم
یه کاری کردی با دلم، فکر میکنن که دیونم
من از خودت بودم ولی ، اینو هیچوقت نفهمیدی
یه روزی تو همین روزا ، تاوان کارات میدی
دم دمای صبح شد من هنوز بیرونم
تا کجا باید رفت، من یه سرگردونم
اولش میگفتی ، تکیه گاهت هستم
گفتی لیلی میشی ، من هنوز مجنونم
دلم برات تنگه هنوز ، به جون هر دوتاییمون
باور نمیکنم میگی،فکر کن برا جداییمون
داره صبح میشه ولی، من هنوز بیدارم
تو خیالم با تو ، آشیونی دارم
دم دمای صبح شد من هنوز بیرونم
تا کجا باید رفت، من یه سرگردونم
اولش میگفتی ، تکیه گاهت هستم
گفتی لیلی میشی ، من هنوز مجنونم
source