به گزارش خبرنگار ایلنا، مجموعه مستند «بین خطوط» به تهیه‌کنندگی مصطفی پورمحمدی و کارگردان مجید تفرشی این روزها به طور هفتگی از شبکه چهار در حال پخش است. در این مجموعه مستند تلویزیونی مجید تفرشی در هر قسمت با یکی از نویسندگان خارجی به گفتگو درباره موضوعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… می‌پردازد که توجه نویسندگان انتخاب شده به موضوعات، کتاب‌های منتشر شده و اظهارنظرها درباره مسائل روز دنیای سیاست و… می‌توانند از نکاتی باشند که در این مجموعه مورد توجه قرار بگیرند.

به بهانه پخش «بین خطوط» با مصطفی پورمحمدی گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر می‌گذرانید:

ساختار این برنامه چگونه شکل گرفت؟

سال ۹۷ در شبکه چهار برنامه‌ای به نام «خیلی دور خیلی نزدیک» ساختم که مجری برنامه آقای شهاب اسفندیاری بودند. موضوع این برنامه اینگونه بود که مهمان‌های خارجی دعوت‌شده به ایران که برای کنفرانس‌ها و همایش‌ها در کشور ما حضور داشتند را از آن کنفرانس یا جشنواره را دعوت می‌کردیم و یک گفتگوی انگلیسی تصویری با آن‌ها ضبط می‌کردیم که پشتوانه این گفتگوها به لحاظ پژوهشی پشتوانه‌ای قوی بود و تیم پژوهشی ما تحقیقات کافی درباره مهمان برنامه داشتند و به همین دلیل مجموعه گفتگوهای خوبی روی آنتن رفت و در شبکه چهار به برنامه پرمخاطبی هم تبدیل شد.

این برنامه توانست توجهات بسیاری را جلب کند و یکی از کسانی که این برنامه را خیلی خوب پیگیری می‌کرد آقای مجید تفرشی بود که درباره این برنامه هم قلم زدند و ما شاهد ابراز لطف ایشان بودیم. آقای تفرشی همان زمان به من گفتند که من سال‌هاست که ایده ساخت چنین برنامه‌ای را داشتم و ما از اینجا گفتگویمان درباره این برنامه شروع شد و ایشان به ما پیشنهاد دادند که با کمک ایشان این برنامه ساخته شود.

با توجه به اینکه آقای تفرشی ساکن لندن هستند دیگر نیازی نبود سراغ افرادی برویم که به ایران می‌آمدند و ما بین همان کسانی که در لندن بودند افرادی را انتخاب کردیم و گفتگوها انجام شد.

افراد بر اساس چه معیار و ملاکی انتخاب شدند؟

ما چند ملاک داشتیم، اول مورد این بود که افراد چند کتاب در حوزه علوم اجتماعی داشته باشند که پس از سال ۲۰۲۰ چاپ شده باشد و البته ساکن لندن باشند و بتوانیم گفتگو را در لندن ضبط کنیم.

ما این برنامه را از سال ۲۰۲۲ ضبط کردیم و دلیل انتخاب سال ۲۰۲۰ این بود که ما اصرار داشتیم این افراد اخیراً پژوهشی جدی انجام داده باشند. اگر بخواهم موضوع کلی را مطرح کنم باید بگویم که ایده اولیه رفتن به سراغ افرادی بود که کار مطالعاتی در حوزه خاورمیانه و مسائل مختلف مرتبط با ایران انجام داده باشند. ما کمی از این ایده گذر کردیم، مثلاً در یک قسمت به فرهنگ هواداری فوتبال پرداختیم و یکی دیگر از برنامه‌های ما در حوزه عرفان و تصوف و مسائلی از این دست است.

به نظر من بهترین گفتگوی ما در این برنامه مربوط به مصاحبه با نایجل وست رمان‌نویس است که رمان‌های جاسوسی می‌نویسد و به مورخ غیر رسمی «ام. آی. ۶» معروف است و خودش هم از یک خانواده سیاسی است و به حوزه سیاست آشنا است.

چرا از ایده اصلی تخطی کردید؟ آیا افرادی که مدنظر داشتید حاضر به گفتگو نشدند؟

نه دلیل فاصله گرفتن از ایده اصلی جذابیت موضوعات بود و می‌دانستیم که این موضوعات برای مخاطب ایرانی جذاب است. به عنوان مثال قسمتی که به موضوع فرهنگ هواداری فوتبال می‌پردازد به نظر من قسمتی است که مخاطب ایرانی از آن استقبال خواهد کرد.

اتفاقاً آقای تفرشی همانقدر که در تاریخ تسلط دارد، در فوتبال هم مدعی است و اخبار فوتبالی را دنبال می‌کند و اطلاعات خوبی هم دارد. قسمتی که مربوط به گفتگو با نایجل وست است هم برنامه جذابی است و چون ما موقعیت گفتگو با این افراد جذاب را داشتیم از این فرصت استفاده کردیم تا این افراد را از دست ندهیم.

