به گزارش روابطعمومی خانه موسیقی ایران، در آغاز «احمد مسجدجامعی»، قائممقام مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی از قدمت پنجهزار سالۀ موسیقی در ایران گفت: در کشفیات باستانشناسی شوش الواحی باقی مانده که کسانی را در حال نواختن ساز نشان میدهد. حضور موسیقی در فرهنگ ایران در دورههای مختلف استمرار پیدا کرد و بههمینسبب کشور ما را به شعر و موسیقی میشناسند و این دو با هم درهمآمیخته هستند. داستان سرایش شعر «بوی جوی مولیانِ» آدمالشعرا ابوعبدالله رودکی برای امیر بخارا، ظرفیت موسیقایی ایران در آن روزگار و کاربردش در شعر را اثبات میکند. این ظرفیت نهفتۀ شعر و موسیقی است.
او در ادامه گفت: موسیقی همان قدر که با شعر درآمیخته است، با ریاضیات نیز چنین است. اگر موسیقی ما ماندگار است، چون فلسفه و حکمت و نظریه در پس آن وجود دارد. درنتیجه موسیقی یک علم در ابعاد مختلف است. موسیقی ایران عنصر و ظرفیت ملی این سرزمین است که باید به آن توجه بیشتری کنیم. نباید از داشتههای ملی غافل شویم و باید به آن بها دهیم. گمان نکنید این میراث کم ارزش است.
در ادامه «سلمان سالک»، نوازندهٔ تار و سهتار و استاد دانشگاه با عنوان «بازشناسی مفهوم دستگاه در موسیقی ایرانی: جستاری در وجوه ممیزۀ «گوشه»» برای حاضران صحبت کرد: اولویت پژوهش موسیقی پرورش شنیداری است. کسانیکه در این زمینه فعالیت میکنند، چیزهایی را سلیقهای حذف کردهاند درنتیجه پژوهش موسیقی چندان رضایتبخش نیست. این مهم نیاز به آموزش و پرورش دارد. پژوهش اگر به قصد رفع ابهام باشد مؤثر است و در این حوزه نیاز به این دست پژوهشها داریم.
او در ادامه با این اشاره که سال آینده، صد و بیستمین سال ضبط صفحۀ گرامافون در ایران است، اظهار کرد: مطالعات صفحات گرامافون برای مطالعۀ موسیقی دستگاهی است و جالب است که فقط در همان سال ۱۲۸۴، حدود ۲۴۳ قطعه ضبط شد. دستگاه پیش از آنکه تعدادی گوشه باشد، شامل لایههای پنهانتری است به نام آواز (مُد) و گوشهها دارای عناصر فرمال هستند که میتوانند در آوازهای مختلف اجرا شوند.
این ردیفدان افزود: دستگاه حاصل تغییرات ۷۰۰ ساله در ایران فرهنگی است و با کشورهای خاورمیانه ریشههای مشترک وجود دارد و بعضاً نام گوشهها یکی است مانند دوگاه و سهگاه و این یعنی از حوزۀ ایران فرهنگی به آنجا رفته است.
سالک ادامه داد: در سدۀ اخیر به ساختارهای مُدالِ پنهان هم گوشه میگوییم. آواز یا مُد بدون گوشه و گوشه بدون مُد قابل اجرا نیست. طبق رسالۀ هفت دستگاه موسیقی ایرانی اثر میرزا شفیع گوشه متشکل از شعر با وزن عروضی، نغمه با وزن آزاد و تحریر است. برخلاف آنچه قبلاً میگفتند گوشهها نامحدود و مُدها محدود هستند و در هفت دستگاه ۳۰ گوشه و ۱۲۰ مُد است. پس شاهگوشه یا گوشۀ مهم و غیرمهم نداریم و این حاصل پژوهشهای غیرشنیداری است.
او در پایان، آواز راک در دستگاه ماهور را با سهتار اجرا کرد.
سپس «علی بهرامیان» با موضوع «اهمیت شناسایی مآخذ موسیقی ایران در قرون نخست پس از اسلام» به ایراد سخن و متنخوانی پرداخت.
سخنران بعد، «فرزانه مجریان»، نوازنده سنتور و مدرس دانشگاه با عنوان «تعزیه در گیلان: طبقهبندی و تحلیل مشاهدات میدانی» صحبت کرد.
او با این اشاره که تعزیه قسمتهایی مانند درآمد، اوج، فرود و موسیقی ریتمیک و متشکل از مناجات نوحهخوانی، وداع، رزم و رجز و شهادت است، بیان کرد: تعزیه اجرای موسیقیای است که به مدد ادبیات، روایتی موسیقایی انجام میدهد و ما با نمایش روبهرو نیستیم بلکه با اجرای موسیقایی مواجهیم. البته از ساختار اجتماعی تأثیر پذیرفته است و حتی چنان نفوذ داشت که در طول تاریخ حاکمان با همکاری گروههای تعزیه میکوشیدند خود را تطهیر کنند.
مجریان خاطرنشان ساخت: در گذشته رأس هرم آن، میرزا یا تعزیهگردان و سپس شبیهخوانان و مخالفخوانان و در انتها هم مخاطبان این هرم را میساختند و حتی مردم برایش نذر میکردند. اما چرا پس از انقلاب جنازهای از تعزیه باقی ماند چون آن هرم تغییر یافت و اگر کسی شبیهخوانی میکرد، اگر بچهخوانی نکرده بود، مورد توجه قرار میگرفت اما امروزه این ساختار در قالبهای آوازی مذهبی دیده نمیشود.
پایان این سمینار، اجرای موسیقی کلاسیک ایرانی براساس معیارهای مکتب صبا بود که توسط طینوش بهرامی نوازندهٔ تار؛ رضا صدرالدینی نوازندهٔ تمبک؛ علیرضا میرهاشمی نوازندهٔ کمانچه؛ کاوه شفیعی نوازندهٔ سنتور و علیرضا گلبانگ خواننده اجرا شد.
source