میراث آریا: خورشید تازه از پشت رشته‌کوه‌های البرز شرقی سر برمی‌آورد و دشت‌های اشتهارد را با پرتوهای نرم و طلایی روشن می‌کند. زمین هنوز از سرمای شب نفس می‌کشد و عطر خاک تازه با بوی علف‌های کوهستانی و رطوبت صخره‌ها در هم می‌آمیزد. مسیر خاکی جنوب روستای مختارآباد به سوی کوهی بلند و سربه‌فلک‌کشیده به نام «گهور» باز می‌شود، کوهی که اهالی آن را گاهی «گبری» نیز می‌نامند؛ سنگی، ساکت و بلند قامت، گویی هزاران راز زمین را در دل خود نگه می‌دارد.

دامنه‌ها با دره‌های کم‌ارتفاع و دشت‌های وسیع چشم‌اندازی نفس‌گیر ارائه می‌دهند؛ علف‌ها در نسیم صبحگاهی می‌رقصند و پرندگان آزادانه در آسمان پرواز می‌کنند. سکوت کوه و صداهای طبیعی درهم می‌آمیزند؛ صدای تکه‌سنگ‌های کوچک که زیر پا خرد می‌شوند، حس حضور در جهانی متفاوت و رازآلود را تداعی می‌کند.

صعود به بزقلعه از مسیر سنگلاخی آغاز می‌شود. اهالی می‌گویند مصالح این دژ با کمک بزهای تربیت‌شده به بالای کوه منتقل می‌شوند. هر سنگ و تکه سفال در مسیر، گواهی بر تلاش نسل‌های گذشته است؛ مردمانی که این ارتفاعات را به معبد و دژی در هم آمیخته تبدیل می‌کنند و رد پای خود را در سنگ و خاک بر جای می‌گذارند.

صخره‌ها زیر نور خورشید می‌درخشند و سایه‌های بلندشان مسیر را در هم می‌پیچانند، گویی هر سنگ و ترک زمین هزاران سال سکوت را در خود نگه می‌دارد؛ ردپای نسلی که امروز تنها سایه‌ای از حضورشان میان صخره‌ها باقی می‌ماند.

در میانه مسیر، نسیمی خنک با بوی خاک مرطوب، حس سکون و تنهایی کوهستان را با خود می‌آورد. گاهی از لابه‌لای صخره‌ها، صدای دوردست رودخانه یا جویبارهای کوچک شنیده می‌شود که زندگی را در دل ارتفاعات تداعی می‌کند.

پس از حدود یک ساعت، سطحی هموار در دل قله پدیدار می‌شود، جایی که زمین به طرز شگفت‌آوری صاف است. آثار بزقلعه گذشته‌ای پر از زندگی و تجربه را بازتاب می‌دهند؛ دیوارها، اتاق‌ها و تکه‌های سفال، حکایتی از تاریخ کهن، آیین‌های دیرین، دوران صفوی و افشاریه و روایت‌های محلی زنده را در دل خود دارند. هر گوشه از این مجموعه، نشانه‌ای از هنر، مهارت و پیوند انسان با محیط اطراف است.

قدمت این مجموعه، بنا به گفته مورخان، بین قرون پنجم تا نهم هجری است، اما پژوهش‌های جدید نشان می‌دهند که کاربری اولیه آن بسیار کهن‌تر و احتمالاً مذهبی است. پژوهشگران باور دارند که نام اصلی این مکان «بُرز قلعه» است؛ برگرفته از ایزدی باستانی به نام برز، ایزد برف، چشمه و آب. مردمان پیش از زرتشت، بر قلل مرتفع آتش می‌افرازند تا برکت آب و برف را از او طلب کنند. واژه «البرز» نیز به همین ایزد بازمی‌گردد؛ «اِل» به معنای خدا و «برز» به معنای ایزد برف و آب. این ارتباط دیرین انسان با طبیعت و باورهایش، حس تقدس و احترام به ارتفاعات را در این مکان ایجاد می‌کند.

برخی این مکان را بقایای یک آتشکده می‌دانند، عده‌ای آن را پناهگاهی برای راهزنان می‌شمارند و گروهی هم به تعلقش به فرقه اسماعیلیه اشاره می‌کنند. با این حال، روایت غالب به دوران افشاریه بازمی‌گردد؛ قلعه‌ای که در اختیار سلطان علی محجوب، حاکم اشتهارد و ساوجبلاغ و از فرماندهان نادرشاه افشار قرار دارد.

نسیم گرم و خشک از سمت رشته‌کوه‌های جارو می‌وزد و سایه کوه‌ها در میان دشت‌های کم‌ارتفاع کشیده می‌شود. اهالی هنوز افسانه «پیل سفید» و «پیل‌پیکر» را روایت می‌کنند؛ موجوداتی اسطوره‌ای که از گنج‌های کوه حفاظت می‌کنند.

چشم‌انداز اطراف، از بلندی‌های گهور تا دشت‌های گسترده اشتهارد، نفس‌گیر و شگفت‌آور است. رشته‌کوه‌های البرز شرقی و کوه‌های جارو، مانند نگهبانانی صبور و ساکت، بزقلعه را در آغوش می‌گیرند و در دامنه‌ها و نزدیکی قلعه، تپه‌های باستانی پلنگ‌آباد با تاریخ چندصدساله، امامزادگان زید و رحمان معروف به «سه گنبد»، بقعه امامزاده سلیمان و تپه دیزبون، همچون نگین‌هایی در دل زمین جا خوش می‌کنند و هر یک داستانی مستقل از فرهنگ، باورها و زندگی مردمان گذشته روایت می‌کنند. این شبکه گسترده از آثار تاریخی، بزقلعه را به نقطه‌ای مرکزی در میراث فرهنگی و تاریخی منطقه تبدیل می‌کند، جایی که گذشته و حال، طبیعت و انسان، در یک قاب زنده و نفس‌گیر گرد آمده‌اند.

با فرارسیدن غروب، نور ملایم و گرم خورشید روی دیوارهای باقی‌مانده می‌نشیند و سایه‌ها طولانی و کشیده می‌شوند. باد کمی سردتر می‌شود و همراه با صداهای آرام شبانه کوه، حس سکون و رازآلودگی عمیقی به فضا می‌بخشد. رنگ سنگ‌ها و سفال‌ها در نور غروب، از خاکستری گرفته تا قرمز و طلایی، تصویری زنده و شاعرانه خلق می‌کند و هر گوشه از این مجموعه تاریخی، تکه‌ای از روایت هزارساله انسان و طبیعت را آشکار می‌سازد.

بزقلعه تنها یک دژ نیست؛ اینجا نمادی از هویت فرهنگی و تاریخی منطقه است، جایی که باورهای باستانی برزپرستان، روزگار صفوی و افشاریه و حتی افسانه‌ها و روایت‌های محلی، همه در کنار هم جمع می‌شوند. در سکوت هزارساله این مکان، هنوز صدای تاریخ شنیده می‌شود؛ صدای انسانی که با طبیعت و زمان درهم تنیده و رد پایش، همچنان در دل سنگ‌ها و خاک بزقلعه باقی می‌ماند.

چگونه به بزقلعه برویم؟

بزقلعه در استان البرز، شهرستان اشتهارد، بخش پلنگ‌آباد (رحمانیه)، روستای مختارآباد قرار دارد. مسیر دسترسی، خاکی اما قابل عبور است و صعود به قله حدود یک ساعت زمان می‌برد. بهترین زمان بازدید فصل‌های خنک‌ سال است.

انتهای پیام/

source

توسط irmusic4.ir