در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
سعید نجاتی معتقد است که اعتقاد به مفاهیم دینی برای رسیدن به سینمای اشراقی کافی نیست و فیلمساز باید به تکنیک نیز تسلط داشته باشد. هیچکس نمیتواند به دروغ خود را معتقد به یک مفهوم نشان دهد.
سعید نجاتی داور بخش داستانی پنجمین جشنواره فیلمهای کوتاه اشراق در گفتگو با خبرنگار ایلنا، اظهار کرد: مبنای تعریف سینمایی که برای من مدنظر است سینمای دینی نیست و من عنوان سینمای اشراقی را برای آن مناسب میدانم که می دانید اشراق برگرفته از فلسفه سهروردی است و سینمای اشراقی از نظرات شهید مرتضی آوینی میآید. او هم قبول ندارد که سینمایی به نام سینمای دینی وجود دارد و بر مبحث سینمای اشراق تأکید میکند. با توجه به شناختی که از نگرش مرتضی آوینی دارم مبحثی که او مطرح کرد برایم جذاب بود و من را جذب کرد.
نجاتی خاطرنشان کرد: آنچه که سینمای اشراقی مطرح میکند، تمرکزش بر فیلمساز است و او را منبع و منشأ میداند. در واقع در تعریف شهید آوینی اگر درون فیلمساز درست باشد، به این معنا که درونش آرام باشد و در آن رهیافتی به سمت حقیقت وجود داشته باشد آن چیزی که از درون این فرد بیرون میآید میتواند تأثیرگذار باشد. مرتضی آوینی در اینجا حافظ را مثال میزد که میگوید اگر او به عالم غیب دسترسی دارد فقط از این شناخت استفاده نمیکند بلکه مهارت او در استفاده از تکنیک است که او را به هنرمندی تأثیرگذار تبدیل میکند. در واقع اگر فرد به عالیترین درجات الهیات دسترسی دارد و درونی روشن دارد در عالم هنر اگر به تکنیک مسلط نباشد، هیچ کارکردی در اثر هنری ندارد و نمیتواند اثری تأثیرگذار بسازد.
وی افزود: اگر فیلمساز به تکنیک تسلط نداشته باشد پرداختش به یک مفهوم نتیجه عکس میدهد. پیشتر نمونههایی از این فیلمها دیدهایم که به عنوان فیلمهای دینی شناخته میشدند و در این آثار به سطحیترین شکل ممکن به مسائل دینی پرداخته میشد و معمولاً بازخوردهای خوبی هم نسبت به این آثار وجود نداشت. حتی نمونههایی بود که در جشنوارهها نمایش داده میشدند و بیشتر شبیه شوخی بودند و موجب خنده مخاطبان میشدند. پرداختن به مفاهیم دینی مهارت بالایی نیاز دارد و هر فیلمسازی نمیتواند به این حیطه ورود کند و اصلاً سینما هم قابلیت پرداختن به برخی مفاهیم و مضامین را ندارد و نهایتاً فیلمساز با مهارتی که دارد میتواند اشاراتی به آنها داشته باشد.
نجاتی تأکید کرد: فیلمساز باید پیچیدگی درام را درک کند، درام به راحتی شکل نمیگیرد و فیلمساز نمیتواند به راحتی با این تصور که فردی مومن، معتقد و مثلا نمازخوان است پس میتواند فیلمی با مضامین دینی بسازد، وارد این عرصه شود. در واقع آنچه که اهمیت دارد تلفیق درست تکنیک و درونیات فیلمساز است که میتواند کاری کند که اصطلاحاً وارد سینمای اشراقی شویم. به شخصه در سالهای اخیر فیلمهای خوبی دیدهام که توانستهاند مفاهیم اینچنینی را ارائه دهند و یکی از این آثار فیلم کوتاه «گناه» است که در آن فیلمساز مفهوم انتقام و پیامدهای آن را به شکلی دیدنی و تأثیرگذار به تصویر کشیده است. برخی مواقع در حوزه درام ممکن است یک مفهوم منتقل نشود و همان مفهوم در یک ساختار دقیق سینمایی منتقل شود، به عنوان مثال کتاب معروفی وجود دارد که در آن عزیز عالمی به بیمارستان میرود و بیماری بیماران را به خودش میگیرد و آنها را نجات میدهد، این داستان در این نوشتار شاید آنقدر تأثیرگذار نبود اما در فیلمی با ایدهای مشابه مثل «مسیر سبز» میبینیم که چقدر این ایده تأثیرگذار و باورپذیر است و مفاهیم عمیقی را به مخاطب خود منتقل میکند.
