متن ترانه دانیال یارا سمت شمال
نه دیگه بارون میباره نه یه ابر تو آسمونه
خشک شدن ترانه هام و نمیخونم عاشقونه
نه دلم برا تو تنگه نه دیگه چیزی قشنگه
بین احساسم و عقلم یه مدتیه جنگه
دوست دارم از همه آدما جدا شم
هی بخوابم پا نشم حتی روزاشم
همه چیزو پاک کن حتی شماره ام
واسه ی حال دلم سمت سمالم
توی جاده های غربت میزنم دل و به دریا
لب ساحل خیره میشم به ستاره ها به ابرا
جایی که با هم میرفتیم حالا دیگه تنها میرم
خط زدم رو خاطراتی که با فکرش خواب میرم
source