به گزارش گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، همایش طلایهدار مقاومت، به همت انجمن تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی حوزه در قم برگزار شد.
در این همایش دکتر موسی نجفی، آیت الله نجمالدین طبسی، حجتالاسلام محمدحسن رحیمیان، دکتر محمدحسن رجبی دوانی و حجتالاسلام سید حمید روحانی به ارائه تحلیل خود ذیل محورهای همایش پرداختند.
دکتر موسی نجفی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان این نکته که انقلاب اسلامی صنفی نیست و منحصرا از حوزه نیست، بهترین نظریه را در ایجاد انقلاب اسلامی، نظریه بیداری اسلامی دانست و اینکه انقلاب اسلامی خودش بیداری اسلامی دیگری را رقم زده است.
وی در چرایی این نکته که امام در دهه چهل موفق به انقلاب نشد؛ اما در سال 57 موفق شد، با تفکیک بین نظریه سیاسی و فلسفه سیاسی، گفت: نظریه سیاسی بیشتر ناظر بر بحران است. مثلا متفکر، بحرانی که در جامعه است را گوشزد میکند؛ مثلا اقتصاد خوب نیست، اقتصاد مقاومتی مطرح میشود. در دهه چهل، امام بیشتر منفعل از فضای انجمن های ولایتی و… است. مهمترین ویژگی فلسفه سیاسی امام، نظریه ولایت فقیه است. در این 15 سال اتفاقاتی افتاده که این نظریه سیاسی به فلسفه تبدیل شده است.
استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه امام هیچوقت به مبارزات مسلحانه و طبقاتی اعتقادی نداشت، یکی از دلایلی که انقلاب در دهه چهل به پیروزی نرسید را مطرح بودن نظریات چپ و مارکسیستی در جامعه آن روز دانست و گفت: در سال 57 نفوذ اندیشههای چپ کم شد و اندیشههای دینی هم به برکت آثار شخصیتهایی امثال شهید مطهری و نظریه سیاسی امام هم بیشتر مطرح شد.
نجفی در اهمیت نظام ولایت فقیه، با نقلی از شهید مطهری گفت: یکی از آفتهای نهضتهای اسلامی نداشتن نظریه برای آینده است. امام توانست دهه چهل را در دهه پنجاه ارتقا بدهد هم نظریه سیاسیاش را ارتقا داد، هم حاکم معلوم شد چه کسی است و هم مردم شناخته شدند و نگاه طبقاتی نبود.
وی در پایان با اشاره به جنبه الهی بودن انقلاب اسلامی، به نقل یکی از شاگردان امام گفت: امام گفته بود که پانزده سال هر شب حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام رفتم و زیارت امین الله خواندم تا حضرت این انقلاب را عنایت کرد. امام در وصیتنامهاش نیز گفته که این انقلاب، اصلش هدیه غیبیه الهیه است که خداوند به ملت ایران داده و تداومش هم شناخت این و اعتقاد به غیبی بودنش است.
خاطره آیتالله طبسی از سیدحسن نصرالله
در ادامه آیتالله نجمالدین طبسی در سخنانی به شخصیت شهید سید حسن نصرالله اشاره کرد و با اشاره به اینکه سالها با سید حسن نصرالله آشنا بوده و مصاحبت داشته به برخی از ویژگیهای سید مقاومت پرداخت.
طبسی یکی از این ویژگیها را احتیاط سید حسن نصرالله دانست و در این باره خاطرهای را نقل کرد که یکی از سران شورشیها که جنایات زیادی کرده بود در ساختمانی در شهر حمص بود و راحت میتوانستند او را با بالگرد بزنند؛ ولی چند نفر بیگناه کشته میشدند. از این رو با وجود بحث فقهی، سید حسن نصرالله قبول نکرد.
