به گزارش خبرنگار ایلنا، این روزها اگر تعداد نویسندگان زن از مردان بیشتر نباشد، کمتر هم نیست. با اینهمه به نظر می‌رسد اقبال جامعه از نویسندگان مرد همچنان بیشتر است. از سویی دیگر کتاب‌های تالیفی در داخل کشور به میزان کتاب‌های ترجمه شده مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. 

جایگاه زنان در ادبیات و داستان‌نویسی ایران به گفته ریحانه جعفری، نویسنده، در سال‌های اخیر با وجود رشد کمی زنان فعال در این عرصه، همچنان با چالش‌های ساختاری، فرهنگی و اقتصادی روبه‌رو است. 

این نویسنده به ایلنا گفت: امروز تعداد قابل توجهی از نویسندگان، مترجمان و مدرسانی که در حوزه ادبیات فعال‌اند زنان هستند، اما هنوز هم در مقایسه با مردان کمتر جدی گرفته می‌شوند و این فاصله تنها به دلیل نگاه سنتی جامعه نیست، بلکه مشکلات اقتصادی نشر، گرانی کاغذ و کاهش سطح مطالعه نیز در آن دخیل است. 

او افزود: زنان امروز نسبت به نسل‌های گذشته در شرایط اجتماعی متفاوتی قرار دارند. زنان پنجاه یا شصت سال پیش با محدودیت‌های گسترده‌تری روبه‌رو بودند، اما امروز زنان تحصیلکرده‌اند، شاغل‌اند، رؤیاهای حرفه‌ای دارند و برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کنند. 

زنان امروز  آگاه، پرسشگر و فعال‌اند

جعفری افزود: زنان امروز آگاه، پرسشگر و فعال‌اند؛ این شکل تازه از آگاهی اجتماعی باعث شده که حضورشان در ادبیات هم چشمگیرتر، جدی‌تر و متنوع‌تر شود. 

ریحانه جعفری گفت: نوشتن برای بسیاری از زنان تنها یک کار نیست، بلکه یک رؤیاست؛ رؤیایی که از کودکی یا نوجوانی همراهشان بوده است. 

او افزود: وقتی یک زن می‌خواهد این رؤیا را به واقعیت بدل کند، معمولاً با پشتکار فراوان، تمرین مداوم و عبور از موانع متعدد به آن دست پیدا می‌کند. نوشتن می‌تواند برای یک زن هم تجربه‌ای فردی و عاطفی باشد و هم مسیری حرفه‌ای که از طریق آن به استقلال مالی و هویت فردی برسد. اما موانع اجتماعی و فرهنگی معمولاً این مسیر را دشوار می‌کنند؛ همان‌طور که در بسیاری از حوزه‌های شغلی دیگر نیز چنین است. 

جعفری گفت: در عین حال، یک تفاوت مهم میان تجربه زنان نویسنده و مردان وجود دارد و آن عنصر زنانگی و مادرانگی است. این تجربه‌ها، چه از طریق مادری و چه از تجربه‌های کاری یا آموزشی زنان با کودکان و نوجوانان، در انتخاب سوژه‌ها، لحن آثار و روایت جهان اثرگذار است. 

جعفری گفت: به همین دلیل است که بسیاری از چهره‌های شاخص ادبیات کودک و نوجوان زن هستند. اما این به معنای محدود شدن نقش زنان به این حوزه نیست؛ بلکه در ادبیات بزرگسال نیز زنان بسیاری حضور پررنگ و تأثیرگذار دارند. 

زنان اثرگذار ادبیات 

او گفت: اگر بخواهیم از زنان اثرگذار ادبیات معاصر ایران نام ببریم، فهرست بلندبالایی پیش روی ماست. او افزود: برای مثال فریبا وفی از نویسندگانی است که آثارش در کارگاه‌های داستان‌نویسی تدریس می‌شود و جایگاهی تثبیت‌شده دارد. زویا پیرزاد با نثر دقیق و نگاه ظریفش به جزئیات زندگی روزمره شناخته می‌شود. در نسل‌های پیش‌تر، سیمین دانشور نقطه عطف ادبیات زنانه ایران بود؛ کسی که برای نخستین بار جهان زن را با صدایی رسمی و جدی وارد ادبیات فارسی کرد. غزاله علیزاده نیز با ساختارهای پیچیده و نثر پرتوانش تأثیری ماندگار بر ادبیات گذاشت. فروغ فرخزاد، هرچند شاعر بود، اما حضور زنانه‌اش در زبان و درک تازه‌ای که از جهان ارائه می‌داد بر ادبیات فارسی تأثیری پایدار گذاشت. 

