بهگزارش خبرنگار ایلنا، خانه پدری جلال آل احمد یکی از بناهای تاریخی تهران است که در سال 1383 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. این بنای تاریخی که قرار بود با تبدیل شدن به خانه باستانشناسان کشور به سرانجام روشنی دست پیدا کند اما در مدت زمان کوتاهی به انزوا فرو رفت و تبدیل به پاتوق معتادان شد.
تا اینکه پس از بهمزایده گذاشتن این بنای تاریخی و واگذاری به سرمایهگذار فرهنگی، خانه پدری جلال آل احمد یک شانس دیگر پیدا کرد و امیدها برای سرپایی و احیاء بنا دوباره به این خانه تاریخی بازگشت. اما گویا مصائب خانه پدری جلال آل احمد تمامی ندارد. چراکه درست در زمانیکه پروژه مرمت این بنای تاریخی به مرحله نهایی رسیده است سرمایهگذار آن از دستاندازهای ساختاری و چالشهای ایجاد شده توسط صندوق احیاء در مسیر احیاء پروژه میگوید.
«محبوبه کاظمی دولابی» سرمایه گذار و تسهیلگر فرهنگی خانه پدری جلال آلاحمد در این رابطه به ایلنا میگوید: در سالی که با عنوان راهبردی «سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری شده و رهبر معظم انقلاب بر لزوم حمایت همهجانبه از سرمایهگذاران دغدغهمند، فعالان فرهنگی و ارزش آفرین، و بخش خصوصی تأکید کردهاند، متاسفانه نشانههایی از رفتارها و تصمیماتی نگرانکننده از سوی نهادهای مسئول مشاهده میشود که نهتنها با روح این شعار در تعارض است، بلکه باعث سلب اعتماد و دلسردی سرمایهگذاران فرهنگی شده است.
او گفت: یکی از نمونههای آشکار این رویکرد، عملکرد صندوق توسعه و احیای بناهای تاریخی و فرهنگی است؛ نهادی که اساسا با هدف تسهیلگری، جذب سرمایهگذار و ارتقاء مشارکت بخش خصوصی در بازآفرینی میراث تاریخی کشور ایجاد شده، اما در عمل با رفتاری سختگیرانه، امنیت سرمایهگذاری را به چالش کشیده است.
کاظمی تاکید کرد: گزارشهای متعددی از سرمایهگذاران فعال در حوزه مرمت و بهرهبرداری از بناهای تاریخی نشان میدهد که رویکرد تهدیدآمیز، ادبیات تحقیرآمیز و ابزارسازی از «فسخ قرارداد» یکطرفه به عنوان اهرم فشار بهجای «همکاری، مشارکت و گفتوگوی مؤثر» به هنجار رایج در این نهاد تبدیل شده است.
با این وجود پیشرفتهای چشمگیر در مرمت خانه پدری جلالآلاحمد، ادامه مسیر این پروژه با چالشهایی چون اخطارهای پی در پی اداری بدون توجه به اقتضائات فرهنگی، کمبود حمایت عملیاتی و موانع ساختاری مواجه است که نیاز به بازنگری جدی دارد.
به گفته کاظمی، این خانه تاریخی که سالها بهدلیل فرسودگی شدید و آسیبهای پنهان در مزایدههای دولتی بیمشتری مانده بود، در زمان تحویل دچار شرایطی بحرانی بود؛ از جمله آبگرفتگی ششماهه که تأثیرات مخربی بر ساختار خشتی بنا گذاشت. هیچیک از این آسیبها در گزارشهای اولیه ذکر نشده بود و همین مسئله تیم اجرایی را با مشکلات فنی و مالی فراوانی مواجه ساخت.
او افزود: در زمان عقد قرارداد، کارشناسان صندوق هزینه مرمت را یک و نیم میلیارد تومان برآورد کردند، اما مشاوران مستقل، پس از قرارداد هزینه واقعی پروژه را بیش از ده میلیارد تومان اعلام کردند. باوجود این شکاف فاحش و تورم شدید، پروژه با اتکا به منابع شخصی و عزم تیم اجرایی، تا مرحله پایانی پیش رفت. با این حال، تاخیر بیش از یکسال در ابلاغ رسمی مرمت، نادیدهگرفتهشدن این تأخیر در محاسبه مدت قرارداد، و دریافت اخطارهای مکرر برای اقداماتی چون نصب تابلو معرفی سر خیابان یا میزبانی بازدیدکنندگان، فضا را برای همکاری دشوار کرده است. این در حالیست که تمام فعالیتها با همکاری شهرداری منطقه و ناحیه در حمایت از رفع آسیبهای محله و شب مردگی کوچه و در راستای اهداف فرهنگی پروژه مطابق سیاستهای فرهنگی صندوق احیاء صورت گرفتهاند.
کاظمی گفت: تاکنون اهمیت توجه به کاربری فرهنگی هنری پروژه، آسیبهای پنهان، نواقص کارشناسی های اولیه، و نیاز به اصلاحات اساسی مانند حفر چاه عمیق یا تخلیه مصالح نادرست، بارها بهصورت مکتوب اعلام شدهاند.
این سرمایه گذار فرهنگی افزود: علی رغم همه چالش ها پروژه توانسته با عملکرد و روند کاملا حرفه ای اثر اجتماعی مثبتی در محله بهجا بگذارد. خانهای که زمانی رهاشده و آسیبزا بود، اکنون قرار است به مرکزی برای فعالیتهای فرهنگی چون کوچهگالری، گذر هنر، بازار صنایعدستی و اجرای موسیقی خیابانی تبدیل شود. این اتفاقات نهتنها امنیت و اقتصاد محله را ارتقا میدهد، بلکه به تحقق مأموریت فرهنگی پروژه نیز کمک میکند.
او تاکید کرد: در چنین شرایطی، همراهی و ایفای نقش مؤثر از سوی صندوق احیا، شهرداری، وزارت فرهنگ و وزارت میراث فرهنگی یک ضرورت است. سرمایهگذاران فرهنگی با تکیه بر تعهد، عشق و منابع شخصی وارد میدان میشوند؛ انتظار ما شفافسازی، تسهیل مسیر و حمایت عملیاتی مبتنی بر واقعیتهای میدانی است. قطعا در احیای یک بنای میراثی با کاربری فرهنگی انتظار میرود که رفتارها نیز فرهنگی باشد. در این میان استفاده از کلمات و برخوردهای فرهنگی لازمه تحقق اهداف خواهد بود.
انتهای پیام/
source