به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اتریش، کشوری در قلب اروپا، با تاریخی غنی و فرهنگی متنوع شناخته میشود. این کشور که در گذشته بخشی از امپراتوری اتریش-مجارستان بود، سهم مهمی در شکلگیری هنر، موسیقی کلاسیک، فلسفه و معماری غربی داشته است. شهر وین، پایتخت اتریش، بهعنوان یکی از مراکز فرهنگی و هنری اروپا، محل تولد یا فعالیت بسیاری از مشاهیر مانند موتسارت و بتهوون دو موسیقیدان بزرگ اتریشی بوده و همچنان جایگاه ویژهای در فرهنگ و هنر جهانی دارد.
روابط فرهنگی ایران و اتریش سابقهای دیرینه دارد که به قرنها پیش بازمیگردد. دو کشور با وجود تفاوتهای جغرافیایی و مذهبی، همواره بر اهمیت گفتوگو، تبادل فرهنگی و نزدیکی ملتها تأکید داشتهاند. تعاملات فرهنگی میان ایران و اتریش از طریق برگزاری هفتههای فرهنگی، نمایشگاههای هنری، همکاریهای دانشگاهی و موسیقیایی، و همچنین ترجمه آثار ادبی و فلسفی شکل گرفته و موجب غنای متقابل دو فرهنگ شده است.
از مهمترین نقطههای اشتراک فرهنگی میان ایران و اتریش میتوان به توجه ویژه به موسیقی، شعر و ادبیات اشاره کرد. همانطور که موسیقی کلاسیک وین در جهان شناخته شده است، موسیقی سنتی ایرانی نیز میراثی فاخر و تأثیرگذار دارد. همچنین، هر دو ملت برای فلسفه، اندیشهورزی و گفتگوهای فرهنگی ارزش فراوانی قائلاند و این رویکرد، بستر مناسبی برای گفتوگوهای بینافرهنگی، پروژههای مشترک علمی و هنری، و توسعه روابط مردمی فراهم کرده است.
در این راستا با رضا غلامی، رایزن فرهنگی ایران در اتریش، به گفتوگو نشستیم تا بیشتر درباره ظرفیتها و دستاوردهای تعاملات فرهنگی میان دو کشور بدانیم. وی در این گفتوگو بر نقش دانشگاهها و مراکز پژوهشی در تقویت پیوندهای علمی و فرهنگی تأکید کرد و از پروژههای مشترک در حوزههای فلسفه، ادبیات و موسیقی بهعنوان نمونههایی موفق یاد کرد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
* به عنوان پرسش نخست، مایلیم ابتدا نظرتان را درباره سابقه تاریخی روابط فرهنگی دوملت ایران و اتریش بدانیم.
متشکرم؛ من هم دوست دارم قبل از هر سخن به رابطه دیرینه، با اصالت، و احترامآمیز و فرهنگی دو ملت و دولت ایران و اتریش طی دهههای متوالی صحبت کنم. بدون اغراق، هرچند اکنون روابط سیاسی دو کشور تحت تأثیر حوادث روز و فقدان درک مشترک چندان مانند گذشته گرم نیست، اما ایران و اتریش همواره دو کشور دوست و همکار بودهاند و فراتر از روزمرگیهای سیاسی، با نگاهی بلندنظرانه برای رسیدن به جهانی بهتر همکاری داشتهاند.
با تفکیک سیاست از فرهنگ روابط گذشته را زنده کنیم
ملت اتریش اغلب تمدن عظیم ایران و خدمات منحصربهفرد این تمدن به تاریخ بشریت و پیشرفت جامعه انسانی را میشناسند، و متقابلاً ملت ایران نیز از تاریخ، فرهنگ غنی و سازنده اتریش و تأثیرات ژرف ملت اتریش در اروپا آگاه است.
در چنین بستری از شناخت و احترام متقابل، فرهنگ میتواند و باید نقش پیونددهنده را ایفا کند؛ پلی میان دلها، فراتر از مرزهای دیپلماتیک و سیاسی. ما میتوانیم با تکیه بر اشتراکات فرهنگی، هنری، و انسانی، زمینهساز دورهای تازه از تعاملات فرهنگی و اجتماعی میان دو ملت باشیم.
