به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ هانی سلمانی، کارگردان و فیلمنامهنویس با فیلم کوتاه «فروپاشی» که در چهلودومین جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور دارد، به محدودیتها و پرسشگری هنرمندانه در سینما پرداخته است.
در این گفتوگو، او به خبرنگار برنا؛ از شکلگیری ایده، انتخاب بازیگران و تجربه حضور در جشنواره میگوید.
برنا: در مورد ایده و شکلگیری فیلم «فروپاشی» بگویید. چه شد که تصمیم گرفتید چنین کاری بسازید و ایده آن از کجا آمد؟
سلمانی: در ابتدا قرار بود من تهیهکننده فیلم باشم و فیلمنامه اثری کمدی بود. امیرحسین دواتی که از دوستان صمیمی و همکاران قدیمی من است، قرار بود کارگردانی آن را برعهده بگیرد. ما سالها با هم فیلمنامه بلند سینمایی و سریال نوشتهایم. قرار شد این فیلم را با بودجه محدودی و کمک دوستان بسازیم اما پس از مدتی به او گفتم این فضا و جهانبینی، جهان من نیست و اگر قرار است من فیلم را بسازم، باید ذهنیت آن به نگاه من نزدیکتر شود. چند جلسه با هم گفتوگو کردیم و به نسخهای رسیدیم که دیگر کمدی نبود، بلکه اثری تلخ شد درباره رنج و درونمایههای ذهنی یک فیلمساز.
«فروپاشی» درباره آزادی بیان در سینماست
برنا: شخصیت اصلی فیلم زنی است که میخواهد خودش را از طریق هنر و ساخت فیلم بیان کند اما با موانع و سلیقههای محدودکننده روبهرو میشود. چطور به چنین موقعیت و شخصیتی رسیدید؟
سلمانی: در واقع فیلم درباره زنی است که میخواهد بیان هنری خودش را در قالب فیلم بروز دهد اما با موانع و سلیقههای از پیشتعیینشده و جریانهای بسته در سینما روبهرو میشود؛ چیزی که بسیاری از فیلمسازان این روزها با آن دست به گریباناند. ایده اصلی فیلم از همینجا شکل گرفت؛ از دغدغه آزادی بیان در سینما. میخواستم بگویم هر فیلمساز یا هنرمندی دردمند است، نظری دارد، پرسشی در ذهنش دارد و باید اجازه طرح آن پرسش را داشته باشد. نباید چون در چارچوبهای رایج نمیگنجد، حذف شود یا اجازه ساخت نگیرد.
برنا: «فروپاشی» چندمین فیلم کوتاه شماست؟
سلمانی: «فروپاشی» دومین فیلم کوتاه جدی من است. بیش از شانزده یا هفده سال است که در زمینه تدوین و اصلاح رنگ فعالیت دارم و در پروژههای بلند و کوتاه و حتی مستند کار کردهام. برای تلویزیون هم مجموعههای نمایشی و مستند ساختهام. در کنار آن، فیلمنامهنویسی را هم دنبال کردهام اما بهعنوان کارگردان، این دومین تجربه جدی من در فیلم کوتاه است. البته در جشنواره فیلم کوتاه تهران پیشتر در بخش تدوین حضور داشتم ولی به عنوان کارگردان، این نخستین حضور من است.
برنا: از انتخاب بازیگران فیلم، شبنم قربانی و محمدرسول صفری، بگویید. این انتخابها بر چه اساسی انجام شد؟
سلمانی: در انتخاب بازیگر وقت زیادی صرف کردم. هدفم استفاده از چهرههای شناختهشده نبود اما نقشها پیچیدگی زیادی داشتند و بازیگرهایی میخواست که از عهده ظرافتهای روانی نقش برآیند. هر دو بازیگر باید در مدت کوتاهی دو شخصیت متفاوت را با یک گریم و لباس ایفا میکردند. این چالش بزرگی بود.
شبنم قربانی را به خاطر کاریزمای طبیعی و تواناییاش در جلب همدلی سریع مخاطب انتخاب کردم. میخواستم بیننده در همان دقایق ابتدایی با او ارتباط برقرار کند تا شوک و تاثیر نهایی فیلم عمیقتر شود. در مورد محمدرسول صفری هم باید بگویم که او بازیگری پرانرژی، جستوجوگر و پرسشگر است و با مختصات ظاهری، پشتکار و دانشی که دارد، بهنظرم آینده روشنی در سینمای ایران پیشرو خواهد داشت.
انتظار نداشتم فیلم انتقادیام در جشنواره فیلم کوتاه پذیرفته شود
برنا: با توجه به اینکه جشنواره فیلم کوتاه تهران از مهمترین رویدادهای سینمایی کشور است و امسال نیز چهلودومین دوره آن برگزار میشود، حضور در این جشنواره برای شما چه اهمیتی دارد و چه انتظاری از آن دارید؟
سلمانی: من از این اتفاق واقعا خوشحالم. جشنواره فیلم کوتاه تهران، بهویژه از زمانی که اسکار کوالیفاید شد، بهنظرم مهمترین جشنواره فیلم کوتاه ایران و حتی یکی از معتبرترین جشنوارههای آسیاست. این جشنواره قدمتی طولانی دارد و افراد زیادی برای برگزاری مطلوب آن تلاش میکنند. برای من، حضور در این جشنواره فرصتی است تا فیلمم را در کنار تماشاگر ایرانی نمایش دهم؛ تماشاگرانی که بهتر از هر کسی لایههای درونی فیلم را درک میکنند. شاید اگر فیلم را به جشنوارهای خارجی میفرستادم، آن میزان ارتباط و فهم محلی از دست میرفت. بازخورد تماشاگران در این فضا برایم بسیار ارزشمند است.
صادقانه بگویم، انتظار نداشتم فیلمم پذیرفته شود، چون نگاه انتقادی تندی به سیستم فیلمسازی و جریان جشنوارهای در ایران دارد اما همین پذیرفته شدن را به فال نیک میگیرم؛ چون به باور من، این فیلم میتواند گفتوگویی را آغاز کند، جریانی فکری بسازد و یادآوری کند که هر هنرمند باید حق پرسشگری داشته باشد. ما باید اجازه طرح پرسش را بدهیم، حتی اگر پرسشی غلط باشد. متاسفانه هنوز در فضای فرهنگی و سینمایی ما موضوعاتی وجود دارد که با سانسور یا حذف روبهرو میشوند؛ از جمله مسائل مرتبط با هویتهای جنسیتی یا دغدغههای اجتماعی که باید دربارهشان گفتوگو کرد، نه آنکه حذفشان کرد. هنر زمانی میتواند جامعه را بهبود بخشد که اجازه طرح پرسش و بیان آزادانه دیدگاهها را داشته باشد.
انتهای پیام/
source