مهران حسنی عضو انجمن متخصصان گردشگری ایران پژوهشگر و تحلیلگر سیاست‌های توسعه گردشگری در یادداشتی نوشت: در جهان امروز که توسعه پایدار و هویت محور دغدغه اصلی کشورهاست، پیوند نظام‌مند و هدفمند میان فرهنگ و گردشگری ضرورتی غیر قابل چشم پوشی است. این پیوند فراتر از رونق اقتصادی، ابعاد عمیق هویتی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی و دیپلماسی را در بر می‌گیرد.

 از بعد هویتی، فرهنگ ریشه و شناسنامه ملت‌هاست. گردشگری فرهنگی با معرفی آیین‌ها، زبان‌ها، موسیقی، خوراک، پوشاک و سبک زندگی اقوام نقش مهمی در بازنمایی هویت ملی و بومی ایفا می‌کند. مناطق کمتر شناخته شده، از طریق گردشگری به فرصت‌هایی برای بازتعریف و احیای خود تبدیل می‌شوند.این فرایند، هم موجب افتخار فرهنگی و هم عاملی بازدارنده برای فراموشی سنت‌ها می‌شود.

 از جنبه اقتصادی نیز، از فرهنگ خلق ثروت ایجاد می‌شود. گردشگری فرهنگی می‌تواند به اقتصاد خلاق منجر شود. یعنی تبدیل مظاهر فرهنگی به محصولات و خدمات درآمدزا، صنایع‌دستی، جشنواره‌ها، رویدادهای بومی، هنرهای نمایشی و فضاهای میراثی با طراحی بسته‌های گردشگری، می‌توان به اقتصاد محلی جان تازه بخشید. نوروزگاه‌ها در کشورهای فارسی زبان، حاکی از قدرت اقتصادی فرهنگ در قالب گردشگری است.

 همچنین از نظر آموزشی و تبادل فرهنگی، گردشگری ابزاری بی‌بدیل برای یادگیری فرهنگ دیگران و تقویت مدارا و همزیستی است. سفرهای فرهنگی، ذهن گردشگران را نسبت به دیگر شیوه‌های زیست بشری باز می‌کند و در عین حال، حس اعتماد به نفس فرهنگی را در جوامع میزبان تقویت می‌کند.این تبادل دوسویه، نقشی بنیادین در شکل‌گیری انسان چند فرهنگی و مسئول در جهان امروز دارد. 

در عصر دیپلماسی عمومی نیز، کشورهایی که فرهنگ خود را هوشمندانه از طریق گردشگری عرضه می‌کنند، در ذهن جهانیان تصویر مثبتی می‌سازند، ایران با تمدن چند هزار ساله، آیین‌های کم نظیر، آثار جهانی ثبت شده، تنوع قومی – فرهنگی ظرفیت بالایی برای تبدیل فرهنگ به ابزار قدرت نرم از مسیر گردشگری دارد. هر گردشگر سفیری فرهنگی است که می‌تواند پیام صلح و زیبایی یک ملت را منتقل کند.

 و در نهایت از بعد پایداری اجتماعی و زیست بومی، گردشگری فرهنگی اگر به درستی مدیریت شود، حافظ محیط زیست، تقویت کننده حس تعلق مکانی و عامل پایداری اجتماعی خواهد بود. مشارکت جوامع محلی در طراحی و اجرای فعالیت‌های فرهنگی گردشگری موجب تقویت سرمایه اجتماعی، جلوگیری از مهاجرت روستایی و ایجاد حس ارزشمندی در بین مردم می‌شود. این رویکرد، تنها در سایه پیوند عمیق و واقعی فرهنگ و گردشگری معنا می‌یابد.

 استان مازندران به عنوان یکی از کانون‌های تمدنی و فرهنگی ایران، واجد گنجینه‌ای ارزشمند از آیین‌ها، زبان و لهجه‌ها، گویش‌ها، موسیقی‌های محلی، معماری بومی، خوراک‌های سنتی و صنایع‌دستی منحصر به فرد است، که در کنار تنوع بی‌نظیر طبیعی آن را به مقصدی ممتاز برای گردشگران داخلی و خارجی تبدیل کرده است.

 پیوند عمیق فرهنگ و گردشگری در مازندران نه تنها در جذب گردشگر، بلکه در بهبود کیفیت تجربه گردشگری و ارتقای استانداردهای پذیرایی نقش حیاتی دارد. جشن‌ها و آیین‌های فصلی همچون نوروزخوانی، جشن خرمن، آیین‌های مذهبی محلی، فرصتی کم نظیر برای طراحی رویدادهای گردشگری فرهنگی فراهم آورده که می‌تواند فصل‌های کم سفر سال را رونق بخشد.

 در حوزه پذیرایی و خدمات گردشگری، فرهنگ غذایی مازندران با تنوعی چون نان های تنوری محلی، انواع غذاهای دریایی، خورشت ها، شیرینی‌ها، دسرها و پیش غذاهای سنتی ظرفیت بسیار مناسبی برای توسعه “گردشگری خوراک “ایجاد کرده است. بهره‌گیری هوشمندانه از این تنوع خوراکی در منوهای هتل‌ها ،رستوران‌ها و اقامتگاه بوم‌گردی می‌تواند تجربه‌ای اصیل و فراموش نشدنی برای گردشگران رقم بزند.

 همچنین صنایع‌دستی و سوغات بومی، با ایجاد بازارچه‌های دائمی، موقت یا فصلی می‌توانند هم در تقویت اقتصاد محلی و هم در افزایش مدت اقامت گردشگران بسیار تاثیرگذار باشند.

 در مجموع، هم افزایی فرهنگ و گردشگری در مازندران با محوریت رویدادهای فرهنگی، خوراک بومی، صنایع‌دستی و روایتگری تاریخ محلی، می‌تواند نه تنها به رونق اقتصادی استان بینجامد، بلکه برند گردشگری مازندران را به عنوان مقصدی هویت محور و پذیراییگر اصیل در سطح ملی و بین المللی معرفی و تثبیت کند.

 سخن پایانی اینکه تقویت فرهنگ و گردشگری مستلزم سیاست‌گذاری هوشمند، سرمایه‌گذاری هدفمند، آموزش جامع میزبان، مستندسازی دارایی‌های فرهنگی و طراحی رویدادهای فرهنگی مبتنی بر مشارکت مردم است .در این مسیر، ستگاه‌های اجرایی، نهادهای فرهنگی، بخش خصوصی، جوامع محلی، رسانه‌ها و تشکل‌های مردم نهاد باید در یک اکوسیستم هم افزا عمل کنند. 

انتهای پیام/

source

توسط irmusic4.ir