باور دارم که با تفکیک سیاست از فرهنگ و گشودن درهای گفتوگو، هنر، اندیشه و تبادل تجربیات، میتوانیم نهتنها خاطره روابط گذشته را زنده نگاه داریم، بلکه افقهایی نو برای آیندهای روشنتر نیز ترسیم کنیم.
بازنمایی فرهنگی و بهبود تصویر ایران در افکار عمومی غرب
* نظر شما درباره منطق سرمایهگذاری های فرهنگی ایران در اروپا واتریش چیست؟
کشور ما باید به دلایل گوناگون معرفی فرهنگ و تمدن ایرانیاسلامی در اروپا سرمایهگذاری کند.
اول اینکه ایران با برخورداری از تمدنی چند هزار ساله، مجموعهای غنی از دستاوردهای علمی، هنری، فلسفی و ادبی را در تاریخ بشر ثبت کرده است. معرفی این میراث در اروپا، فرصتی برای ابراز هویت و اصالت فرهنگی کشور فراهم میآورد و زمینهای برای ایجاد علاقه، احترام و تعامل فرهنگی عمیقتر میان ملتها ایجاد میکند. این بازنمایی فرهنگی، نقشی مهم در بازسازی تصویر ایران در ذهن افکار عمومی غرب دارد.
دوم اینکه ارائه دقیق، پژوهشمحور و خلاقانه از فرهنگ و تمدن ایرانیاسلامی در قالب نمایشگاهها، کتابها، مستندها و برنامههای هنری میتواند درک جهانی از تاریخ و هویت ایرانی را اصلاح و تقویت کند. چنین رویکردی به تثبیت جایگاه ایران بهعنوان یکی از تمدنهای بزرگ جهان و بازیگری تأثیرگذار در تاریخ فرهنگی بشر کمک خواهد کرد.
از سوی دیگر، حضور فعال و اثرگذار فرهنگی ایران در اروپا بستر مناسبی برای شکلگیری گفتوگوهای علمی، فلسفی و هنری میان نخبگان دو سوی جهان فراهم میکند. این تعاملات، زمینهساز گسترش ارتباطات، همکاریها، همافزاییها و شکلدهی به علایق مشترک در موضوعات جهانی است و میتواند به توسعه و تقویت وجوه انسانی، فرهنگی و اخلاقی جهان صنعتی کمک کند.
به نظر من، همکاری با مؤسسات آموزشی، هنری و پژوهشی اروپایی بستری فراهم میکند برای تبادل دانش، ایده و تجربه میان نخبگان فرهنگی و دانشگاهی. این تبادلات میتواند به شکلگیری پروژههای مشترک، انتشار آثار علمی و هنری مشترک، و گسترش شبکههای پایدار فرهنگی منجر شود که در بلندمدت ثمرات اجتماعی و تمدنی ارزشمندی خواهند داشت.
مسلماً، معرفی هنرمندانه و هوشمندانهی ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی ایران میتواند مردم اروپا را به بازدید از ایران ترغیب کند و جریان پویای گردشگری فرهنگی را فعال سازد. این امر نه تنها به رونق صنعت گردشگری و اقتصاد محلی کمک میکند، بلکه موجب شکلگیری روابط پایدار انسانی و فرهنگی میان دو سوی این تعامل میشود.
در این میان، پرواضح است که سرمایهگذاری هدفمند در حوزه فرهنگ، با ایجاد زمینههای احترام، شناخت و همدلی متقابل، میتواند بهطور غیرمستقیم موقعیت سیاسی و دیپلماتیک کشور را در سطح بینالمللی بهبود بخشد. وقتی یک ملت از زاویه فرهنگی به درستی شناخته شود، فضای تعامل سیاسی با آن نیز سازندهتر، منطقیتر و مؤثرتر خواهد بود.