با توجه به اینکه موضوع مشخصی برای کلیت این مجموعه نمی‌توان در نظر گرفت. با چه دغدغه‌ای به سراغ ساخت آن رفتید؟

از چند زاویه می‌توان به این پرسش نگاه کرد. اگر به لحاظ حرفه‌ای بخواهم آن را پاسخ دهم که باید بگویم که به لحاظ رسانه‌ای فرم تاک شو، یک فرم ارزان است که به همین دلیل هم برای تلویزیون جذاب است. البته من در قیاس با دیگر تولیدات آن را ارزان می‌دانم. به لحاظ رسانه‌ای بخواهم دغدغه‌ام را مطرح کنم باید بگویم که ساخت این مجموعه برای من یک دغدغه حرفه‌ای بود.

اما به لحاظ شخصی و از منظر محتوایی بخواهم دغدغه‌ام را از ساخت این اثر مطرح کنم، باید بگویم برای من آنچه که اهمیت دارد این است که همچون برنامه «خیلی دور خیلی نزدیک» موضوعی را دنبال کنم که به سمت نزدیک‌تر کردن آدم‌ها به یکدیگر باشد. ما در دنیایی هستیم که هر روز رادیکال‌تر می‌شود و همه احساس می‌کنند که حقیقت نزد خودشان است و این گفتگوها به نظر من کارکردش مهمش این است که آدم‌ها می‌توانند متوجه شوند ظرف حقیقت همه جا هست و ما اشتراکات بسیاری با دیگر مردم دنیا داریم. ما فرهنگ، نگاه، باور و برداشت‌های مشترکی در دنیا داریم.

من به ارتباطات میان فرهنگی بسیار علاقه‌مند هستم و این برای من یک موضوع است و یکی از جذابیت‌های برنامه معاشرت با آدم‌هایی است که شاید ظاهراً از ما دور هستند اما وقتی با آن‌ها معاشرت می‌کنیم متوجه می‌شویم که گویا اینگونه نیست.

مثلاً همان خانمی که مسلمان شده بود، یکی از این نمونه‌ها است.

اتفاقاً فاصله‌ای که من به آن اشاره می‌کنم بسیار بیشتر است، این خانم مسلمان شده و به ما نزدیک است. در قسمت‌های بعد می‌بینید آدم‌هایی مقابل دوربین قرار می‌گیرند که ظاهراً فاصله زیادی با ما دارند اما در این برنامه می‌بینیم که در عین حال که اختلافاتی شاید وجود دارد، اشتراکات و نزدیک بودن‌هایی هم وجود دارد.

آیا گفتگوها چالشی‌تر خواهد شد؟

نه این برنامه به همین شکل است و ما از «هارد تاک» فاصله گرفتیم. قطعاً درگیری‌های کلامی می‌تواند موجب بیشتر شدن مخاطبان این برنامه شود و فاصله گرفتن از هارد تاک می‌تواند موجب حوصله‌سربر شدن برنامه شود.

اساساً رسانه به دنبال این است که یک درگیری را دنبال کند و مخاطب هم هارد تاک را بیشتر می‌پسندد تا اینکه دو نفر با هم مقابل دوربین نشسته‌اند، با هم اختلاف چندانی ندارند و می‌خواهند با هم آشنا شوند. در برنامه قبلی من با آقایی به نام کیم اسپنسر گفتگو کردم که موسس شبکه لینک تی‌وی در آمریکا است. این فرد ایده‌ای داشت که با تجهیزات برودکست یک تیم از ایران و تیمی هم از آمریکا با تجیهزات برودکست با هم مسابقه سال ۱۳۷۶ ایران و آمریکا در جام جهانی فوتبال را با هم دیده بودند و برنامه دیگری هم ساخته بود که یک خانم در تهران و یک خانم در واشنگتن از طریق همین ارتباط زندگی خودشان را تعریف کرده بودند. این برنامه به نظر من خیلی جذاب بود که همین ایده ارتباطات میان پرده‌ای را اجرا کرده بود.

مثلاً خانم آمریکایی در این برنامه بیان کرد که وقتی اسم ایران می‌آید یاد گروگانگیری می‌افتد و دلیلش هم همان تسخیر سفارت آمریکا است و خانم ایرانی هم جواب می‌دادند که من هم وقتی نام آمریکا را می‌شنوم یاد کودتا ۲۸ مرداد می‌افتم و جالب است که خانم آمریکایی اصلاً نمی‌دانست کودتای ۲۸ مرداد چیست و به نظر من این ارتباط می‌تواند نگاه و نظرهای مختلف را به هم نزدیک کند و برایم ساخت چنین برنامه‌ای بسیار جذاب و حائز اهمیت بود.

