به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ ۱۳ آبان، روزی که در تقویم رسمی کشور به نام «روز دانش‌آموز» ثبت شده، در حافظه جمعی مردم ایران تنها یک مناسبت تاریخی نیست؛ یادآور نسلی است که میان شور نوجوانی و رویای تغییر ایستاده است. هرچند این روز بیشتر با روایت‌های سیاسی شناخته می‌شود اما در لایه‌های عمیق‌تر فرهنگ و هنر، می‌توان ردپای دانش‌آموزان را در قاب‌های سینما، در سطرهای شعر و در رنگ‌های نقاشی یافت؛ جایی که نوجوانی بهانه‌ای است برای گفتن از آرزو، رفاقت، تفاوت و جست‌وجوی معنا.

مدرسه در قاب سینمای ایران

مدرسه، در سینمای ایران نه فقط یک مکان آموزشی که صحنه‌ای برای نمایش دنیای پیچیده و در عین حال پاک کودکان و نوجوانان بوده است. از دهه پنجاه تا امروز، کارگردانان بسیاری با نگاهی انسانی و گاه اجتماعی به زندگی دانش‌آموزان پرداخته‌اند.

«جنگ اطهر» ساخته محمدعلی نجفی در سال ۱۳۵۸ از نخستین آثاری بود که پس از انقلاب به رابطه میان معلم و شاگرد پرداخت؛ آموزگاری که می‌کوشد میان نظم و محبت تعادلی بیافریند و در این مسیر با مشکلات اجتماعی دانش‌آموزان روبه‌رو می‌شود.

در میان آثار ماندگار این حوزه، نمی‌توان از «خانه دوست کجاست؟» ساخته عباس کیارستمی یاد نکرد؛ فیلمی که در سادگی خود، عمیق‌ترین مفهوم نوع‌دوستی را تصویر می‌کند. پسرکی که برای بازگرداندن دفتر دوستش سفری پرماجرا را آغاز می‌کند، در واقع در جست‌وجوی مسئولیت‌پذیری و وجدان انسانی است. کیارستمی در مستند «مشق شب» نیز با نگاه انتقادی به نظام آموزشی می‌نگرد و از زبان خود کودکان درباره تکلیف شب، فشار درسی و شیوه آموزش سخن می‌گوید.

قصه‌های مجید؛ تصویر ماندگار یک دانش‌آموز ایرانی

احتمالا برای بسیاری از ایرانی‌ها، نخستین دانش‌آموزی که در ذهن نقش می‌بندد «مجید» است؛ نوجوان اصفهانیِ شیرین و خیال‌پرداز که با مادربزرگش زندگی می‌کند و هر روز ماجرایی تازه دارد. سریال «قصه‌های مجید» ساخته کیومرث پوراحمد بر اساس آثار هوشنگ مرادی کرمانی، یکی از محبوب‌ترین روایت‌های دانش‌آموزی در تلویزیون ایران است.

۱۳ آبان در قاب هنر؛ روزی که دانش‌آموز قصه‌گو می‌شود

محبوبیت این سریال چنان بود که پوراحمد بعدها نسخه‌های سینمایی آن را در قالب فیلم‌هایی چون «شرم»، «صبح روز بعد» و «نان و شعر» ساخت. مجید با چهره صمیمی‌اش، نمادی از نوجوان ایرانی شد؛ پر از امید، اشتباه، خیال و صداقت.

کودکان و نوجوانان در سینمای مجید مجیدی

مجید مجیدی از دیگر کارگردانانی است که به دنیای کودکی و نوجوانی وفادار مانده است. او در «بچه‌های آسمان» داستان ساده‌ای از دو خواهر و برادر و یک جفت کفش را به روایتی جهانی از فقر، عشق و اراده بدل کرد. 

در «رنگ خدا»، دانش‌آموز نابینایی به نام محمد در جست‌وجوی معنای ایمان و عشق است؛ فیلمی که فراتر از محدودیت‌های جسمی، از درک روشن‌تری نسبت به جهان سخن می‌گوید.

