محمدرضا پهلوان پیشکسوت حوزه میراث‌فرهنگی و عکاسی در یادداشتی نوشت: اهمیت و نقش عکس و عکاسی در تمامی امور، بر هیچ کس پوشیده نیست، عکس و عکاسی زیر ساخت و وسیله ارتباطی بیشتر هنرهای تجسمی است و اگر بگوییم که مادر هنرهای تجسمی به شمار می رود، سخن گزافی نیست، چرا که بسیاری از هنرهای تجسمی، زاییده عکس هستند.

درست است که در متون و نوشته‎ها، تاریخ عکاسی امروزی را به قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی نسبت می دهند و به ویژه پس از رنسانس و انقلاب فرهنگی اروپا در قرن ۱۵ میلادی که تمامی هنرها رشد و نمو کردند و هم‌چنین موزه ها بعد از همین دوران بود که جایگاه واقعی خود را پیدا کردند و در قرن ۱۶ میلادی اولین موزه رسمی دنیا در انگلستان به نام آشمولین، ایجاد شد ولی به زعم نگارنده، تاریخ عکاسی را باید خیلی عقب تر برد و آن را باید در دوران پارینه سنگی و ماقبل تاریخ، جستجو کرد.

به این دلیل که تصاویر حکاکی شده انسان‌های نخستین بر روی صخره‌ها، دیوار غارها و سنگواره‌ها که نمونه‌های آن در ایران و جهان کم نیستند، همانند مجموعه غارهای لاسکو در فرانسه و تصاویر حکاکی شده دوران ماقبل تاریخ در اقصی نقاط ایران، گویای این مطلب است که این تصاویر، همان عکسی بودند که قبل از حک شدن بر در و دیوار، بر ذهن آدمی نقش بسته و سپس به تصویر در می آمدند و باز هم امروزه به وسیله همین عکس و به زیباترین شکل ممکن توسط رسانه‌ای به نام عکس معرفی می شوند.

ریاضی‌دانان یونانی همچون ارسطو و اقلیدوس و موزی فیلسوف چینی، از نحوه کار کردن با دوربین سوزنی عکاسی، سخن گفته اند و آنتیمیوس ریاضیدان، در قرن ششم میلادی از تاریک‌خانه عکاسی استفاده کرده است، تا این‌که در سال ۱۷۵۷ میلادی که بستر رشد عکاسی فراهم شد، ژوزف فرانسوی در سال ۱۸۲۲ اولین تصویر را به نام خودش ثبت کرد و به طور کلی در سال ۱۸۳۹ عکاسی به صورت عمومی درآمد و سه سال بعد از آن به ایران ورود پیدا کرد.

اولین دستگاه‌های عکاسی در دوره قاجار از انگلیس و روسیه به ایران آمد و در دوره ناصرالدین شاه قاجارعکاسی رسمیت پیدا کرد و همان‌طور که نخستین موزه در ایران به دستور ناصرالدین شاه در بخشی از کاخ سلطنتی او (کاخ گلستان) ایجاد شد، نخستین عکاس‌خانه ایران هم در همین بنا، شکل گرفت.

ناصرالدین شاه از معدود حاکمان ایرانی بود که دارای ذوق و سلیقه هنری بود و او را می توان جزو نخستین عکاسان  ایرانی قلمداد کرد، این جمله معروف او بود که «خودم انداختم» و وقتی عکس دیگری از خودش در کاخ صاحب‌قرانیه گرفت، زیر آن عکس نوشت، «در نیاوران انداختم.»و جالب هست که این اماکن تاریخی هم اکنون، به صورت کاخ موزه برای بازدید عموم، در نظر گرفته شده است.

برای شناخت و اهمیت عکس، تنها کافی است به عکس معروف «ادی آدامز» اشاره کنیم، عکسی که ادی از رئیس پلیس سایگون در حال شلیک کردن به یک پارتیزان ویت گنگی می گیرد، جهان را تکان داد و این عکس تبدیل به نماد ضد جنگ شد و به پایان دادن این جنگ ظالمانه آمریکایی‌ها علیه ویتنام کمک کرد.

اگر ما امروز، با موزه های دنیا آشنا می شویم در صورتی که از آنجا بازدید نداشتیم و راه سفر به شکل دیگری هموار شده، اگر سفر نرفتیم ولی بیشتر مکان‌های میراث‌فرهنگی و گردشگری را می شناسیم‌، اگر خاطرات‌مان کهنه شده و در یک قاب خاطره قرار گرفته، اگر در صندوقچه دل‌مان و خانه‌مان، محل امنی  در نظر گرفتیم، اگر حس شادی و اندوه خودمان را بخواهیم  به تصویر بکشیم، اگر تنها دوست تنهایی و دلخوشی ما بخواهد یک چیز باشد، اگر قصد ثبت لحظه‎های عاشقانه خودمان را داریم، اگر زبان از بیان مطلب قاصر باشد، اگر بخواهیم معنای زندگی را بهتر درک و ماندگار کنیم، اگر قصد داریم، لحظات غیر قابل تکرار را ثبت کنیم، اگر به دنبال دوست  دوران تنهایی خودمان هستیم، اگر می خواهیم عمق احساس و عاطفه را ثبت  کنیم و اگر می‌خواهیم دنیا را تکان بدهیم، با عکس میسر است.

انتهای پیام/

source

توسط irmusic4.ir