متن ترانه بهرام عمرانی ناوک

ای ناوَک

که رفتی و نشستی بر گلویش

به رنگ ارغوان کردی تو مویش

ندانستی مگر اصغر زهرا

کشیده داغ اکبر و عمویش

ای ناوَک

بگو چه دیدی از طفل‌ ربابه

گرفتی تو گلویش به نشانه

چه کرده بود شش ماهه ی بابا

به جز لبخندهای کودکانه

ای ناوَک

زمین را دوختی به آسمانها

به اشک آوردی کل جهان را

ندیدی مگر آن سوز عطش را

ندیدی تب جانسوز زبان را

ای ناوَک

رها میشدی ای کاش دوباره

نمیرفتی به سوی او روانه

به قلبم می‌نشستی و دو عالم

نمیگرفت سوگ مادرانه

source

توسط irmusic4.ir