متن ترانه علی اعتمادی حال خراب

کاری کردی شب و روز گریه کنم
بارون اشک به خودم هدیه کنم
نباشی از غم میخونم تا بمیرم
دستای گرمتو ندارم تا بگیرم
تا بگیرم
دلگیرم
فکرش این بود نمونه پیشم
میدونست داغون و دیوونه میشم
حالا من موندم و این حال خراب
کنارش بودن شده واسم سراب
یه خواب
شاید از راه برسه ی موندگار پیدا بشه
مجنون مست لیلا بشه هرروز بهترین عیدا بشه
بتونه این زخم عمیقو دیگه مرهم بکنه
چاره ای واسه ی دردم قلب سردم بکنه
بخدا بخدا دیگه خستم از همه چی
واسه شکوندن دلم دست تو دستن همگی
دل به هرکی دادم زخمی زد و برد
ده دل زخمی دل خسته خشکید و پژمرد
پژمرد
واها
بخدا
دیگه خستم از همه چی
واسه شکوندن دلم دست تو دستن همگی
دل به هرکی دادم زخمی زد و برد
دل زخمی دله خسته خشکید و پژمرد
پژمرد
زخم خورد
چه روزایی مث شبام سیاه شده
همه راهها گیج و گم و بیراه شده
اونکه هم میلرزه هم میسوزه توی تب
واسش فرقی نداره الان روزه یا که شب
توی سوزه تب
نرسیدن چشیدن تلخترین ذلته
واسه دیوونه شدن قویترین علته
میشکنی خورد میشی خم میشی
مبارکه مالک غم میشی
خم میشی
شاید از راه برسه یه موندگار پیدا بشه
مجنون مست لیلا بشه هرروز بهترین عیدا بشه
بتونه این زخم عمیقو دیگه مرهم بکنه
چاره ای واسه ی دردم قلب سردم بکنه
بخدا بخدا دیگه خستم از همه چی
واسه شکوندن دلم دست تو دستن همگی
دل به هرکی دادم زخمی زد و برد
ده دل زخمی دل خسته خشکید و پژمرد
پژمرد
واها
بخدا
عشقم با یار جدیدت برو خوش باش
تو فکر من نباش
ملکه باش
جمله ی دوستت دارمو
هر روز بشنوی از لباش
منم دستامو میگیرم به همون زانوهای شکستم و بلند میشم
زندگی هنوز ادامه داره و از تکیه به خودم خرسند میشم

source

توسط irmusic4.ir