متن ترانه امیر تسلیمی دیوانه
تو رفته ای و برده ای قرار ما را
بیا ببین تو حال بیقرار مارا
خزان زده بدون تو بهار مارا، یارا
حال دل مرا دلت کجا بداند
عاشق نبوده ای دلت چرا بداند
حال دل مرا فقط خدا بداند
بی تو که لحظه ای خوابم نرفت تورو یادم نرفت من دیوانه
امان از این شب شیدایی من تنهایی شب این خانه
سری بزن به حال من گاهی
به بغض هر شبانه ام آهی
چگونه جستجو کنم راهی
که آخرش مرا بخواهی
حال مرا نگو نمیدانی
قسم به گریه ام که می دانی
در این هجوم تلخ ویرانی
چه می شود اگر بمانی
بی تو که لحظه ای خوابم نرفت تورو یادم نرفت من دیوانه
امان از این شب شیدایی من تنهایی شب این خانه
source