یکی دیگر از خاطرات این بود که سید مقاومت نقل کرده بود یکی از علمای بزرگ مصر به او گفته بود که ما قافیه را باختیم و آینده برای شما(شیعه) است. آن عالم مصری در چرایی این نکته گفته بود که ما مرجعیت، نظریهپرداز، سیاستمدار و آخوند فاضل نداریم؛ اما شما دارید.
آیتالله طبسی ابراز کرد: سید حسن درباره مهدویت خیلی کار کرده بود و زیاد مطالعه داشت. سید حسن بر این باور بود که شهید اول و شهید ثانی برای تقویت تشیع به لبنان رفتند.
وی در ادامه با ذکر خاطرهای از علاقه زیاد پدرش نسبت به امام خمینی(ره)، همچنین به مواردی از ارادت خاص امام خمینی به اهل بیت علیهمالسلام و و مجالس ایشان اشاره کرد.
طبسی با ذکر نکتهای از آیت الله سید کاظم مرعشی به احتیاط امام اشاره کرد که زمانی که امام تازه وارد نجف شده بود و مشکلات مالی هم وجود داشت، آیت الله صدوقی مبلغ زیادی وجوهات را از یزد برای امام فرستاده بود که شخصی وصیت کرده ثلث اموالش را به کسی بدهند که اکثر یزدیها از او تقلید میکنند داده شود. امام در ابتدا از قبول این مبلغ خودداری کرد و بعد از شش ماه که مطمئن شد اکثر یزدیها از او تقلید میکنند پول را قبول کرد.
امام خمینی با اقدام علوی و مقاومت به پیروزی رسید
همچنین حجت الاسلام رحیمیان، تولیت سابق مسجد جمکران با بیان اینکه امام خمینی حقیقتا به قرآن و وحی و رسالت پیامبر باور داشت، گفت: دستاورد مهم باور امام و اقدام علوی او مقاومت در مقابل حق بود.
وی در ادامه به قرائت بخشی از نامه امام خمینی که در سال 1323 برای کتابخانه وزیری یزد نوشته بود، پرداخت.
وی با اشاره به بخشی از نامه که امام که به انتقاد از اوضاع حجاب و عفاف در دوران رضاخان پرداخته بود، تلویحا به اوضاع نابسامان شرایط فعلی در حوزه حجاب و انتقاد از آن پرداخت که منفعل شدهایم و هیچکس فریادی نمیزند.
اجماعسازی علما علیه اسرائیل کار امام راحل بود
در ادامه، دکتر محمدحسن رجبی دوانی، پژوهشگر حوزه تاریخ، با قرائت بخشی از پیام رهبر انقلاب در صد سالگی حوزه درباره تقابل حوزه و علما با استکبار به تاریخچهای از چکونگی کوچ یهودیان به فلسطین پرداخت و گفت: از آغاز قرن نوزدهم میلادی شاهد کوچ تدریجی یهودیان به فلسطین هستیم که این کوچ از سوی وزرای مختار و سفرای غربی سرعت میگیرد، اغلب وزرای مختار در کشورهای اسلامی یهودی بودند.
وی درباره ورود صهیونیست به ایران گفت: در همان سالی که اعلامیه بالفور صادر شد، انجمن صهیونیست در تهران تأسیس شد و در 18 شهر دیگر نیز آغاز به کار کرد. هدفشان آموزش زبان عبری برای یهودیان ایران و سازماندهی برای مهاجرت بود. حزب صهیونیست رسما در سال 1300 اعلام موجودیت کرد.
رجبی ادامه داد: نخستین واکنش علمای شیعه را در مهر 1301 شاهد هستیم. 26 نفر از علمای تهران به نام هیأت علمیه اعلامیهای صادر میکنند و به شدت به مقاله صهیونیستی که یک یهودی ایرانی نوشته بود اعتراض میکنند و گفتند که قدس سرزمین اسلامی است و خواهان دستگیری و محاکمه این نویسندهای میشوند که آنجا را سرزمینی یهودی دانسته بود.