این کارگردان در ادامه گفت: به نظر من در بین جشنوارههای سینمایی ما جای جشنواره اشراق خالی بود. این جشنواره چند دوره که آغاز به کار کرده بود به خوبی توانست جای خود را در سینمای ایران باز کند و فیلمسازان با سلایق مختلف آثاری به این جشنواره ارسال کردند و میشد رویکردهای مختلفی در آثار دید اما متأسفانه چند سال جشنواره اشراق تعطیل شد تا اینکه در سال ۱۴۰۱ دوباره این رویداد راهاندازی شد و امسال باید بگویم که فیلمهای خوبی در این جشنواره دیدیم که مضامین خوبی در تلفیق درست با تکنیک ارائه میدادند و به طور کل باید بگویم که مضامین و تکنیک در سطح استانداردی بودند.
وی افزود: من اعتقادی بر جداسازی سینمای دینی از دیگر فیلمها ندارم، به اعتقاد من محصول هنری تبلور نگاه هنرمند است. مرتضی آوینی جمله بسیار خوبی دارد که میگوید اثر هنری یا فیلم، فیلمسازش را لو میدهد و اشتباهات او را بر ملا میکند. به همین دلیل معتقدم که فیلمساز باید با تبحر و دقت به سراغ مفاهیم برود و هیچکس نمیتواند به دروغ خود را معتقد به یک مفهوم نشان دهد و کسی که بیتوجه به درونیات خود به دلایل دیگر به سراغ یک سری مفاهیم دیگر میرود اصلاً هنرمند نیست. ما فیلمسازان بسیاری را میشناسیم که در ابتدای راه فیلمهایی با مضامین دینی ساختهاند، فیلمهایشان بعضاً دیده شده است اما در ادامه مسیر، آثاری به شدت ضعیف و حتی در تضاد با فیلمهای اولشان ساختهاند و این نشان میدهد که آنها از مُد روز پیروی میکردند و همچنان هم پیرو مُد روز هستند.
نجاتی با اشاره به بالا رفتن سطح کیفی فیلمها گفت: در جشنوارهها قدرت فیلمساز ملاک است و نباید تکنیک علیه مفهوم عمل کند و تنیدگی تکنیک و محتوا است که خوب عمل میکند. به نظر من در سالهای اخیر فیلمهایی که در سینمای اشراقی میتوان آنها را تعریف کرد، سطح کیفی خوبی دارند و دلیلش هم فکر میکنم این است که طیفی از فیلمسازان به این نتیجه رسیدهاند که تنها اعتقاد و باور داشتن به برخی مفاهیم کافی نیست و باید سینما را آموزش ببینند. در گذشته بسیاری نگاهشان اینگونه بود که فیلم را یک نوع سخنرانی بالامنبری میدیدند، در حالیکه در ابتدا باید تکنیک با مخاطب ارتباط برقرار کند و این نکتهای است که مرتضی آوینی در سالهای ۱۳۶۹ – ۱۳۷۰ به آن تأکید داشت. کسی که حرفهای خوبی میزند و سخنران بینظیری برای ارائه مفاهیم دینی است به این معنا نیست که او حتما میتواند در سینما هم همین حرفها را به شکلی تأثیرگذار بزند، همانطور که پیشتر گفتم باز هم تأکید میکنم که فیلمساز باید تکنیک را آموزش ببیند.
وی در پایان گفت: نکته دیگر این است که باید بدانیم ورود به سینما خطرناک است، فیلساز ممکن است با یک نگرش اخلاقی و دینی وارد سینما شود و در ادامه با تشویقها و تحسینها مسیرش عوض شود. سینما قطعاً چیزهایی از شما میگیرد و شما باید خودتان باشید.
انتهای پیام/
source