۱۳ آبان در قاب هنر؛ روزی که دانش‌آموز قصه‌گو می‌شود

مجیدی در «خورشید» (۱۳۹۸) بار دیگر به مدرسه بازمی‌گردد اما این بار با نگاهی اجتماعی‌تر؛ جایی که مدرسه خیریه‌ای برای کودکان کار به پناهگاه و در عین حال میدان آزمون زندگی تبدیل می‌شود.

از کودکان استثنایی تا ر‌ویای عدالت

در دهه شصت و هفتاد، فیلمسازانی چون پوران درخشنده و ابراهیم فروزش نیز با نگاهی انسانی به دنیای کودکان استثنایی و رابطه آن‌ها با مدرسه پرداختند. درخشنده در «رابطه» و «پرنده کوچک خوشبختی» جهان کودکانی را تصویر کرد که با ناتوانی‌های جسمی و شنیداری خود در مسیر شناخت و ارتباط گام برمی‌دارند. فیلم‌هایی مانند «پشت پرده مه» ساخته پرویز شیخ‌طادی و «حوض نقاشی» مازیار میری نیز همین مسیر را ادامه دادند و از زاویه‌ای اجتماعی‌تر به چالش‌های دانش‌آموزان با تفاوت‌های ذهنی و خانوادگی پرداختند.

۱۳ آبان در قاب هنر؛ روزی که دانش‌آموز قصه‌گو می‌شود

روایت‌های تازه از مدرسه

در سال‌های اخیر، نگاه فیلم‌سازان به فضای مدرسه از حالت جدی و تراژیک فاصله گرفته و گاه به طنز و فانتزی نزدیک شده است. «ورود آقایان ممنوع» ساخته رامبد جوان با طنز ظریفی، فضای محدود مدرسه دخترانه را به بستری برای گفت‌وگوی اجتماعی تبدیل می‌کند.

۱۳ آبان در قاب هنر؛ روزی که دانش‌آموز قصه‌گو می‌شود

غلامرضا رمضانی در «فرار از اردو» و امیر داسارگر در «منطقه پرواز ممنوع» از زاویه ماجراجویی و دوستی‌های نوجوانانه وارد می‌شوند. پیمان معادی نیز در فیلم «بمب؛ یک عاشقانه» به‌طرزی شاعرانه از روزهای جنگ، اضطراب و عشق نوجوانی در فضای مدرسه سخن می‌گوید؛ مدرسه‌ای در دل بمباران که یادآور شکنندگی و امید انسان است.

۱۳ آبان در قاب هنر؛ روزی که دانش‌آموز قصه‌گو می‌شود

نوجوانی، لحظه آغاز خلاقیت

مدرسه در هنر ایران همواره نماد آغاز است. جایی که استعداد و تخیل در کنار محدودیت و انضباط رشد می‌کند. بسیاری از هنرمندان امروز نخستین تجربه‌های خود را در تئاترهای مدرسه‌ای، گروه‌های سرود و نشریات دیواری آغاز کردند. امروز نیز جشنواره‌هایی چون فیلم رشد و مسابقات فرهنگی‌ـ‌هنری آموزش و پرورش، بستری برای پرورش خلاقیت نوجوانان فراهم کرده‌اند. این نسل، برخلاف گذشته، ابزارهای تازه‌ای در دست دارد؛ موبایل، دوربین و فضای مجازی اما در جوهره، همان اشتیاقی را دارد که مجید، علی یا محمدِ فیلم‌ها داشتند: رویای دیده شدن و ساختن جهانی بهتر.

بازگشت به حیاط خاطره

۱۳ آبان، از زاویه فرهنگ و هنر، تنها یادآور یک رخداد نیست، بلکه فرصتی برای بازاندیشی در مفهوم نوجوانی است. دوره‌ای که در آن شور، تخیل و اعتراض باهم می‌جوشند. مدرسه در حافظه جمعی ایرانیان نه تنها جایگاه آموزش که نقطه آغاز روایت‌ها، شعرها و فیلم‌هایی بوده که هر یک به نوعی از انسان، رشد و امید سخن گفته‌اند.

بازگشت به صدای زنگ مدرسه و بوی گچ، شاید بازگشت به همان لحظه‌ای باشد که نخستین بار یاد گرفتیم معنا را با واژه و احساس را با تصویر بیان کنیم؛ درست همان‌طور که هنر به ما می‌آموزد.

انتهای پیام/

source

توسط irmusic4.ir