متن ترانه حسین بلاغی لحظه های بیقراری

به بود و نبودت، قسم بر وجودت ،مهمی برام

دلم غصه خورده، روزا رو شمرده ، تو رنج مدام

منم گریه کردم،منم غصه خوردم، چه تنها و تک

تو دیدی غمامو، هوای چشامو ، نکردی کمک

ندیدی نگامو ،نکردی هوامو، دلت سنگیه

دلم با خودم، خودم با دلم، عجب جنگیه

حلالت نکردم، با غم تو نبردم،خدامو ببین

صدا با خدامه، خدا با صدامه ، دعامو ببین

گذشتی چه راحت، تو هر روز و ساعت، از اون خاطرات

که من از نیازم، چجوری میسازم، با این مشکلات

گذشتی چه راحت

از اون خاطراتم ، از اون خاطراتم، از اون خاطرات

چجوری میسازم

با این مشکلاتم، با این مشکلاتم ، با این مشکلات

دلم با خودم،خودم با دلم،عجب جنگیه

دلم با خودم،خودم با دلم،عجب جنگیه

source

توسط irmusic4.ir