* آیا ارزیابی مثبتی از سرمایه گذاری فرهنگی در اروپا و به طور خاص اتریش دارید؟
تا کنون کشور ما در زمینه کار فرهنگی قوی و مبتکرانه در اروپا، سرمایهگذاری وسیعی نداشته و نشانههای این کاستی را میتوان بهوضوح در ضعف حضور مؤثر در مراکز فرهنگی، رسانهای و آکادمیک اروپا و نیز در غیبت روایت عمیق ایرانی از تاریخ، هنر و اندیشه در مجامع بینالمللی مشاهده کرد. این در حالی است که کشورهایی مانند مصر با بهرهگیری از ظرفیت تمدن باستانی خود و ایجاد نهادهای فرهنگی و اسلامی فعال در اروپا، توانستهاند تصویری ماندگار و تأثیرگذار از خود در افکار عمومی غرب ثبت کنند. چین نیز با راهاندازی گستردهی
مؤسسات کنفوسیوس، تولید محتوای رسانهای هدفمند و سرمایهگذاری هوشمندانه در حوزه فرهنگ و آموزش، موفق شده است حضور فرهنگی خود را در فضای فکری اروپا گسترش دهد.
نسل جدید اروپا با تمدن ایران آشنا نیستند
نباید فراموش کرد که بسیاری از نسلهای جدید در اروپا، برخلاف نسلهای پیشین، یا اساساً با فرهنگ و تمدن ایرانی آشنایی ندارند یا صرفاً با تصویری مبهم و کلیشهای از آن مواجهاند؛ تصویری که بیشتر حاصل روایتهای ناقص یا تحریفشده است. این وضعیت نشاندهندهی کمبود جدی سرمایهگذاری فرهنگی از سوی ما و نیز نبود برنامههایی قوی از نظر تکنیکی و محتوایی برای معرفی صحیح و جذاب فرهنگ و تمدن ایرانیاسلامی به مخاطبان اروپایی است. البته نه اینکه نخواسته باشیم کار قوی بکنیم بلکه اقتضائات کار قوی وجود نداشته الا در موارد خاص که اراده وحمایت جدی مسئولان پشتکاری شکل گرفته است.
* آیا تفاوتی میان کار فرهنگی در اروپا با سایر نقاط جهان قائل هستید.
کار فرهنگی در اروپا – بهویژه در کشوری مانند اتریش که خود یکی از مراکز تاریخی فرهنگ، هنر و فلسفه در جهان غرب است – بهمراتب دشوارتر و چالشبرانگیزتر از بسیاری از نقاط دیگر دنیاست. اتریش نهتنها فرهنگی غنی و ریشهدار دارد، بلکه مخاطبان آن نیز بهلحاظ فرهنگی از سطح بالای آگاهی و سلیقه برخوردارند. از این رو، هرگونه فعالیت فرهنگی در چنین محیطی باید از نظر محتوا، تکنیک، کیفیت اجرایی و استانداردهای زیباییشناختی، در تراز رقابتی با محصولات و برنامههای فرهنگی اروپایی باشد.
علاوه بر این، مخاطبان فرهنگی ما – چه ایرانیان مقیم اروپا و چه غیرایرانیان علاقهمند به فرهنگ ایران – در فضایی قرار دارند که بهاصطلاح با ویترینهایی عظیم، متنوع و بسیار جذاب از تولیدات فرهنگی گوناگون روبرو هستند؛ از تئاتر و هنرهای تجسمی گرفته تا انتشارات، مطبوعات، فیلم، موسیقی و برنامههای فرهنگی دیجیتال. در چنین فضایی، مخاطب تنها زمانی به سمت بهرهبرداری از یک فعالیت یا محصول فرهنگی گرایش پیدا میکند که آن اثر یا برنامه، در رقابت با سایر گزینهها دارای امتیازات کیفی، نوآوری و دارای اصالت باشد. بنابراین، موفقیت در این عرصه نیازمند برنامهریزی دقیق، شناخت عمیق از محیط فرهنگی اروپا، و استفاده از ظرفیتهای حرفهای و خلاقانه برای ارائهای مؤثر و درخشان از فرهنگ و تمدن ایرانیاسلامی است.
* فکر می کنید سازمان فرهنگ و ارتباطات طی سالهای گذشته توانسته برنامههای مهم خود را اجرایی کند؟
امروز سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در کشور با نوعی بیمهری و کمتوجهی مواجه است؛ به این معنا که اهمیت و تأثیرگذاری فعالیتهای آن در عرصه دیپلماسی فرهنگی و معرفی چهرهای دقیق و اصیل از ایران به جهان، بهدرستی درک نمیشود. یکی از چالشهای جدی این سازمان، وضعیت نامتناسب بودجهای است؛ بودجهای که بهصورت ریالی اختصاص داده میشود، اما این منابع باید در خارج از کشور و بر مبنای نرخ ارز روز هزینه شوند. در نتیجه، این تفاوت فاحش باعث میشود که سازمان تقریباً همیشه با کسری بودجه جدی روبرو باشد.