او گفت: زنان به عنوان شخصیت‌های داستانی نیز در مرکز بحث ادبیات معاصر قرار دارند. در بسیاری از آثار کلاسیک یا قدیمی‌تر، زنان معمولاً شخصیت‌های فرعی، منفعل یا محدود به نقش‌های خانه‌محور بودند؛ نقش‌هایی که بیشتر در سایه مردان تعریف می‌شد. 

جعفری افزود: اما تصویر زن در ادبیات همیشه یکسان نبوده و کاملاً به جهان‌بینی نویسنده وابسته است. نمونه بارز آن رمان «سووشون» نوشته سیمین دانشور است؛ جایی که «زری» شخصیت اصلی داستان، در مسیر حوادث و درگیری‌های اجتماعی و تاریخی دوره خود رشد می‌کند و از زنی آرام به زنی آگاه و فعال بدل می‌شود. 

او گفت: اگر «سووشون» را با «جزیره سرگردانی» مقایسه کنیم، تفاوت نگاه به زن در دو دوره تاریخی روشن‌تر می‌شود. 

او افزود: در «جزیره سرگردانی»، هستی نوریان قهرمانی است پیچیده، مستقل و پرسشگر؛ زنی که در جهان پس از انقلاب شکل گرفته و تصویری متفاوت از زن دهه‌های پیشین ارائه می‌دهد. این تفاوت تنها محصول انتخاب نویسنده نیست، بلکه بازتابی از تحول اجتماعی و نقش تازه زنان در جامعه است. 

او گفت: در ادبیات دوره‌های پیشین، زن اغلب در نقش‌های سنتی چون مادر، همسر یا فردی در حاشیه تصویر می‌شد؛ نقشی که چندان به جهان درونی و فردیت زن نمی‌پرداخت. اما ادبیات دو دهه اخیر تغییری بنیادین را تجربه کرده است. 

جعفری افزود: بسیاری از نویسندگان امروز جوان‌اند و تجربه زندگی در جهانی چندصدایی، دیجیتالی و پرشتاب را دارند. به همین دلیل تصویر زن در آثار آنان تصویری متنوع، چندبعدی و پویاست؛ زنانی که تصمیم می‌گیرند، می‌جنگند، شکست می‌خورند، بازمی‌سازند و برای هویت فردی خود تلاش می‌کنند. 

او گفت: زنان در ادبیات امروز دیگر نقش مکمل ندارند؛ بلکه می‌توانند قهرمان داستان باشند، ضدقهرمان باشند، راوی باشند یا اصلاً جهان داستان بر دوش آنان پیش برود. جعفری افزود: ادبیات معاصر ایران، با حضور زنان نویسنده، از یک سو لطافت زبانی، ظرافت احساسی و دقت در جزئیات زندگی را تقویت کرده و از سوی دیگر جسارت در پرداخت موضوعاتی چون هویت، بحران‌های فردی، بدن، روابط و تجربه زیسته را افزایش داده است. 

او گفت: ادبیات زنان در ایران جریانی یک‌دست نیست، بلکه مجموعه‌ای از صداهای متفاوت است. او افزود: از صداهای آرام و درونی تا صداهای اجتماعی، سیاسی و جسور. هر نسل از زنان نویسنده تجربه‌های متفاوتی با خود می‌آورد و همین تنوع باعث شده که ادبیات زنانه امروز بخشی جدی از ادبیات معاصر ایران باشد؛ بخشی که دیگر نمی‌توان آن را به حاشیه راند یا از آن چشم پوشید. 

او گفت: با وجود تمام موانع موجود، زنان نویسنده امروز از مهم‌ترین نیروهای پیش‌برنده ادبیات ایران‌اند. جعفری افزود: تلاش، پشتکار، آگاهی و عشق به نوشتن مسیری را برای آنان ساخته که هرچند دشوار است، اما آینده‌ای روشن‌تر از گذشته پیش روی ادبیات زنان قرار می‌دهد.



انتهای پیام/

source

توسط irmusic4.ir