تفاوت این برنامه با برنامه‌های دیگر این است که تاریخ مصرف ندارد، برنامه‌های پرمخاطب و جنجالی معمولاً یک تاریخ مصرف مشخص دارد ولی این نوع برنامه‌ها تاریخ مصرف ندارند و گفتگوهای مطرح شده در «بین خطوط» ۱۰ سال دیگر هم جذاب است.

«بین خطوط» یک برنامه کاملاً گفتگومحور است که موضوعات خاصی را هم دنبال می‌کند. چه قشری از مخاطبان را در نظر داشتید؟

این برنامه از جمله برنامه‌های کم مخاطب است. از آنجا که ما به سراغ افرادی رفتیم که حتی در کشور خودشان هم سلبریتی نیستند، طبیعتاً در ایران هم شناخته شده نیستند و کمتر مخاطبی ممکن است نظرش به این برنامه جلب شود و من هم این نقد را درباره مجموعه «بین خطوط» می‌پذیرم و فکر می‌کنم کسانی مخاطب این برنامه هستند که به موضوعات مطرح شده در آن علاقه‌مند باشند و عوام مردم مخاطب آن نخواهند بود.

هر قسمت این برنامه یک موضوع دارد و موضوع واحدی برای کلیت آن نمی‌توان پیدا کرد که البته می‌توان گفت موضوع کلی علوم انسانی و علوم اجتماعی است.

آیا در انگلیس برای گفتگو با افرادی که جلوی دوربین حاضر می‌شدند، دچار چالشی از سوی دولت این کشور شدید؟

در انگلیس اینگونه نیست که یک پژوهشگر یا یک استاد دانشگاه بخواهد صحبتی کند و برای صحبتش پسند دولت را هم در نظر داشته باشد، به دولت‌ها نظر کارشناسان و پژوهشگران هیچ ربطی ندارد و از این نظر ما با هیچ چالشی مواجه نشدیم. اما برای دسترسی به آدم‌ها با چالش مواجه شدیم. اینکه ما توانستیم به نایجل وست صحبت کنیم برایمان یک دستاور بود و این آدم‌ها به اعتبار شخص دکتر تفرشی جلوی دوربین حاضر می‌شدند و صحبت می‌کردند.

آیا برای پخش در تلویزیون با محدودیت و ممیزی مواجه شدید؟

نه خوشبختانه هیچ سانسوری متوجه این برنامه نشد. مثلاً در قسمتی که خانم اسفندیاری حضور داشتند، بحث‌هایی درباره روسیه مطرح شده بود که ما برای پخش نگران بودیم و این احتمال را در نظر داشتیم که شاید پخش سازمان صداوسیما به این صحبت‌ها ایراد بگیرد اما خوشبختانه بدون هیچ ممیزی این قسمت به طول کامل پخش شد.

به عنوان یک تهیه‌کننده ناراضی که انتقادهای زیادی هم دارد باید بگویم آنقدر که گفته می‌شود، فضای تلویزیون بسته نیست و در تجربیاتی که خودم داشتم باید بگویم اگر معدود مسائل مشخصی را رعایت کنید، آثارتان بدون هیچ مشکلی منتشر می‌شود. در برخی موارد که ایرادهایی گرفته شده و قصد بر سانسور و حذف بوده هم تجربه این را داشتم که توانستیم با گفتگو مشکل را حل کنیم. واقعاً مدیران میانی فهمیده‌ای در صداوسیما هستند که وقتی موضوع را به آن‌ها توضیح می‌دهید با شما همراه می‌شوند و نظرتان را می‌پذیرند.

آیا برای ساخت این برنامه در فصل بعد هم برنامه دارید؟

بعید می‌دانم که ساخت این برنامه در فصل بعد ادامه داشته باشد. یکی از اصلی‌ترین مشکلات ما در فصل اول مشکل تولید از راه دور بود. من به عنوان تهیه‌کننده به لندن نرفتم، هر قسمت توسط یک تیم تولید در لندن ساخته شد و اثر را برای من ارسال می‌کردند و ما با مشکلات بسیاری برای تولید از راه دور مواجه بودیم و مشکلات لوکیشن و اشکالات فنی بسیاری برای ما پیش می‌آمد که باعث شد برنامه با وجود مشکلاتی به دست ما برسد و ما هم به ناچار باید شرایط را می‌پذیرفتیم.

به همین دلیل باید بگویم که ساخت فصل دوم امکانپذیر نیست و از طرفی اگر بخواهیم مشکل تولید از راه دور را حل کنیم و به لندن برویم هم هزینه‌های تولید آنقدر بالاست و کار سنگین می‌شود که در شرایط اقتصادی فعلی کشور بعید می‌دانم اساساً تولید فصل دوم امکانپذیر باشد. من هم به شخصه آنقدر در فصل اول با چالش‌های بسیار روبرو شدم دیگر علاقه‌ای به ادامه این تجربه ندارم.



انتهای پیام/

source

توسط irmusic4.ir