وی درباره تفاوت کار امام با علمای پیشین گفت: علمای گذشته با وجود مواضع انقلابی در مقام مرجعیت قرار نداشتند و نتوانستند این حمایتهای مردمی را که امام توانست به وجود بیاورد، به وجود بیاورند. علمای پیشین نتوانستند اجماعی از علما و مراجع علیه صهیونیست به دست بیاورند؛ در حالی که شاهد هستیم بعد از حرکت امام در مسائل مبتلابه جهان اسلام و دفاع از اعراب در جنگهای با اسرائیل، همه علما اعلامیه دادند.
رجبی افزود: مبارزه علمای گذشته پیش از امام غیر از کاشفالغطا استمرار نداشت؛ اما امام تا پایان عمر این مسئله را ادامه داد. مبارزه امام باعث احساس همدردی و همبستگی شیعیان و اهل سنت شد.
وی گفت: مرحوم امام مسأله فلسطین و پدیده صهیونیست را از یک آرمان و جنبش محدود سیاسی عربی به یک مسئله اسلامی و مکتبی تغییر دادند و اسرائیل را دولت نامشروع دانستند که نه تنها برای اعراب، بلکه همه مسلمانها و حتی همه موحدان یک تکلیف اسلامی و انسانی برشمردند که پیروزی و یا شکست سیاسی و نظامی در آن هر دو به معنای پیروزی و عمل به تکلیف الهی است.
امام را درست نشناختیم
حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی، مورخ معاصر و مدیر بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی نیز با اشاره به خطر جریانی که میخواهد امام خمینی را زیر سؤال ببرد، گفت: مشکل اصلی به این برمیگردد که امام را درست نشناختیم. رمز موفقیت امام در همین یک کلمه بود که لله بود. همه چیز امام برای خدا بود، لله حرکت کرد، لله سکوت کرد، آنچه که در امام میبینیم همین لله است.
وی با بیان اینکه یکی از مشکلاتی که در جامعه روحانیت بوده و هست عدم جامعهشناسی است، درعین حال، امام خمینی را زمان شناس دانست و گفت: زمانی که امام نهضت را آغاز کرد میدانست الان شرایطی است که باید این راه آغاز بشود و به ثمر می رسد.
روحانی افزود: امام روز 16 مهر سال 41 که روز آغاز نهضت امام بود، در بیت آیت الله حائری چیزی گفت که باعث شگفتی شد؛ «اگر ما میخواهیم اسلام و ایران از اضمحلال نجات پیدا کند باید خاندان پهلوی را از قدرت پایین بکشیم.» آقای شریعمتداری پرسید با چه قدرتی میتوانید؟ امام جواب داد قدرتی داریم که از بمب قویتر است و آن ملت است. این جامعهشناسی امام بود که ملت را میشناخت. ملتی قویتر از بمب هستند که تربیت و پرورش شده باشند.
وی با جریانشناس خواندن امام گفت: روزی که امام خطر صهیونیست را مطرح کرد، کسی اسم صهیونیست را نشنیده بود. زمانی امام خطر امریکا را مطرح کرد که روشنفکرها انگلیس را خطر میدانستند و آمریکا را خطر نمیدانستند.
روحانی، خودخواهی را بزرگترین خطر پیش روی حوزه علمیه دانست و اینکه انجمن حجتیه و جاسوسهای انگلیس و آمریکا در حوزه کار میکنند، گفت: میخواهند کاری بکنند که در حوزه، خمینی و خامنهای پیدا نشود و کسانی را به بازار بیاورند که مثل شریعمتداری و منتظری باشند؛ یا دنیاطلب و یا سادهلوح باشند و در کنارش، تاریخ انقلاب را مخدوش کنند.
مورخ معاصر افزود: یکی از شگردهای فراماسونها، ضد انقلابها و دشمنان اسلام این بود که یک مطلبی را با دروغ مینوشتند و دیگران هم آن را تکرار میکنند و میگویند که این حرفها را خیلیها زدند.
خبرنگار: بابک شکورزاده
انتهای پیام/
source