به گزارش خبرنگار ایلنا، با انتشار خبر بیماری و مرگ کارناروون، تیترهای مشابهی در روزنامههای سراسر جهان منتشر شد. او از عفونتی رنج میبرد که بنا بر گزارشها ناشی از تصادف یا بریدن جای نیش پشه بوده است. گزارشها ادعا میکردند که همسر او، آلمینا هربرت، نیز بیمار بود، اما او بهبود یافت و تا سال ۱۹۶۹ زنده ماند و در سن ۹۳ سالگی درگذشت.
علیرغم طول عمر آلمینا، مرگ همسرش این سوال را ایجاد میکند: آیا شواهدی وجود دارد که مفهوم نفرین مومیایی را تایید کند؟
کارناروون بودجه جستجو و حفاری مقبره توتانخ آمون را تامین میکرد. هنگامی که هاوارد کارتر در نوامبر ۱۹۲۲ مقبره را پیدا کرد، کاوش در داخل آن را به تأخیر انداخت تا هربرت بتواند از بریتانیا بیاید. پس از ورود کارناروون، آنها با دیدن آثار «شگفت انگیز» که با توتانخ آمون دفن شده بودند، وارد مقبره شدند. البته هیچ نوشتهای از مصریان باستان مبنی بر ذکر نفرین در این مقبره یافت نشد.
هر چند که مفهوم «نفرین» ممکن است مضحک به نظر برسد، اما همان زمان دانشمندان چندین مقاله در این رابطه منتشر کردند و این موضوع را به طور جدی مورد مطالعه قرار دادند. بر اساس مقالات منتشر شده در سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۸ در مجله Proceedings، تلاش برای تعیین اینکه آیا یک پاتوژن طولانی مدت میتواند باعث «نفرین» شده باشد یا خیر، دانشمندان از مدلسازی ریاضی برای تعیین مدت زمان زنده ماندن یک پاتوژن در داخل یک مقبره استفاده کردند.
سیلوین گاندون در مقالهای در ژورنال ۱۹۹۸ نوشت: در واقع، مرگ اسرارآمیز لرد کارناروون پس از ورود به مقبره فرعون توت عنخ آمون، به طور بالقوه میتواند با عفونت با یک پاتوژن بسیار خطرناک و با عمر طولانی توضیح داده شود.
با این حال، به نظر میرسد تیمی از محققان در مقالهای که در سال ۲۰۱۳ در مجله International Biodeterioration & Biodegradation منتشر کردند؛ با تجزیه و تحلیل لکههای قهوهای روی مقبره توتانخ آمون نشان دادند که جانداری که این لکهها را ایجاد کرده است، فعال نیست.
علاوه بر این، مطالعهای که توسط مارک نلسون، استاد اپیدمیولوژی و پزشکی پیشگیرانه در دانشگاه موناش استرالیا منتشر شد، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه افرادی که به داخل مقبره رفتند در سنین جوانی مردهاند، یافت نشد. مطالعه او سوابق ۲۵ نفر را بررسی کرد که مدت کوتاهی پس از کشف این مقبره کار میکردند یا به داخل آن رفتند. به طور متوسط، افرادی که به داخل مقبره رفتند تا ۷۰ سال عمر کردند. یعنی در سن مرگ که در اوایل تا اواسط قرن بیستم چندان پایین نبود. نلسون در مقالهای که در سال ۲۰۰۲ در مجله پزشکی بریتانیا منتشر شد، نوشت: این مطالعه هیچ مدرکی برای اثبات وجود نفرین مومیایی پیدا نکرد.
خاستگاه نفرین
ایده ارتباط مومیایی با نفرین در واقع پیش از کشف مقبره توتانخ آمون است. جاسمین دی، مصرشناس میگوید: نفرین افسانهای است که به تدریج از اواسط قرن نوزدهم شکل گرفت و به تدریج با کمکهای انباشته ادبیات داستانی، فیلمهای ترسناک، رسانههای خبری و اخیراً اینترنت رشد کرد.
او که دکترای انسانشناسی فرهنگی دارد و کتاب « نفرین مومیایی: مومیمانیا در دنیای انگلیسی زبان» را نوشته است، میگوید: تحقیق من داستانهای داستانی فراموششده آمریکایی را از دهه ۱۸۶۰ کشف کرد، که در آن مردان ماجراجو مومیاییهای زن را برهنه میکنند و جواهرات آنها را میدزدند، تا متحمل مرگی وحشتناک یا عواقب وحشتناکی برای اطرافیانشان شوند. این داستانها که توسط زنان نوشته شده است، بر بازکردن مومیاییها به عنوان استعارهای از تجاوز جنسی تأکید میکند. به نظر میرسد این مقایسه تکان دهنده تخریب و سرقت میراث مصر در دوران اوج استعمار غرب را محکوم میکند.