پیامد این وضعیت آن است که بسیاری از برنامهها و طرحهای فرهنگیِ اثرگذار و هدفمند، یا اصلاً اجرا نمیشوند، یا با کیفیتی پایینتر از استانداردهای جهانی به مرحله اجرا میرسند. این در حالی است که در جهان امروز، دیپلماسی فرهنگی یکی از ابزارهای مؤثر در تأمین منافع ملی، بهبود تصویر بینالمللی کشور و تقویت روابط میانفرهنگی است.
لزوم ارتقای بودجه رایزنی فرهنگی در کشورها
در این شرایط، ضروری است که با مداخله مجلس، با بودجه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی همان برخوردی صورت گیرد که با بودجه وزارت امور خارجه انجام میشود؛ چراکه امروز در اروپا، فرهنگ جلودار دیپلماسی شده و در بسیاری از موارد، ابتکار عمل در عرصههای سیاسی و حتی اقتصادی، از مسیرهای فرهنگی عبور میکند. اگر فرهنگ به حاشیه رانده شود، عملاً دیپلماسی نیز خنثی و کماثر خواهد شد. از اینرو، ارتقای جایگاه سازمان، تقویت بودجه آن بر مبنای واقعیات ارزی و حمایت راهبردی از آن، اقدامی ضروری و عقلانی در راستای تأمین منافع بلند مدت کشور است.
* شما چه کارهایی را دوست داشتید که انجام بدهید اما موفق به انجام آنها نشدهاید یا ایدههای خاص شما برای آینده چیست؟
ابتدا تأکید کنم که همه رایزنیهای فرهنگی در سراسر جهان، صاحب اختیار مطلق نیستند بلکه تابع سیاستهای فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هستند که در یک جمع کارشناسی تصویب میشود؛ ضمن آنکه در بعضی امور، تقسیم کار شده است. مثلاً عرصه همکاریهای فناوری بر عهده معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان است؛ حتی زبان فارسی به بنیاد بین المللی سعدی سپرده شده وما رایزنهای فرهنگی، فقط عامل اجرایی بنیاد سعدی هستیم. علاوه بر این، وزارت علوم، در کشورهای مهم سفیرعلمی دارد و به ویژه امور دانشجویان را پیگیری میکند. جدای از وزارت علوم، انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی خارج از کشور هم وجود دارند که برای برخی از فعالیتهای خود مورد حمایت هستند؛ حتی در امور اسلامی، در برخی کشورها، مراکز اسلامی امام علی (ع) با حمایت جمهوری اسلامی تأسیس شدهاند که به امور دینی و شرعی شیعیان اعم از ایرانی و غیر ایرانی میپردازند.
اتریش یکی از قطبهای ایرانشناسی در جهان است
بنابراین رایزنی های فرهنگی در یک گستره فرهنگی توافق شده کار میکنند. ما در اتریش کارهای انجام نشده یا اموری که درباره آن کمکاری شده را مشخص کردهایم که تنها به چند نمونه از آنها اشاره می کنم. ما در عرصه ایران شناسی در اتریش باید کارهای بزرگی بکنیم و متأسفانه سرمایهگذاری کافی نداشتهایم، این در حالی است که خوشبختانه اتریش یکی از قطبهای ایرانشناسی در جهان است. همچنین درباره گفتگوی ادیان، به یک برنامه رسمی و دولتی سالانه که وزارتخارجه دو کشور زمینه آن را مهیا میکنند اکتفا کردهایم که آن همتحت تأثیر روابط سیاسی میان دوکشور بعضی سالها برگزار نمیشود یا جنبه تشریفاتی آن بر جنبه علمی و اجتماعی آن غلبه دارد. این در حالی است که اتریش مرکز مهمی برای گفتگوی ادیان در جهان شناخته میشود و فرصتهای متنوع ومنحصربفردی در این کشور برای گفتگوی ادیان وجود دارد.
