میثم امامی، پژوهشگر حوزه تاریخ و فرهنگ و راهنمای گردشگری، در گفتوگو با خبرنگار میراثآریا با اشاره به ظرفیتهای چندوجهی سفرنامهها اظهار کرد: سفرنامهها از چند منظر قابل بررسیاند. نخست اینکه به دلیل روایتمحور بودن، بیش از آثار صرفاً اطلاعاتمحور، توان جذب مخاطب دارند. منابع اطلاعاتمحور عموماً خشک و فاقد روح انسانیاند، در حالی که سفرنامهها بر پایه روایت، تجربه و مشاهده نگاشته میشوند و این ویژگی به آنها عمق فرهنگی و اجتماعی میبخشد.
او با بیان اینکه «جوامع محلی گنجینهای از دانش بومی هستند» افزود: بخش مهمی از این دانش در هیچ کتاب علمی ثبت نشده و تنها از رهگذر گفتوگو و همزیستی با مردم محلی میتوان به آن دست یافت. برای نمونه، درباره آثاری چون چغازنبیل، تختجمشید یا پاسارگاد، اطلاعات باستانشناسی و معماری در منابع علمی موجود است، اما نگاه مردم محلی به این میراث، تأثیر آن بر زندگی روزمره و حضورش در آداب و رسوم، کمتر ثبت شده است. در این میان، سفرنامهها نقشی اساسی دارند؛ زیرا مسافران روایتها و شنیدههای خود از مردم را مستند کردهاند.
امامی با تاکید بر ارزش تاریخی و فرهنگی این منابع خاطرنشان کرد: حتی اگر امروز همان جامعه محلی روایتهای پیشین را تایید نکند، باز هم آن سفرنامهها ارزشمندند، چون بخشی از فرهنگ و حافظه اجتماعی گذشته را بازتاب میدهند.
وی درباره اهمیت سفرنامهها در تحلیل تغییرات فرهنگی نیز گفت: همانگونه که متون تاریخی و جغرافیایی برای شناخت تحولات جوامع اهمیت دارند، سفرنامهها نیز از این قاعده مستثنا نیستند. مقایسه سفرنامههای مختلف در بازههای زمانی متفاوت به ما امکان میدهد روند تغییر یا ماندگاری عناصر فرهنگی را ردیابی کنیم.
این پژوهشگر با اشاره به جنبه ادبی و بیانی این متون افزود: بار اطلاعاتی سفرنامهها بسیار بالاست، اما به دلیل لحن روایی و توصیفی، مطالعهشان برای مخاطب خستهکننده نیست. همین امر سبب میشود مفاهیم فرهنگی و اجتماعی در ذهن خواننده ماندگار شوند.
او در پایان تاکید کرد: برای حفظ فرهنگ، نخست باید آن را شناخت. فرهنگ حاصل قرنها تجربه و زیست جمعی است و نه بهسرعت شکل میگیرد و نه بهسرعت دگرگون میشود. سفرنامهها ابزار مؤثری برای شناخت عمیق و ماندگار فرهنگاند و مطالعه بلندمدت آنها ضرورتی اجتنابناپذیر برای هر جامعه فرهنگی و پژوهشی بهشمار میآید.
انتهای پیام/
source