دانشمندان دیگر معتقد بودند که ارتباط نفرین و جادو با مومیاییها قبل از کشف مقبره توت عنخ آمون بسیار گسترده است. رونالد فریتز، استاد تاریخ در دانشگاه ایالتی آتن میگوید: این ایده که مصر سرزمینی پر رمز و راز است به یونانیان و رومیها برمیگردد. با گذشت زمان، مصریان باستان دارای انواع دانش ماوراء طبیعی و جادویی بودند. زمانی که مصر پس از لشکرکشی ناپلئون شروع به گشودن به سمت غرب کرد، شیفتگی به مومیاییها وجود داشت و افراد مرفه آنها را میخریدند تا آنها را به عنوان سرگرمی باز کنند. بسیاری از مردم از این نوع مداخله با مردگان ناراحت بودند. در آن زمان، داستانهای تخیلی که از نفرینهای مرتبط با مومیاییها حکایت میکردند در ادبیات ظاهر شدند.
فریتز میگوید: برام استوکر، نویسنده ایرلندی، که بیشتر به خاطر رمان «دراکولا» مشهور است، در سال ۱۹۰۳ کتابی به نام «جواهر هفت ستاره» منتشر کرد که در آن باستانشناسان امروزی از نفرین مومیایی رنج میبرند.
النور دابسون، مدرس ادبیات انگلیسی در دانشگاه بیرمنگام بریتانیا و نویسنده کتاب «نوشتن ابوالهول: ادبیات، فرهنگ و مصرشناسی» (دانشگاه ادینبورگ) میگوید: سینما همچنین ایده مرتبط بودن نفرین با مومیاییها را پذیرفت. اساساً تا زمان مرگ کارناروون، مخاطبان برای دیدن اکتشافات مصنوعات مصری بر اساس این روایتهای گوتیک آماده بودند. وقتی کشتی تایتانیک در سال ۱۹۱۲ غرق شد، برخی از مردم معتقد بودند که مومیایی یک کشیش در موزه بریتانیا باعث غرق شدن آن شده است.
ارنست والیس باج، متصدی موزه بریتانیا، «پرسشهای عمومی زیادی در مورد مومیایی ملعونشده در موزه دریافت کرد که مجبور شد یک بروشور بنویسد که شایعاتی را که میتوانست در میان مردم توزیع کند، بیمعنا کند. با وجود این، برخی از مردم برای خرید گل به موزه پول فرستادند تا در پای کشیش مرده بگذارند تا روح او آرام شود – و داستان مومیایی که کشتی تایتانیک را غرق کرد همچنان در اینترنت پخش میشود. با این حال، میلیونها انسان ساده لوح مشتاق بودند داستان نفرین را باور کنند، زیرا برای دههها با داستانی بزرگ شده بودند تا این ایده را تأیید کنند که امکان برقراری ارتباط با مردگان وجود دارد.
این واقعیت که تعدادی از نویسندگان مشهور به نفرین اعتقاد داشتند – مانند آرتور کانن دویل، نویسنده رمانهای شرلوک هلمز – به گسترش اعتقاد به نفرین کمک کرد. حتی امروزه، برخی از مردم دوست دارند اکتشافات باستانشناسی و رویدادهای معاصر را با نفرین پیوند دهند. هنگامی که در سال ۲۰۱۸ یک تابوت بزرگ ۲۰۰۰ساله در اسکندریه مصر پیدا شد، برخی از مردم ترسیدند که باز کردن آن باعث نفرین شود. به همین ترتیب، هنگامی که یک کشتی در سال ۲۰۲۱ کانال سوئز را مسدود کرد، برخی از افراد سعی کردند تقصیر را به گردن مومیاییها بیندازند و خاطرنشان کردند که مومیاییهای چندین فرعون مصر باستان قرار بود به موزهای در فوستات منتقل شوند.
فریتز میگوید: مردم میخواهند زندگی معنا داشته باشد و بینظم و تصادفی یا تصادفی نباشد. به طور سنتی، دین رسمی نیاز به توضیح هستی را فراهم کرده است. اما بسیاری از مردم به باورهای جادویی و ماوراء طبیعی روی آوردهاند، که از جمله آنها نفرین است.
انتهای پیام/
source