میراث آریا: صبح یک روز گرم مرداد، حدود ساعت ۷ از تهران به قصد تنگه واشی حرکت کردیم. برخلاف بسیاری از مقاصد طبیعتگردی، یکی از ویژگیهای مثبت تنگه واشی، فاصله نسبتاً نزدیک آن به تهران است. مسیر اصلی از جادهی تهران- دماوند- فیروزکوه آغاز میشود. با گذر از شهرهای بومهن، آبعلی و دماوند، و در نهایت نزدیکشدن به فیروزکوه، حدود ۹ کیلومتر مانده به این شهر، یک جادهی فرعی بهسمت روستای جلیزجند دیده میشود.
از این نقطه تا پارکینگ تنگه واشی، حدود ۱۵ کیلومتر جادهی فرعی پیشرو دارید که با پیچوخمهای زیبایی از دل کوهستان میگذرد. بسته به ترافیک، کل مسیر از تهران تا تنگه حدود ۲ تا ۲.۵ ساعت طول میکشد. ورودیه برای هر خودروی سواری حدود ۱۵۰ هزار تومان است که شامل هزینه پارکینگ هم میشود. در ورودی روستا، فروشندگان محلی دمپاییهای مخصوص آبپیمایی را عرضه میکنند که تهیه یکی از آنها واقعاً ضروری است؛ کفش نامناسب یا دمپاییهای ساده در مسیر لغزنده و سنگی تنگه ممکن است حسابی دردسرساز شود.
آغاز پیادهروی در آب؛ تجربهای متفاوت از طبیعتگردی
بعد از پارک خودرو، مسیر اصلی تنگه از دل رودخانه آغاز میشود. شاید برای کسانی که عادت به کوهنوردی یا پیادهروی دارند، این مسیر چندان سخت به نظر نرسد، اما راه رفتن در آب سردی که گاه تا زانو میرسد، تجربهای خاص و تازه است. دمای آب در ابتدای ورود واقعاً شوکهکننده است، ولی بعد از چند دقیقه بدن به آن عادت میکند و لذت لمس جریان زلال آب زیر پاها، حس دلپذیری ایجاد میکند.
تنگه اول با دیوارههایی بلند و سنگی احاطه شده که در برخی نقاط تنها چند متر با هم فاصله دارند. عبور از میان این صخرههای عظیم، احساسی شبیه به ورود به دنیایی دیگر را ایجاد میکند؛ گویی در فیلمی تاریخی یا ماجراجویانه قدم گذاشتهاید. صدای برخورد آب با سنگ، نور ملایمی که از میان شکافها به داخل میتابد و هوای خنک، حس بودن در یک واحهی طبیعی را در دل تابستان داغ پدید میآورد.
نقشبرجستهی قاجاری؛ تلفیق تاریخ و طبیعت
در میانه تنگه اول، با یک شگفتی تاریخی روبهرو میشویم: کتیبهی قاجاری. این اثر باستانی که در دوران فتحعلیشاه قاجار به دستور وی در دل صخرهها حک شده، صحنهای از شکارگاه سلطنتی را نشان میدهد. حضور چنین اثری در دل طبیعت بکر، زیبایی مسیر را دوچندان میکند. ترکیب هنر، تاریخ و طبیعت باعث میشود تنگه واشی تنها مقصدی برای طبیعتگردی نباشد، بلکه روایتی زنده از گذشته را هم به همراه داشته باشد.
مسیر میان دو تنگه؛ پیادهروی، استراحت و خوشوبش با محلیها
پس از پایان تنگه اول، مسیری حدود یک ساعت از میان درختان و مزارع، گردشگران را به سمت تنگه دوم هدایت میکند. در این قسمت از مسیر، خبری از آب نیست، اما زیباییهای بصری همچنان ادامه دارد. درختان بلند، سایههای دلانگیز، و عبور از کنار باغها و زمینهای کشاورزی حالوهوای روستاهای شمال کشور را تداعی میکند.
در طول مسیر، میتوان استراحتی کوتاه کرد. اگر زیرانداز، میوه یا تنقلاتی به همراه دارید، بهترین فرصت برای تجدید قواست. در چند نقطه، اقامتگاههای بومگردی کوچک یا آلاچیقهایی با موتور برق و یخچال دیده میشوند که بستنی، نوشیدنی خنک و چای آتشی عرضه میکنند. خوشبرخوردی محلیها و فضای صمیمی آنجا، یکی از جذابترین بخشهای این توقف کوتاه بود.
