متن آهنگ کوچه مهاجر
تیرک برق و من و شب
کنج یک کوچهی دلگیر
نــور تنهایی رو شونهم
من رویا زدهی پیر
گیج و ویجمو پریشون
خیس تنپوش من از شب
بیهدف، بیمقصد و گم
پای خسته، تن پر تب
هی زدم به روزگارم
تن به انزوا سپردم
هیزم آتیش شب بود
هیمهای از خاطراتم
پنجه میکشم به دیوار
تو سکوت سرد کوچه
تنهایی شده نصیب
مرد شبنورد کوچه
پرسه های بی خیالی
رفتنی که هیچ و پوچه
شاعری که فکر شعر نیست
فکررفتن، فکر کوچه
پرسههای توی کوچه
پرسههای انتظاره
انتظار دیدن تو
تو رو دیدنی دوباره
هی زدم به روزگارم
تن به انزوا سپردم
هیزم آتیش شب بود
هیمهای از خاطراتم
پنجه میکشم به دیوار
تو سکوت سرد کوچه
تنهایی شده نصیب
مرد شبنورد کوچه
دانلود آهنگ جدید مهاجر کوچه با لینک مستقیم
source