در شرایط خاص است که مردم عادی اقدامات و واکنش‌هایی قهرمانانه از خود بروز می‌دهند و برای ملتی به یک اسطوره هرچند گمنام تبدیل می‌شوند. «فاطمه خیاط» یکی از همین قهرمانان ناشناخته کشورمان است.

به گزارش ایسنا، انسان‌ها در شرایط بحرانی و جنگ روایت‌های مشابهی از اتفاق‌های گوارا و ناگوار دارند. جنگ هم یکی از همین پدیده‌های شوم است که اغلب به دلیل چهره خشونت بارش مملو از وقایع ناخوش آیند است.

با این وجود در همین شرایط خاص است که مردم عادی اقدامات و واکنش‌هایی قهرمانانه از خود بروز می‌دهند و برای ملتی به یک اسطوره هرچند گمنام تبدیل می‌شوند. «فاطمه خیاط» یکی از همین قهرمانان ناشناخته کشورمان است که روی ویرانه‌های خانه‌اش در دزفول ایستاده بود و برای دشمن بعثی رجز می‌خواند.

این زن فریاد می‌زد: «خانه‌ام خراب شده است و از وسایلمان چیزی باقی نمانده است، اما همه‌ی اینها فدای سر امام.  فقط این راه را ادامه دهیم تا صدام ملعون را نابود کنیم! ما در شهر مانده‌ایم و جایی نرفته‌ایم! حالا هم شهر را خالی نخواهیم کرد» دختر جوان این شهیر زن دزفولی هم  روبروی دوربین قرار گرفت، رجزهایش را از آیات قرآن انتخاب کرد:

 «والعصر ! قسم به زمان! قسم به عصاره‌ی هستی! قسم به زجرها ! قسم به تنگناها! در گذر زمان آنچه اهمیت دارد، همین صبر است و ایمان! در این گذرگاه‌های تنگ است که با صبر و ایمان انسان ساخته می‌شود. »

فاطمه خیاط این الگوی زینبی  سال‌ها است  که هم آغوش خاک است و نام و نشانش را هم با خود برده است. او زنی به شمار می‌آمد که همیشه وسط میدان بود. اگر رزمندگان و فرزندان شهرش در میدان جنگ و در خط مقدم می‌جنگیدند، او در جبهه  شهر می‌جنگید. جبهه‌ای خطرناک‌تر و پر التهاب‌تر از خط مقدم که اگر آنجا سنگین‌ترین سلاح خمپاره و توپ بود، اینجا موشک‌هایی بود که ۵۰۰ کیلو «تی‌ان‌تی» حمل می‌کرد و برای تبدیل کردن خانه‌های یک محله به زمین کشاورزی کافی بود.

مقاومت حیرت‌انگیز مردم دزفول به عوامل و عناصر مختلفی متکی بود که پیشینه وابستگی و علاقه‌مندی آن‌ها به مذهب و اطاعت از فرامین ائمه اطهار (ع) و تعصب خاص دینی – سیاسی به انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی (ره) از جمله شاخص‌ترین آن‌ها به‌حساب می‌آمد که بیشترین سهم زیرساخت مقاومت را به خود اختصاص داده بود.

عادت به زندگی در شرایط سخت و قدرت تحمل بسیار در برابر ناملایمات و پائین بودن سطح توقعات از زندگی، از ویژگی‌های خاص مردم این دیار است که به نظر می‌رسد خود را به‌خوبی در جریان جنگ شهرها نیز نشان داد.

این شهر قهرمان که به شهر موشک‌ها و توپ‌ها و به قول عراقی‌ها «بلد الصواریخ» معروف شد، در طول سال‌های دفاع مقدس و در جریان جنگ شهرها، صدها بار مورد هجوم و دشمنی حزب بعث عراق و ارتش اشغالگر آن قرار گرفت و در طول ۲۷۰۰ روز مقاومت، ۲۶۰۰ شهید، ۴۰۰۰ جانباز، ۴۵۲ آزاده و ۱۴۷ مفقودالاثر تقدیم اسلام و آرمان‌های حضرت امام کرد.

دزفول در طول جنگ ۱۷۶ بار توسط موشک، ۴۸۹ بار توسط بمب و راکت و ۲۵۰۰ بار توسط توپ موردحمله قرار گرفت که از این رهگذر ۱۹۵۰۰ واحد مسکونی، اداری و آموزشی این شهر ویران شد. اگرچه شهرهای مورد هدف در الفبای ارتش عراق، تغییر، کم و زیاد یا جابجا می‌شد، اما تا پایان جنگ، جایگاه (الف) هرگز از دزفول جدا نشد و این سؤال بی‌پاسخ جنگ را تاکنون در ذهن ما باقی گذاشت.

آنچه این شهر را شهری افسانه‌ای در مقاومت و پایداری نشان داده است و در همان سال‌ها حیرت دوستان و دشمنان را برانگیخته بود، جاری و ساری بودن جریان زندگی در زیر انواع تهدیدات و حملات بوده است.

مردم قهرمان دزفول برای حمایت از رهبری نظام و حفظ دستاوردهای انقلاب خود متحمل خسارات جانی و مالی فراوانی شدند؛ اما نه‌تنها به خواست دشمن، در برابر انقلاب اسلامی نایستاد، بلکه تا آخرین روز جنگ دست از حمایت امام خویش برنداشتد.

انتهای پیام

source

توسط irmusic4.ir