متن ترانه نیک شری حصار

دلم میخواد یه حصار
بکشم دور خودم
که نشم شبی همه
برقصم به ساز خودم
تو ام برو خسته شدم
نمیخوام باشی دورم
تو سرم جنگه ولی نمیخوام
بد کنم حال تورم
تو خطرناکی مثه
فکرای نیمه شبم فکرای
داری میبریم کجا
که زیاد میشه غمم
هركاري كردم نشد
سرزنش ميشه نكرد
اگه تو باشي فقط
دستو پا ام ميشه نزد
شدی واسم همون ادم که میزنم غیدشو راحت
تو بهشتم باشی بازم نمیخوام سمت تو باشم
بده واسم دیگه سادس نخورم گول چشاتم
دیگه هرکی میخواد باشه میگزرم حسی ندارم

source

توسط irmusic4.ir