به گزارش خبرنگار ایلنا، عکاسی مستند یکی از گونههایی است که آن را باید فراتر از سبک و ژانر دانست؛ چراکه ماهیت و مبنای آن ارائه آثار هنرمندانه بر اساس حقایق به مخاطبان است. این دسته آثار به دلیل داشتن وجهه مستندگونه خود بار رسانهای هم دارند. هیچگاه نشنیدهایم که عکاسی مستند به گونهای فراموش شده و منسوخ تبدیل شده باشد که دلیل آن همسویی و همراهی جامعه و وجود هنرمند عکاس در میانه میدان و در میان مردم است.
عکاسی مستند به دلیل اهمیتش باید بیش از قبل در بسترهایی چون جشنوارهها مورد توجه قرار گیرد و به همین واسطه است که عکاسان مستند برای فعالیت و رقابت انگیزه بیشتری میگیرند. این بخش در جشنواره سینماحقیقت مورد توجه است و برگزارکنندگان برای با کیفیتتر و تخصصیتر برگزار شدن آن تلاش میکنند.
مهدی وثوقنیا درباره این اهمیت و جایگاه به ایلنا توضیحاتی داد.
وی فارغالتحصیل کارشناسی رشته عکاسی از دانشگاه آزاد هنر و معماری تهران است. وثوقنیا پیش از دانشگاه از سال ۱۳۶۷ به کلاسهای آزاد انجمن سینمای جوان رفته است.
وثوقنیا عکاسی را از دههی هفتاد بهصورت حرفهای آغاز کرده و طی سهدههی گذشته آثار بسیاری در این حوزه پدید آورده است. حاصل کار او به بیش از دهها نمایش انفرادی و گروهی در داخل و خارج از کشور انجامیده و آثارش در مجلات داخلی و خارجی بسیاری بهچاپ رسیده است. وی همچنین در زمینهی چاپ کتاب عکس، فعالیتهای دیگری چون مجموعهی عکس «انزلی» و… را در کارنامهی کاری خود دارد. پروژهی هنری وثوقنیا در این سالها به منظرهنگاری مستند از اماکن و نقاط مختلف ایران اختصاص داشته است. کتاب «پامنار» وی نیز متعلق به همین مسیر و شامل عکسهای او از محلهی قدیمی پامنار در شهر تهران است.
مجموعه «ماسوله»
مهدی وثوقنیا گفتههای خود را اینگونه آغاز کرد: عکاسی مستند عبارتی کلی برای گونهای از عکاسی است که در آن ثبت بدون دستکاری موضوعات از اهمیت ویژهای برخوردار است. عکاسی مستند سبکها و مضامین بسیاری را در خود جای میدهد. «عکاسی مستند اجتماعی»، «عکاسی اسنادی»، «عکاسی قومنگاری»، «عکاسی جنگ»، «عکاسی مقاله تصویری»، «عکاسی مستندنگاری جدید» و «عکاسی مناظره اجتماعی» همگی میتوانند ذیل عنوان مستند قرار بگیرند. علاوه بر این سایر شاخههای دیگر عکاسی نیز میتوانند با رویکرد مستند صورت بپذیرند. البته در «عکاسی مستند معاصر»، رویکردهای هنری به این گرایش وسعت بیشتری برای بیان ذهنیت عکاس داده است.
سنگ بنای گزارشهای مستند اجتماعی رسانهای سال ۱۸۳۹ گذاشته شد
وثوق نیا درباره اهمیت شاخه مستند در عرصه عکاسی، توضیح داد: این شاخه از عکاسی به خاطر بیان موضوعات اجتماعی همیشه از اهمیت بالایی برخوردار بوده؛ ولی به نظرم کارکرد اولیه عکاسی مستند در ابتدا تا حال متفاوت است.
این مدرس عکاسی ادامه داد: اگر به سالهای اولیه این رشته نظری داشته باشیم، میبینیم که همزمان با ثبت رسمی عکاسی در سال ۱۸۳۹ این رسانه جدید به عنوان امکانی مهم برای بازنمایی عینی موضوعات مطرح شد. آن زمان وسایل ارتباط جمعی به این صورت نبود. از همان زمان توانایی منحصر به فرد عکسها در نشان دادن عینی و بیطرفانه چیزها مورد توجه قرار گرفت. عکسها میتوانستند مخاطب را قانع کنند که آنچه میبیند را باور کند. بنابراین، عکاسی به شیوهای دقیق شواهدی از رویدادهای پیش روی دوربین را نشان میداد که این موضوع، سنگ بنای گزارشهای مستند با سویههای اجتماعی را در مطبوعات پایهریزی کرد.
