به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، علیرضا قزوه نویسنده کتاب «پرستو در قاف» در روایت سفر حج و نگارش سفرنامه خود گفت:
سال 1372 سعادتی دست داد و به حج مشرف شدم. آن سال، فروردینماه، مصادف با مراسم تشییع پیکر مطهر شهید آوینی بود. یادم میآید که حتی حضرت آیتالله خامنهای نیز شخصاً برای تشییع آوینی تا حوزه هنری آمدند که این خود نشان از جایگاه آوینی نزد ایشان داشت.
در همان مراسم، دوستان از طرف رئیس وقت حوزه هنری به من خبر دادند که امسال من نیز به حج مشرف خواهم شد.
گروهی متشکل از حدود هشت هنرمند بودیم که شامل چند نویسنده، عکاس و شاعر میشدیم. من نیز به عنوان یک شاعر در این جمع حضور داشتم. این سفر، حج واجب بود و قرار بود حاصل این تجربه معنوی را در قالب آثار هنری ارائه دهیم. از میان آن هشت نفر، حدود چهار نفر از ما به نگارش سفرنامه پرداختیم. آقای رحیم مخدومی، یکی از همراهان عزیز ما بود که سفرنامهای نوشت. همچنین، مرحوم آقای رضا بنده خدا، که شاید نامی آشنا در ادبیات نباشد، اما انسانی فرزانه و اهل دل بود، سفرنامهای بسیار دلنشین و عمیق از این سفر ارائه داد. یادم هست که ایشان پس از بازگشت از سفر، تنها چند عدد چفیه و سوغاتهای سادهای با خود آورده بود که نشان از زندگی بسیار ساده و پرهیزکارانه ایشان داشت.
.
در این جمع صمیمی، دوستان دیگری نیز حضور داشتند؛ آقای داوود غفارزادگان و آقای محمدرضا بایرامی از نویسندگان برجسته بودند. دوست عزیز عکاس ما، احمد ناطقی، یکی از بهترین عکاسان معاصر نیز در این سفر همراه ما بود. بنده نیز سعادت داشتم که سفرنامهای با عنوان «پرستو در قاف» نگارش کنم.
این سفر، آغاز یک تجربه بسیار پرماجرا، زیبا و عاطفی در حج بود که قلب را به سرزمین میقات گره زد. سالها بعد، در حدود سال 1387، زمانی که در هندوستان اقامت داشتم، سعادت دیگری دست داد و به اتفاق خانواده برای بار دوم به حج مشرف شدم. هرچند یادداشتهای این سفر دوم را به نگارش درنیاوردم، اما یادداشتهای سفر اول خود را در قالب یک کتاب منتشر کردم.
جالب است بدانید که حدود سه تا چهار صفحه از این کتاب، سالها تحت همان عنوان «پرستو در قاف» در کتابهای درسی سال اول دبیرستان نیز گنجانده شد. این خلاصهای از شروع سفری عمیق و پر از احساس به سوی خانه خدا بود.
source