در یکی دو سال اخیر، انتشار ویدیوها و تصاویر پرزرقوبرق از مراسم ازدواج چهرههای شناختهشده در فضای مجازی به امری متداول تبدیل شده است؛ ویدیوهایی که از پربازدیدترین محتواهای شبکههای اجتماعی محسوب میشود و رشد قارچگونه آنها به نحوی است که اگر یک سلبریتی ازدواج کند و تصویری از مراسم خود منتشر نکند جای سوال باقی میگذارد! این جشنها که به صحنهای برای تبلیغات برندها و نشان دادن مصرفگرایی تبدیل شدهاند، پدیدهای هستند که نهتنها مرز میان زندگی شخصی و تبلیغ را مخدوش کرده، بلکه در لایههای فرهنگی جامعه نیز نشانههایی از تغییر ذائقه جمعی به شیوه برگزاری جشن عروسی را نشان میدهند.
به گزارش ایسنا، اگر در گذشته فیلمهای عروسی بازیگران، خوانندگان و یا ورزشکارانِ مطرح که آن زمان هنوز برایمان در دستهبندی «سلبریتی» قرار نمیگرفتند، از آتلیهها به بیرون درز میکرد و روی سیدی سر چهارراهها به فروش میرسید، اما این روزها خود این افراد با برنامهریزی قبلی این فیلمها را در شبکههای اجتماعیشان منتشر میکنند.
برای یک شب آفیشِ عروسی!
این روند که از اواخر دهه ۹۰ و با افزایش شمار کاربران ایرانی اینستاگرام آغاز شد، در ماههای گذشته شدت بیشتری گرفته است و ویدیوهای مفصل از مراسم ازدواج برخی چهرههای شناختهشده، بخش ثابتی از محتوای این شبکه اجتماعی شده است. مراسمهایی که دیگر تنها یک جشن خانوادگی نیستند؛ بلکه پروژههایی با طراحی حرفهای، دکور، نور و چندین اسپانسر فعالاند. برند لباس، سالن و تشریفات، آرایشگاه، گروه فیلمبرداری و… در ازای دیدهشدن، بخشی از هزینه عروسی را پرداخت میکنند. در عمل گویی یک بازیگر حتی برای شب عروسیِ خودش هم سناریو میخواند، قرارداد میبندد و در نهایت برای یک شب آفیش میشود!
این شرایط را میتوان معاملهای دو سر برد دانست؛ بویژه برای بازیگرانی که مدتی است در سینما و تلویزیون حضور پررنگی ندارند و بیشتر بین استودیو رئلیتیشوهای مختلف در رفتوآمد هستند. برای این گروه چنین مراسمهایی فرصتی تازه برای بازگشت به چرخه توجه فراهم کرده است؛ نوعی فعالیت رسانهای که به مدد حضور اسپانسرها نه صرفا یادگاری برای دو نفر، بلکه محتوایی قابل پخش و بازنشر است؛ البته به نحوی مناسب که انتشار آن، بعدا مانع فعالیت و حضورشان در پروژههای دیگر نشود.
نکته قابل توجه اما آن است که فرد مشهور حتی تلاش هم نمیکند اسپانسرها را با ارجاعات درونمتنی در فیلمنامه شب عروسیاش جا بدهد؛ بلکه بسیار عیان تبلیغ میکند؛ چنانکه در مورد اخیر، کامران تفتی ـ بازیگر و مجری ـ دست مسئول سالن عروسی را گرفت و مقابل دوربین از او بابت شب قشنگی که برایش ساخته بود تشکر ویژه کرد. در این چرخۀ تازه، مراسم ازدواج نوعی سرمایهگذاری مشترک میان چهره، برند و شبکههای اجتماعی است.
از تبلیغ تا تلقین
اما داستان به همین سادگیها هم نیست چراکه این نوع عروسیها و وایرال شدن تصاویر آنها در لایههای درونی اثرات خود را بر سبک زندگی و دیدگاه افراد گذاشته است. همانجایی که یک جوان، که اینستاگرامگردی برایش یکی از تفریحات ارزان محسوب میشود در مواجهه با این ویدیوهای پرزرق و برق، بیآنکه بداند عروس و داماد خودشان هزینه خاصی نکرده و بیشترِ مخارج با اسپانسر بوده است با حسرت به این تصاویر نگاه میکند؛ حسرتی که آرام آرام به مقایسه و نارضایتی منجر میشود و کاری هم از دستش ساخته نیست.