وی در ادامه بیان کرد: مثلا در دهه۱۹۳۰ بزرگترین پروژه عکاسی مستند دنیا تا به امروز در آمریکا و با سفارش اداره امنیت کشاورزی انجام شد. در این پروژه که با هدف مستندسازی شرایط حاصل از خشکسالی، رکود و بحران اقتصادی صورت گرفت، ۱۵ عکاس شرکت داشتند. بازتاب گسترده کار این عکاسان باعث شد تا نگاهها به پتانسیل عکاسی مستند در ثبت تغییرات اجتماعی و تلاش برای اصلاح مشکلات بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد. البته استفاده از عکسها برای نمایان ساختن مشکلات و تلاش برای یافتن راه حل برای آنها کار تازهای نبود اما تلاش گروه اف اسای باعث گسترش این دیدگاه به عکاسی شد.
این عکاس و مدرس درباره لزوم توجه ویژه به عکاسی مستند مطرح کرد: شاید امروز با حجم زیادی از عکسهایی که در پیرامون خودمان به واسطه ابزارهای ارتباط جمعی میبینیم، نوعی اشباع شدگی از عکس به وجود آمده باشد، اما در شکل درست عکاسی مستند معاصر ما با یک نوع بیان عکاسانه درست که از مطالعه، تجربه زیسته عکاس و مهارت او نشأت گرفته روبرو هستیم. بیننده با دیدن مجموعه عکسهای مستند حال میتواند وضعیت خود و دیگران را در جهان امروز تماشا کند و تحلیل عمیقتری از برخورد انسان با زندگی خود داشته باشد.
یک عکس از مجموعه «انزلی»/ سال ۱۳۹۱
عکاسی مستند پس از دهه هفتاد هویت مستقلتری یافت
وثوق نیا در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر بیشتر در حوزه تجسمی به این بخش توجه میشود و آیا نیاز نیست تا در حوزه سینما هم به این بخش توجه شود، بیان کرد: جالب است بدانید که ابتدا در آن سالهایی که ما شروع به کار کردیم، نیمه دهه شصت، دقیقا عکاسی در بخش سینمایی وزارت ارشاد در دفاتر انجمن سینمای جوان آموزش داده میشد. این مرکز به گونهای این رشته را حمایت میکرد که زیرساختی برای فیلمساز شدن باشد. به خاطر همین هم بود که در جشنوارهها که مهمترین اتفاقات سینمایی و عکاسی کشور بود، همیشه عکاسی غیر اصلی و به نوعی در کنار سینما دیده میشد.
این عکاس در ادامه اذعان داشت: اما بعدها با خروجی عکاسان از دانشگاههای رشته عکاسی و پرداختن به گرایشهای دیگر عکاسی، عکاسی هویت مستقلتری به خود گرفت. این استقلال رفته رفته باعث شد که امروزه سینما نه تنها در ایران بلکه در جهان از عکاسی تاثیر بگیرد. عکس در سکوت و سکون ذاتی خود فرصتی ایجاد میکند تا با تأمل به جهان پیرامون خود نگاه کنیم. فرصتی که در تماشای فیلمها ایجاد نمیشود.
وی ادامه داد: وقتی کتاب «یک دم نور»، پولارویدهای آندره تارکوفسکی، ترجمه پریسا دمندان در نشر حرفه هنرمند، فیلمساز بزرگ را میبینیم به روایتی شاعرانه از جهان درونی و شخصی او پی میبریم. استفاده تارکوفسکی از عکاسی باعث شده تا ما در فیلمهایش سکانسهایی ببینیم که در عین حرکت دوربین فضای باز گسترده و جای حرکت چشم بیننده را در آن داشته باشد.
مهمترین مشکل عکاسی مستند عدم حمایت مالی است
وثوق نیا درباره وجود بخش عکاسی مستند در جشنواره «سینماحقیقت» و تاثیرگذاری که میتواند داشته باشد، توضیح داد: اتفاق بدی نیست و به هر حال مهمترین مشکل عکاسی مستند در کشور ما اول حمایت مالی از آن در تولید و بعد عرضه درست آن است. اگر مثل برخورد انجمن سینمای جوان ایران در سالهای گذشته نباشد و به صورت مستقل و با ایجاد شورای سیاستگذاری، همچنین مدیریت دبیر آگاهی از حوزه عکاسی مستند این برنامه برگزار شود، بهتر است.
