کتاب «سرگذشت بوف کور از بمبئی تا پاریس» نوشته صدیقه بحرپیما منتشر شد.
به گزارش ایسنا، این کتاب که روایتی است از احوال و اسرار رمان بوف کور ـ معروفترین اثر ادبی یکصد سال اخیر ایران ـ در نشر خرمن منتشر شده است.
در معرفی این اثر آمده است: «سرگذشت بوفکور از بمبئی تا پاریس» به قصدِ نوعی «متنشناسی» و نیز بررسی مراحل مختلفی که رمان بوفکور طی کرده تا به شکل نهایی خودش رسیده نوشته شده است. این کتاب مسیر دور و دراز و پرکشاکش تألیف و چاپ و انتشار و ترجمه بوف کور را، از تهران تا بمبئی و سپس پاریس، به صورتی گامبـهگام و بههمپیوسته، کمابیش نظیر آنچه در عالم واقع پیش آمده، دنبال کرده است.
بحرپیما درباره اینکه چگونه این مسیر دور و دراز و پرکشاش را دنبال کرده گفته است: «برایم روشن بود که رسیدن به گویایی و شیواییِ چنین سرگذشتی با صِرف نقل رویدادها و نکتههایی که فقط خطوط کلی و تقریبی را نشان دهند اصولاً امکانپذیر نیست؛ بنابراین تمهید و ترتیب دیگری لازم بود که با ارجاع به سلسلهای از شواهد و مآخذ معتبر فراهم میآمد. به همین منظور کوشیدم منابع و شواهد روشنکننده و دست اولی را گرد بیاورم که از شائبه خطا و لغزش برکنار باشند.»
نویسنده در مقدمه کتاب نوشته که بسیاری از این منابع و شواهد این کتاب نخستین بار است که منتشر میشوند و به همین منظور جابهجا در لابهلای صفحات کتاب، تصویر و عکسِ سندها و نامهها و گواهیها و کارتپستالهایی را به صورت سیاه و سفید و رنگی چاپ کرده است تا خواننده را با شکل عینیِ مواد و مصالح روایت خود از سرگذشت بوف کور آشنا سازد. بهاین ترتیب او با درج و آرائه تصویر این منابع و مآخذ میخواسته است جای توضیحات اضافی و ریختوپاشهای احتمالی را بگیرد؛ زیرا از کنار هم قراردادن و ترتیب آنها چیزی حاصل میشود که میتوان کتاب را مانند دفتری گویا از نظر گذراند و در نهایت به ارزشی تازه دست پیدا کرد.
او همچنین در پاسخ به تفاوت نسخه بوف کورِ چاپ بمبئی با نسخه پاورقی روزنامه «ایران» (چاپ ۱۳۲۱) و همچنین نسخه کتابیِ «انتشارات روزنامه ایران» (چاپ مظاهری، همان سال) نوشته است: «این سه نسخه، که من آنها را سطربهسطر با هم مقایسه و مقابله کردهام، تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند، هم از نظر پاراگرافبندی و هم نحو و سیاق نگارش. نسخه چاپ بمبئی اثر دست هدایت است، اما با نسخه پاورقیِ روزنامه «ایران» تفاوت بسیار و با نسخه کتابیِ «انتشارات روزنامه ایران» یا همان «چاپ مظاهری» تفاوت نسبتاً کمتری دارد. باید صراحتاً بگویم که نسخه پاورقی اساساً معتبر نیست و در آن دستکم بیش از سی مورد از یک سطر تا چند صفحه رمان حذف شده است. میماند نسخه کتابی «انتشارات روزنامه ایران»، که شش سال بعد از نسخه بمبئی منتشر شده است. درحقیقت این نسخه معتبرترین و اصیلترین نسخه بوف کور است که زیرنظر خود هدایت چاپ شده و طبعاً با نسخه بمبئی تفاوتهایی دارد که از اصلاحات خود هدایت ناشی میشود. من تفصیل این تفاوتها و تفاوت آنها را با بوف کوری که بعد از مرگ هدایت چاپ شده و هنوز تجدیدچاپ میشود ضرورتاً در کتاب آوردهام.»
بخش عمده «سرگذشت بوف کور از بمبئی تا پاریس» به جریان پرفرازونشیب ترجمه فرانسوی بوف کور، توسط روژه لسکو، اختصاص دارد. بحرپیما در پاسخ این پرسش که اهمیت این ترجمه در چیست میگوید: «روژه لسکو دوست هدایت بود و از سال ۱۳۱۸ هدایت را از نزدیک میشناخت و ظاهراً از همان سال به صرافت ترجمه بوف کور افتاد. درواقع او با کمک و یاری خود هدایت بوف کور را ترجمه کرد و ترجمه او سالها، شاید نزدیک به ۱۰ سال، طول کشید و پس از مرگ هدایت منتشر شد.»
بحرپیما در پاسخ این پرسش که اهمیت این ترجمه در چیست پاسخ داده است: «برخی از شرقشناسان فرانسوی که به زبان و فرهنگ فارسی آشنایی دارند بر این باورند که ترجمه بدیعِ لسکو از بوف کور در تراز ترجمههای شارل بودلر از آثار ادگار آلن پو است و فریدون هویدا، دوست هدایت و لسکو، این ترجمه را «شاهکاری» میداند که از بعضی جهات از اصل فارسی آن بهتر است و هدایت بدون لسکو این مقام را در دنیا پیدا نمیکرد. درواقع این باور به مقدار زیادی درست است؛ زیرا پس از انتشار ترجمه لسکو و اظهارنظر مشفقانه منتقدان و سوررئالیستهای فرانسوی است که نویسندگان و منتقدان ایرانی به فکر تعریف و تمجید از بوف کور میافتند و این رمان در ایران پیدرپی تجدید چاپ میشود که تا امروز نیز کماکان ادامه دارد.»
انتهای پیام
source