تکمیل کادر عروسی با بلاگرها!
همین چند روز پیش، با انتشار تصاویر عروسیِ آرام جعفری و بابک انصاری، دو بازیگر، مشخص شد که بلاگرها و اینفلوئنسرهای اینستاگرامی هم حالا جزء مهمانانِ ثابت این مراسمها هستند؛ حضور آنها حلقهٔ دیدهشدن را کاملتر میکند. آنها از زاویهای دیگر لحظات عروسی را روایت و چرخه اقتصاد توجه را تقویت میکنند. به این ترتیب، عروسیِ یک سلبریتی دیگر صرفا یک رویداد خصوصی نیست؛ بلکه بهانهای برای تولید دهها محتوای ثانویه میشود که هر کدام سهمی در شکلدادنِ این نمایش بزرگ دارند. این چرخه نه تنها دسترسی مخاطب به تصاویر را افزایش میدهد تا او راحتتر بتواند حس کنجکاوی خود را اغنا کند، بلکه با تگکردن برندها و اشارهٔ مکرر به خدماتِ جشن، امکانِ درآمدزایی و بازاریابیِ پنهان را فراهم میکند.
از ممنوعیت تا عادیسازی؛ تغییر ارزشهای فرهنگی
اگر چند سال قبل، انتشار ویدیوهای خصوصی از مراسم ازدواج بازیگران به واکنشهای تند و حتی ممنوعالکاری برخی از آنها منجر میشد، که نمونه بارزش زیبا بروفه، بازیگر مطرح آن سالها است، امروز همان رفتار با تغییر بسترهای فرهنگی و اقتصادی به امری عادی و حتی مورد انتظار تبدیل شده است. جامعه از دورهای عبور کرده که نمایش زندگی شخصی، نوعی قبحشکنی و کاری خلاف عرف محسوب میشد؛ حالا همین نمایش، به ابزاری برای حفظ شهرت و تداوم دیدهشدن تبدیل شده است.
این تغییر نشان میدهد که درک عمومی از مرز میان حریم خصوصی و عمومی بهشکل چشمگیری تغییر کرده است؛ تحولی که ریشه آن را میتوان در ساختار تازۀ رسانهها و تغییر ارزشهای فرهنگی جستوجو کرد. حالا دیگر نمایش ندادن بخشهایی از زندگی خصوصی برای برخی از سلبریتیها نشانهای از عقب ماندن از قافله است؛ قافلهای که میتواند به دیده شدند بیشترشان کمک کند.
اما در پسِ این سازوکار اقتصادی، علاوه بر آسیبهایی که ممکن است متوجه جامعه باشد، مرز میان هنر و تبلیغ، آرامآرام از بین میرود. چهرهای که روزگاری با نقشآفرینی در آثار سینمایی یا تلویزیونی شناخته میشد، حالا با معرفی مزون لباس عروس، گلفروشی یا سالن آرایش در یادها میماند. این اتفاق صرفا تغییر مسیر کاری نیست؛ بلکه نشانهای از تغییر جایگاه هنرمند در جامعه امروز است.
در گذشته، هنرمند بهواسطۀ اثرش مطرح میشد، اما اکنون میزان دیده شدن در فضای مجازی و توان جذب مخاطب در تبلیغات، بخشی از هویت حرفهای او را شکل میدهد. در چنین شرایطی، مخاطب نیز به مرور تصویر تازهای از فرد مشهور در ذهن میسازد؛ تصویری که کمتر با اثر هنری و بیشتر با سبک زندگی او گره خورده است. این تغییر، در ظاهر شاید بیاهمیت به نظر برسد، اما در واقع، نشانهای از تغییر ارزشهای فرهنگی جامعه است که در بلندمدت آثار خوبی به همراه ندارد.
انتهای پیام
source