روزبه کردونی مشاور وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در یادداشتی نوشت: «ثبت جهانی دره‌های تاریخی خرم‌آباد، نه فقط پاسداشت گذشته، بلکه سرمایه‌ای برای ساخت امروز و فردای ایران است.» این سخن سیدرضا صالحی‌امیری در سفر استانی به لرستان و در جشن ثبت مردمی دره‌های تاریخی خرم‌آباد نشان داد که چرا ثبت جهانی را باید فراتر از یک رویداد اداری دید؛ سخنی که بازتابی بود از آنچه مردم با تمام وجود حس کرده بودند: میراث، تنها یک اثر تاریخی نیست؛ بلکه نیرویی است برای اتحاد، نشاط اجتماعی و رونق گردشگری.

ثبت مردمی در قلعه تاریخ

بعدازظهر جمعه ۷ شهریور، محوطه باشکوه قلعه فلک‌الافلاک صحنه شور و حضور بود. حدود چهار هزار خرم‌آبادی گرد هم آمده بودند. روایت‌ها حکایت از آن داشت که برای این ثبت همه پای کار بودند: از امام‌جمعه تا استاندار، از نمایندگان مجلس تا سپاه و ارتش و نیروی انتظامی، از دانشگاهیان تا اهالی رسانه و مردم عادی. در این جشن اما، حضور زنان و جوانان پررنگ‌تر از همیشه بود؛ همانانی که با اشتیاق و انرژی خود به جشن حال و هوای تازه‌ای بخشیدند. مرزها فرو ریخته بود و همه یکدل بودند. این همان چیزی است که باید ثبت مردمی نامید.

میراث؛ محور انسجام و نشاط

این جشن معنایی روشن داشت: میراث‌فرهنگی می‌تواند محور وفاق و همبستگی اجتماعی باشد؛ جایی که مردم و مسئولان در کنار هم قرار می‌گیرند. می‌تواند حال مردم را خوب کند؛ همان‌گونه که اشک و لبخند در چهره‌ها درهم آمیخته بود. و می‌تواند ظرفیت‌های گردشگری و توسعه محلی را فعال سازد. سرنانوازی احسان عبدی‌پور نماد همین شادی بود؛ لحظه‌ای که مردم حس کردند وارثان تاریخ‌اند و غرور محلی به غرور ملی پیوند خورد.

روایت اندیشه‌ها و خاطره‌ها در سفر خرم‌آباد

این سفر استانی وزیر میراث‌فرهنگی تنها به شادی محدود نماند؛ در هیأت همراه وزیر، برخی از اعضای شورای راهبردی وزارتخانه حضور داشتند و هر یک به‌گونه‌ای روایت خود را از این ثبت جهانی بازگو کردند.

نعمت‌الله فاضلی که نشستی هم با اعضای انجمن جامعه‌شناسی لرستان داشت، گفت: «این تجربه همان ملی‌گرایی روزمره است؛ روح ملی که لحظه‌به‌لحظه در زندگی ایرانیان دمیده می‌شود.»

سخن او بازتاب همان حسی بود که در شادی مردم دیده می‌شد: تاریخ، وقتی مردمی شود، هویت ملی را تازه می‌کند.

شهاب طباطبایی نیز به نکته‌ای دیگر اشاره کرد: «اینکه دنیا به احترام عظمت تمدنی ایران می‌ایستد، همان اعتماد به نفس از دست رفته مردم را بازمی‌گرداند. دیدم مردمی که عزادار ۸۸ شهیدشان در جنگ دوازده‌روزه تحمیلی بودند، چگونه به شادمانیِ به رسمیت شناخته شدن تمدن ۶۳ هزار ساله‌شان پایکوبانه جشن گرفتند. همان‌گونه که در جشن بزرگ این مناسبت، همه حضور داشتند. ایران، ایرانِ همه است. و این مگر جز وفاق حول محور ایران است؟»

طباطبایی پیوندی میان سوگ و شادی مردم ترسیم کرد؛ اینکه میراث می‌تواند مرهمی بر زخم‌ها و پلی به سوی وفاق باشد.

دکتر غلامرضا ظریفیان نیز که پس از پانزده سال به خرم‌آباد آمده بود، گفت: «آنچه امروز در خرم‌آباد می‌بینیم یک ظرفیت جهانی است. ما نباید تنها به دستاوردی منطقه‌ای یا حتی ملی بسنده کنیم. این دره‌ها و غارها نشان می‌دهند که گویی انسان هوشمند از این سرزمین آغاز کرده است.»

او سپس به دیدار وزیر با خانواده یکی از شهدای جنگ دوازده‌روزه اشاره کرد و افزود: «همان‌طور که در خرمشهر زمین ایران پس گرفته شد، در خرم‌آباد آسمان ایران پس گرفته شد.»

جمله‌ای که ستایشی بود بر یاد چهل سرباز خرم‌آبادی وطن؛ جوانانی که در مسیر بازگشت به پادگان امام علی(ع) به شهادت رسیدند. انتخاب‌شان تنها رفتن به میدان نبود؛ معنای ایستادگی و هویت ملی بود.

و در نهایت، جواد حق‌شناس چنین نوشت: «انسجام ملی تنها با سیاست و اقتصاد ساخته نمی‌شود؛ بلکه نیازمند بازآفرینی هویت فرهنگی و تقویت پیوندهای تاریخی ملت با سرزمین است.»

همدلی مسئولان، رمز موفقیت

این موفقیت بدون انسجام نهادی نیز ممکن نبود. نقش شاهرخی استاندار لرستان چشمگیر بود؛ محبوبیت، تواضع و نگاه برنامه‌محور او در کنار همراهی نمایندگان مجلس و هم‌افزایی سایر نهادها و پیگیری موثر مدیران ستاد وزارتخانه میراث بستر این دستاورد را فراهم ساخت. همچنین تلاش‌های حسن‌پور، مدیرکل میراث فرهنگی لرستان، ابراهیمی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی قلعه “فلک‌الافلاک” و همه پرسنل اداره کل میراث استان زیبا و تعیین‌کننده بود.

نهایت آنکه خرم‌آباد آن روز نشان داد که میراث‌فرهنگی تنها گذشته نیست؛ سرمایه امروز و امید فرداست.

انتهای پیام/

source

توسط irmusic4.ir