متن ترانه آرمین حیدری دیوانه جان

باران چشمان مرا دیدی و رفتی

گلهای گلدان مرا چیدی و رفتی

ای عشق بی تکرار من،ماه شبهای تار من

به حال این دیوانه خندیدی و رفتی

دیوانه جان در این جهان بی من کجا رفتی

ای درد بی درمان بگو آخر چرا رفتی

دیوانه جان نامهربان بودی ولی عاشق

گفتی که می مانی ولی بی ماجرا رفتی

دیوار به دیوار این خانه دلش تنگ است

بی تو دلم با خاطرات تو سر جنگ است

آغوش در آغوش غم با فکر تو از تب

میسوزم و میسازم از این ماجرا هر شب

source

توسط irmusic4.ir