نگاه عکاسان مستند به این رشته مبتنی بر اصلاحگری صرف است
این مدرس درباره اوضاع عکاسی مستند ایران مطرح کرد: با همه تلاشهایی که بعضی از استادان و عکاسان عزیز میکنند، نگاه عکاسان مستند ما در ایران به این رشته هنوز به دهههای اولیه شروع عکاسی مستند در جهان که بیشتر به دنبال اصلاحگری صرف بوده ربط دارد. ولی با یک مطالعه خیلی ساده متوجه میشویم که پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم و در دهه ۱۹۵۰ با توسعه دانش و رسانههای ارتباط جمعی نظیر تلویزیون، به تدریج نقدهای زیادی درباره ثبت واقعیت در عکسها مطرح شد. این بررسیها در کنار نگاه فلسفی به عکاسی سبب شد به تدریج عکاسی مستند از تلاش برای ایجاد تغییرات و اصلاحات اجتماعی فاصله گرفته و به بستری برای نمایش ذهنیت عکاسان بدل شود.
وی ادامه داد: مجموعههایی همچون «آمریکاییها» اثر رابرت فرانک در سال ۱۹۵۵ و همچنین نمایشگاهی که جان سارکوفسکی آن را هنرگردانی کرد با عنوان «مستند جدید» در سال ۱۹۶۷، تلاشهای عکاسی مستند را برای روایت شخصی، ذهنی و در پی آن کشف جهان مدرن پیرامون خود داشته و از تقسیمبندی خوب و بد دوری میکند.
عکاسی مستند نصیحتگر نیست!
وثوقنیا گفت: به شخصه در خیلی از نشستها و یا بازدید از نمایشگاهها خطاب به بعضی از عکاسان جوان گفتم که وقتی کسی شما را نصیحت میکند، خیلی آزرده میشوید، ولی در عکسهای خود سعی دارید تا نصیحت کنید! عکاسی مستند معاصر به لایه دیگری از بیان از اوضاع پیرامون به پیش رفته است.
او درباره کیفیت کار عکاسان نسلهای جدیدتر گفت: در حال حاضر آنچه از عکاسان جدید میبینم کارهایی در خور توجه است و خیلی من را امیدوار میکند. فقط تمام آرزویم این است که با این اوضاع سخت مالی، مانعهای اجتماعی و نبود حمایتهای فرهنگی، آنها در این رشته بمانند تا ما رفته رفته با دانش بیشتر و شناخت درست نگاه بالغتری را از آنها شاهد باشیم.
از مجموعهی «پامنار»/ ۱۳۹۳
ایجاد دپارتمان مستقل عکاسی در انجمن سینمای جوانان
مهدی وثوق نیا در بخش دیگری از صحبتهایش، درباره دپارتمان عکاسی انجمن و اهداف و اقدامات آن گفت: پیشنهاد مستقل کردن رشته عکاسی از سوی مدیرعامل انجمن آقای آذرپندار شکل گرفت. پس از دعوت از ما برای تشکیل دپارتمان عکاسی در انجمن سینمای جوان، در کنار دوستانم بنا بهضرورت و نیاز وجود رشته عکاسی به عنوان رشتهای مجزا تلاش کردیم؛ تا برنامهای را تنظیم کنیم که ضمن بالا بردن دانش فنی، به وجوه دیگر عکاسی نیز بپردازد. از این رو عناوین درسی در دانشگاه را مطالعه کردیم و سعی کردیم دور از اصول دست وپا گیر این مراکز، مباحث مفید و سریعتری را در انجمن تدوین کنیم.
او در پایان گفت: در حال حاضر منتظر بازخورد دفاتری هستیم که در کشور این دوره جامع را برگزار کردند. البته موازی با این مسئله با تشکیل شورایی، نگاهی دوباره به «آژانس عکس ایران» داریم و قرار است درباره تولید عکسهای صورت گرفته سیاستگذاری برای حمایت مالی و عرضه درست داشته باشیم.
انتهای پیام/
source