رضا مظاهری، کارشناس ارشد باستان‌شناسی در یادداشتی نوشت: تیمره پس از اسلام جزئی از ولایت جبال یا کوهستان یا عراق عجم بوده‏است و نیز در تقسیمات کشوری بعد از اسلام، جزء ولایت اصفهان و سپس شهری در جنوب استان مرکزی شده‌‏است.

قسمت وسیعی از عراق عجم را تیمره نام نهادند و سپس تیمره به تیمره علیا و تیمره سفلی تقسیم شد، که تیمره علیا، محدوده کنونی شهرستان خمین بوده‌‏است.

بر اساس آنچه از منابع تاریخی و جغرافیایی-تاریخی به دست می‏آید خمین تا اوایل دوره سلطنت پهلوی، مرکز ولایت کمره خوانده ‏می‏شد، ولایتی که روشن نیست به چه دلیل نام آن در حدود قرن هفتم هـ ق از تیمره به کمره تبدیل شده است. تیمره در آن دوران، ولایتی از ولایات ناحیه جبال شمرده می‏شد.

 امروزه کمره به قسمتی از ولایات ثلاث (گلپایگان، کمره و خوانسار) اطلاق می‏شود که در قدیم، آن­ را تیمره می‏نامیده‏اند و به صورت تثنیه و به وصف صغری و کبری در کتب دیده شده ‏است. صاحب زینه المجالس، ذیل واژه کمره، آن را ولایتی وسیع و عریض معرفی کرده و می‏گوید مشتمل بر سی قریه و قریب چهارصد مزرعه است، یکی از قراء آن خماهین است که همای بهمن بنا کرده است. از این گفتار چنین بر می‏آید که تا زمان صفویه آن ‏را تیمره می‏نامیدند، ولی از آن زمان به بعد، کمره نامیده می‏شود.

 فتح تیمره به دست احنف بن قیس و فتح معروف و مشهور آن به دست ابوموسی اشعری بوده است. گویند به قریه خمیهن که از قرای تیمره است مسجدی است منسوب به ابوموسی اشعری، چون نواحی اهواز و اصفهان را فتح کرد، تیمره را نیز فتح کرد.

لغت خمین در تألیف قدیمه، به صورت «خمیهن» ذکر شده است و اکنون به صورت خمین معروف است. در تاریخ، شش یا هفت مرتبه به صورت خمیهن برده شده است. خمیهن مرکب از دو لغت است. اول «خو» معرف هو به معنی خوب و دوم «میهن» با یاء مجهول به معنی جایگاه و مکان،که اکنون میهن می‏خوانیم، در مجموع یعنی جایگاه خوب یا سرزمین مقدس، از آنجایی که حسن بن سهل آن مکان را جایگاه موبدان دانسته، معانی گفته‏شده را تایید می‏کند.

شهر خمین از دیرباز تاکنون تیمره، حمیهن، خمیهن، خهبین، خمابین، سیمره، کمی‏ره، کمره و خمین نامیده شده است. بسیاری از نویسندگان ایرانی و عرب، ساختن و پدید آوردن شهرها را به پادشاهان ساسانی نسبت داده‏اند. شاید در همین روال بوده که تیمره و خمیهن نیز با نام شاهان باستانی گره خورده است.

درباره نام شناسی کمره شاید درست این باشد که بپنداریم در طول تاریخ نام کمره نیز مانند بسیاری از نام‏‏های دیگر بنا بر اصول و قواعد زبان شناسی تغییر کرده است و از آنجا که طبق همین قواعد«ت» ، «ک»، «ث» و «د» به یکدیگر قابل تبدیل هستند، پس نام‏های کیمره، تیمره، دیمره، ثیمره و احیاناً کن مره و گیمره نامی یگانه‏ بوده‌‏اند.

 بنابراین کمره نام ناحیتی است از عراق عجم که شهر مرکزی آن خمین است و در ابتدا به نام تیمره یا تیمره کبری و تیمره صغری یا تیمرتین نام برده شده است. تیمره یا کمره شامل دو بخش بالا، اکنون کمره یا خمین می‌گویند و بخش پایین یا تیمره صغری که اکنون محلات می‌گویند.

  بنابراین کمره در گذشته جزیی از ناحیه پهناور بلاد جبال(عراق عجم) از اقلیم چهارم بوده که درطول تاریخ نام‏های گوناگون به خود گرفته است. کمره در این منابع جغرافیایی به نام‏های تیمره، تیمرتین (تیمره­کبری و تیمره­صغری)، دیمره، دیمرتین و ثیمره نامیده شده. بر اساس این متون، تیمره پیش از اسلام منطقه وسیع‌تری بوده که بعدها به تیمره صغری و تیمره کبری و بالاخره کمره فعلی محدود شده است.