تنگه دوم؛ زیبایی، هیجان و چالش
با رسیدن به تنگه دوم، دوباره وارد آب میشویم؛ اما این بار شرایط کمی متفاوت است. آب در این قسمت سردتر و عمیقتر است، و در برخی نقاط نیاز به بالا رفتن از صخرهها یا عبور از مسیرهای باریک و لغزنده دارد. به همین دلیل، این بخش از مسیر برای کودکان یا افراد سالخورده ممکن است کمی دشوار باشد.
بااینحال، هیجان عبور از این بخش، تجربهای منحصربهفرد است. در برخی نقاط نیاز به دستگیره گرفتن از سنگها دارید. اگر همراه گروه باشید و وسایل غیرضروری را در کیف ضدآب یا کولههای سبک بگذارید، میتوانید با خیال راحت مسیر را طی کنید.
در انتهای تنگه دوم، یکی از زیباترین بخشهای این سفر در انتظار ما بود: آبشاری بلند و پرقدرت که از دل کوه به پایین میریزد. صدای خروشان آب، ذرات ریز پاشیدهشده در فضا، و سرمای دلچسب آن، همهچیز را به اوج میرساند. ایستادن زیر این آبشار، علیرغم سرمای شدید، تجربهای است که تا مدتها در ذهن باقی خواهد ماند.
بازگشت با طعم چای آتشی و خاطراتی گرمتر از آبشار
بازگشت از تنگه دوم همان مسیر را در پیش دارد. شاید کمی خسته باشید، اما حس سبکی و نشاطی که طبیعت به شما داده، آنقدر دلچسب است که خستگی به چشم نمیآید. در پایان مسیر، وقتی به محوطه ابتدایی رسیدیم، کنار یکی از آلاچیقها توقف کردیم و چای آتشی نوشیدیم؛ چایی که در لیوان کاغذی، در کنار بوی چوب سوخته و منظره ای دلنواز، حس عجیبی از آرامش را منتقل میکرد.
ناهارمان را همانجا در دل طبیعت صرف کردیم و پس از کمی استراحت، حوالی ساعت ۵ عصر به سمت تهران حرکت کردیم. بازگشت به شهر با ترافیک و گرمای همیشگی همراه بود، اما ذهنمان هنوز در دل تنگه، زیر سایه صخرهها و قطرههای آبشار مانده بود.
چند نکته کاربردی برای سفر به تنگه واشی
لباس و کفش مناسب: حتماً از دمپایی یا کفش مخصوص آبپیمایی استفاده کنید. لباس اضافه و کیسه ضدآب برای موبایل یا وسایل ضروری هم فراموش نشود.
کرم ضدآفتاب و کلاه: مسیر میانی تنگهها آفتابی است؛ حتماً از کلاه نقابدار، کرم ضدآفتاب و عینک آفتابی استفاده کنید.
آب و خوراکی: اگرچه در طول مسیر فروشگاههای کوچکی وجود دارد، اما همراه داشتن آب کافی و خوراکی سبک، مخصوصاً برای کودکان و سالمندان، ضروری است.
حفظ پاکیزگی محیط: لطفاً زبالهها را با خود بازگردانید. طبیعت این منطقه هنوز بکر است و حفظ آن وظیفه همهی ماست.
سفر گروهی بهتر است: مسیر تنگه دوم بهویژه برای افرادی که آمادگی بدنی کمتری دارند، ممکن است دشوار باشد. همراهی با گروه، امنیت و لذت بیشتری به همراه دارد.
بهترین زمان بازدید: اواخر تیر تا شهریور، بهترین زمان برای سفر به تنگه واشی است. در این زمان، آب قابل عبور است و هوا خنک و مطبوع.
سخن آخر؛ تجربهای برای فرار از روزمرگی
تنگه واشی فقط یک مقصد گردشگری نیست؛ تجربهای است از بازگشت به طبیعت، لمس تاریخ، غوطهوری در آب زلال و بازی با نسیم کوهستان. برای کسانی که دلشان هوای فرار از شلوغی و دود پایتخت را دارد، این تنگه کوچک، دنیایی از آرامش و تازگی به همراه دارد.
شاید تنها چند ساعت از سفر گذشته باشد، اما تأثیر آن بر ذهن و روح، روزها با ما باقی خواهد ماند. اگر به دنبال مقصدی متفاوت، نزدیک و خاطرهساز هستید، تنگه واشی را از دست ندهید.
گزارش از منصوره رجائیان
انتهای پیام/
source