هانی رستگاران روزنامه نگار نوشت: تاریخ، در گذر قرن‌ها، صحنه‌های بسیار دیده است؛ جنگ‌ها و فتوحات، صلح‌ها و پیمان‌ها، قیام‌ها و سرکوب‌ها. اما هیچ‌یک به عظمت و جاودانگی حماسه‌ای که در دشت کربلا رقم خورد، نمی‌رسد. روزی که خورشید در آسمان تفتیده محرم، شاهد رویارویی حق و باطل بود و نخل‌ها، با برگ‌های لرزانشان، خون مطهرترین فرزندان آدم را بدرقه کردند. عاشورا نه یک واقعه صرفاً تاریخی، بلکه نقطه عطفی در مسیر انسانیت است؛ روزی که حسین بن علی(ع) با شمشیر ایمان و کلمه حق، مقابل لشکر ظلم ایستاد و نشان داد که حقیقت، گرچه اندک‌نفر، همواره توان شکست دادن ترس و تسلیم را دارد.

واقعه کربلا، صفحه‌ای است که هر بار گشوده می‌شود، تازه‌تر و عمیق‌تر سخن می‌گوید. از صبح عاشورا که پرچم حق بر دوش کوچک و بزرگ خیمه‌گاه برافراشته ماند، تا لحظه‌ای که غروب خونین آن روز، پیکرهای بی‌سر بر خاک گرم افتادند، تاریخ شاهد صبری بود که از جنس زمین نبود. کودک شش‌ماهه‌ای که با تیر سه‌شعبه به شهادت رسید، جوانانی که قامتشان در راه خدا خم شد، و مردانی که در آخرین لحظه‌ها هم لبخندشان رنگ ایمان داشت، همگی برگ‌هایی از کتابی شدند که با خون نوشته شد.

پس از عاشورا، دشمن گمان برد که با شهادت حسین و یارانش، صدای حق خاموش خواهد شد. اما کاروان اسرا که به کوفه و شام برده شد، حامل پیامی بود که با شمشیر خاموش نمی‌شد. زینب کبری(س) و امام سجاد(ع) با خطبه‌ها و سخنانشان، پرده از چهره سیاه ستم برداشتند و کاری کردند که حقیقت عاشورا در دل‌ها ریشه دواند. پساعاشورا، آغاز فصل تازه‌ای از نهضت بود؛ فصلی که در آن قلم و زبان، پرچمدار ادامه قیام شدند.

تاریخ اما تنها راوی این حماسه نیست؛ تاریخ بدهکار حسین است. این دین بر گردن همه آنان است که به حق و عدالت می‌اندیشند، و به‌ویژه بر گردن شیعیان و پیروانش که میراث‌دار خون سرخ اویند. حسین برای نجات حقیقت و بیداری انسان‌ها جان داد؛ و این، حق بزرگی بر گردن ما نهاده است. حق امام بر ما، زنده نگاه داشتن نهضتش است؛ نه فقط در مرثیه و عزاداری، که در عمل و پاسداری از آرمان‌هایی که برایش به میدان رفت: آزادی، کرامت انسانی، و ایستادگی در برابر ستم.

یکی از جلوه‌های این پاسداری، زیارت حسین(ع) و استمرار حضور بر مزار اوست. زیارت، نه یک عمل تشریفاتی، بلکه تجدید بیعتی است با اهداف عاشورا. اربعین حسینی، نماد بازگشت قلوب مؤمنان به کربلا و یادآور این پیام است که عاشورا پایان ندارد. در این روز، سیل زائران از نقاط دور و نزدیک جهان به سمت کربلا روانه می‌شوند؛ برخی با پای پیاده و برخی با تمام توان و امکانات، تا بگویند که پرچم حسین همچنان در اهتزاز است.

این حرکت عظیم، تنها یک آیین مذهبی نیست، بلکه بیانیه‌ای زنده علیه فراموشی است. هر گام در مسیر نجف تا کربلا، کوبیدن میخی است بر تابوت تاریخ‌نویسانی که خواستند عاشورا را در غبار فراموشی پنهان کنند. هر سلامی که بر مزار حسین داده می‌شود، پاسخی است به ندای «هَل مِن ناصرٍ یَنصُرُنی» که از عمق قرن‌ها هنوز طنین دارد.

زیارت اربعین، نمادی از همبستگی و هم‌پیمانی است. زائران، فارغ از رنگ، زبان، ملیت و جایگاه اجتماعی، در یک مسیر مشترک حرکت می‌کنند. این وحدت، خود ادامه همان صف عاشورایی است که در آن یاران حسین از اقوام و قبایل مختلف، در کنار او ایستادند و جان دادند.

تا زمانی که اربعین برپا باشد و عاشقان حسین مسیر کربلا را با عشق بپیمایند، پرچم آن روز در دست ماست. تاریخ، همچنان بدهکار حسین خواهد ماند؛ و ما، با هر اشک، هر سلام، و هر گام در راه زیارت، بخشی از این دین را به جان می‌خریم. حماسه عاشورا زمانی زنده می‌ماند که یاد و پیام آن در جان‌ها جاری باشد و در رفتار و باورها تجلی یابد. اگر روزی این یاد خاموش شود، نه تنها یک حادثه، که روح انسانیت به خاک سپرده می‌شود. از این رو، حفظ و گسترش این فرهنگ، وظیفه‌ای است که هر نسل باید به نسل بعد بسپارد تا چراغی که حسین افروخت، تا ابد روشن بماند.

انتهای پیام/

source

توسط irmusic4.ir