 حمزه اصفهانی، همای چهرآزاد دختر بهمن را، بانی ساخت خمین می‏داند؛ وی به بلخ می‏نشست و یکبار لشگریان وی با روم جنگیدند و گروه بسیاری را اسیر کردند و هما بنایان ایشان را به ساختن بناهای موسوم به «مصانع استخر» که به فارسی هزار ستون گویند برگماشت، این بناها سه ساختمان در سه مکان بود، یکی در جانب اصطخر، دوم در راهی که به ولایت دارابجرد می‏رود و سوم بر راه خراسان در اصفهان نیز روستای موسوم به تیمره، شهری زیبا و شگفت آور ساخت و آن را «خمهین» نامید. این شهر به دست اسکندر ویران شد.

قمی در قرن چهارم هـ ق به نقل از حمزه اصفهانی، نوشته است؛ زمانی که قباد پادشاه دوره ساسانی، از منطقه اصفهان و اطراف آن می‏گذشت به مناطق ویرانی برخورد کرد، علت را جویا شد، به او گفتند که این مناطق از دوره اسکندر ویران شده ‏است. قباد دستور داد که آن را از نو بسازند. بنابراین نام این منطقه تا مدتی، معروف به «ویران آبادکرد قباد» شد.

 قباد منطقه اصفهان را به دو بخش یا شق، جی و تیمَره تقسیم کرده است. این منطقه در زمان ساسانیان محدوده وسیعی شامل نیمه شمالی استان اصفهان تا دریاچه قم بوده‏است. در قرون اولیه اسلامی تیمره کوچک‏تر شده و شامل شهرستان‏های فعلی خمین، گلپایگان، خوانسار، دلیجان، نیمور و محلات شده است.

 در این دوره با اعمال نظام اداری سازمان یافته از زمان خسرو اول به بعد، پراکنش سکونتگاه‏های منطقه‏ خمین در قالب نظام اداری فراگیر حکومت ساسانی سازمان یافته و بافت استقراری سکونتگاه‏ها با تاثیرپذیری از کارکرد تعریف شده‏ برای هر یک، هویتی خاص یافت که جای‏نام‏های تاریخی همچون رستاق و طسوج تهیق و وجود قلاع دفاعی در نقاطی از شهرستان خمین شاهدی بر این مدعاست.

 قمی در وجه ‏تسمیه تیمره در کتاب تاریخ قم از قول ابن مقفع می‏نویسد؛ دو تیمره وجود داشته است؛ تیمره کبری و تیمره صغری. تیمره کبری را  به نام تیمر اکبربن خراسان نام‏گذاری کردند. تیمره صغری را نیز، به نام تیمر اصغربن خراسان نام نهادند و گویند که این دو مکان، جای جمع شدن آب رودخانه‏‏ها بوده است و آب در آن جمع می‏شده است و آن را هیچ منفذ و مجرایی نبوده است، دلیل آن هم محصور بودن در میان کوه‏هاا بوده‌است.

 در روستای قهستان و تیمره کوچک و بزرگ کان های سیم و زر هست. مافروخی هم، به این معادن اشاره می‏کند: به رستاق تیمرت صغری کان نقره هست و به تیمرت کبری کان زر و آثار این معادن بر روی زمین باقی است.

به نوشته فرای، در ایالت جبال فقط سه سکه‏خانه دایر بود: یکی در ری، دیگری در شق التیمره و آخری در ماه البصره که پس از ورود اعراب به ایران، به تدریج کار این سکه‏خانه‏ها راکد شد و پس از سال‏هایی اندک کارشان متوقف شد.

بنابراین تیمره که بین دو شهر اصفهان و کرج اَبودَلف قرار داشته و دارای معادن طلا و نقره بوده است، که همین امر فعالیت ضرابخانه تیمره که از سال 90 تا 98 هـ ق فعالیت داشته است را توجیه می‏کند. هرچند بعد از اسلام به مرور اهمیت خود را از دست داده و فقط شهر کوچک خمین برجای می‏ماند.

در سال 1378 از روستای چغسیف الدین خمین 619 سکه نقره به صورت اتقاقی کشف شد که مربوط به دوره ساسانی و اوایل اسلام بودند. تعداد 4 سکه در سال های 91 و 92 هجری قمری در تیمره ضرب شده بودند. 

                                      میراث‌دار کهن ترین یادگارهای تمدنی ایران

           سکه ضرب تیمره ضرب سال 91 هجری قمری مربوط به دوره اموی

                                                           

                                                   میراث‌دار کهن ترین یادگارهای تمدنی ایران  

                   سکه ضرب تیمره ضرب سال 92 هجری قمری مربوط به دوره اموی

                                      

انتهای پیام/

source

توسط irmusic4.ir