باز دنیا منو هل داد وسط میدون
درونم آتیشه ولی لبم خندون
هوای تلخ، صدای بغض تو خیابون
اما من، مثل میخ توی بارون
هرچی ، شکستم نداد، ساختم
از دل خاکستر روشنی کاشتم
گفتن نمیرسی… ولی من راه رفتم
با هر قدم درد کشیدم، ولی نباختم
(هوک)
من میجنگم، وقتی زخمام بیصداست
من میجنگم، چون امیدم به خداست
من میجنگم، واسه فردای من و تو
تا روزی که نور، بیاد از پشت سرم تو
توی آسمون میره تند و بیصدا و ساکت.
میکشه خطِ نور به دلِ شبِ خاموش و ساکت،
میگه میرم تا ستاره، مثل همیشه راکتِ
(ورس ۲)
من از دل حرف میزنم، نه از پشت نقاب
من از درد مردمم میام، نه از روی حساب
دلم میخواد یه روزی این شهر نفس بکشه
نه اینکه هرکی میدوه دنبال فرصتشه
من میجنگم، چون میدونم سکوت سمّه
چون میدونم بند بنده نفسهام تنگه
زخمها یادگارن، اما دستها بسته
هرچی تاریکی زیاد، باورِ ما شکسته
(هوک)
من میجنگم، حتی وقتی زخمام بیصداست
من میجنگم، چون امیدم از جنس خداست
من میجنگم، واسه فردای من و تو
تا روزی که نور، بیاد از پشت سرم تو
(هوک – قافیه: -م)
من میجنگم، حتی وقتی راهُو بستَن
من میجنگم، حتی وقتی زخمام مستن
من میجنگم، راهه سخته ولی من هستم
تا وقتی که نوبت نور بشه، رسما
(ورس ۲ – قافیه: -ار / -ار)
من دیدم این روزای تلخو هزار بار
ولی وایستادم، حتی وقتی شدم بیمار
هرکی گفت نمیرسی، شدم بیدار
از دل شب رفتم بالا، مثل سیگار
من مردِ جنگم، نمیرم زیر بار
هرچی سنگ انداختن، من شدم دیوار
من از جنس مردمم، نه از جنس این بازار
داد میزنم واسه حق، نه واسه افتخار
(هوک – قافیه: -م)
من میجنگم، حتی وقتی راهُو بستَن
من میجنگم، حتی وقتی زخمام مستَن
من میجنگم، راهه سخته ولی من هستم
تا وقتی که نوبت نور بشه، رسما
من دیدم این شهرُ، دیدم بغض و دود و فشار
ولی وایسادم، با رگایی که پره آتیشه
اگه دنیا پرِ زخم شد، مسیرم باز میشه
من سربازم، سربلندم، روبروم هر خطر
هرچی میگه «برگرد»، من میگم «حرف نزن
این مسیریه که با اشک ساختم، اما باز چک خوردم
من جنگیدم واسه حق، نه واسه پول یا شهرت
من میجنگم، حتی وقتی زخمام بیجَنگه
من میجنگم، وقتی صحنه خشک و خفنگه
من میجنگم، تا تهش—تا وقتی که روزام، رنگه
من میجنگم، چون اگه وایسم، این جنگ منُ سنگه
source