تألیف و ترجمه کتاب ما به زبان آلمانی با رکود مواجه است
علاوه بر این، در ساحت کتاب ونشر، سالهاست جریان ترجمه و یا تألیف کتابهای مهم در عرصه ایران شناسی و اسلام شناسی به زبان آلمانی با رکود جدی روبرو شده و ما منبع مکتوب و با کیفیت به زبان آلمانی برای عرضه به مخاطبان خود کم داریم. در کل، من قصد دارم در دوره ماموریتم با حسن نظری که از جانب سازمان فرهنگ و ارتباطات شامل ایدههایم شده، بیشتر روی این نوع امور که کار کمتری شده و ضرورت آن محرز است متمرکز شوم.
* برای معرفی و ارائه موسیقی یا سینمای ایران به مراکز و جشنوارههای معتبر اتریش چه اقداماتی انجام دادهاید؟
طبیعی است که ما مسئول انجام صفر تا صد کارهای فرهنگی وهنری نیستیم و نقش معینی در فرایند کارهای فرهنگی و هنری داریم؛ در موضوع موسیقی وسینما آغوش رایزنی فرهنگی ما در اتریش به عنوان یک راهنما و تسهیلگر، به روی مؤسسات هنری چه در زمینه سینما وچه موسیقی باز است. یعنی چنانچه یک ارکستر سمفونی درجه یک، قصد داشته باشد در اتریش اجرا داشته باشد تا حد ممکن به آن از جهات نرم افزاری کمک میکنیم. همچنین اگر یک تهیهکننده محترم سینما به دنبال اکران یک فیلم در اتریش باشد، رایزنی از کمک نرمافزاری به آن دریغ نمیکند. در جشنوارههای معتبر هم رایزنیها نقش پل ارتباطی را دارند. جشنوارههای ضد ایرانی متأسفانه کم نیستند. با این حال، جا دارد عنایت داشته باشید که در این کشور، صنایع فرهنگی در یک اتمسفر اقتصادی آزاد فعالیت میکنند و قواعد بازار بر آن حاکم است.
هنر و صنعت نشر ایرانی در اتریش؛ راهبردی اقتصادی برای حضور مؤثر
از سوی دیگر در ویترینهای محصولات فرهنگی اتریش تنوع و جذابیت خیلی بالاست و خیلی ها با هم در حال رقابتی تنگاتنگ هستند؛ در اینمیان، طبیعی است که مخاطب بابت خرید محصولی هزینه میکند که برتری کیفی، انطباق با ذائقه خودش و جذابیت آن برایش محرز شده باشد. با این ملاحظه، هر اثر موسیقایی یا هر فیلمی در اتریش دخل و خرجش جور نمیشود، چه برسد به آنکه سود بکند. توصیه ما این است که مؤسسات هنری، با محاسبات دقیق اقتصادی کارهای خود را در اتریش عرضه کنند و پیش از تصمیم به آمدن به اتریش با ما مشورت کنند. اگر از من بپرسید تا حالا در اتریش چه اجراهای موسیقی بوده یا چه فیلمهایی اکران شده است، پاسخ من این است که تعداد آنها طی چهل سال گذشته کم نبوده اما همه آنها لزوماً در اینجا موفق عمل نکردهاند.
نقش پزشکان ایرانی در نظام درمانی اترایش محسوس است
* نقش دیاسپورای ایرانی (مقیم) در اتریش در تقویت ارتباطات فرهنگی بین دو کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
تعداد زیادی از هموطنان عزیز ایرانی، به طور دائم وموقت در اتریش زندگی میکنند. ایرانیان در کشور اتریش چند ویژگی مهم دارند و همین ویژگیها، احترام آنان را نزد ملت و دولت اتریش بالا برده است: یکی اینکه اکثرا از دانش ومهارت بالایی برخوردارند وکارهای مهمی را در این کشور بر عهده دارند. مثلاً تعداد
پزشکان ایرانی در اتریش زیاد است به حدی که نقش مؤثر آنها در نظام درمانی اتریش برای همه محسوس است.
دوم اینکه، ایرانیان عموماً در اتریش قانونگرا هستند و تعهد به قوانین ومقررات را برای خود یک اصل تلقی میکنند.
سوم اینکه بیشتر ایرانیان، از قدرت بالایی برای تعاملات فرهنگی با سایر فرهنگها برخوردارند و معمولاً در برابر فرهنگهای دیگر سعه صدر و مدارای بالایی دارند.
چهارم اینکه، خیلی از ایرانیان، برخی از سنتهای خود را، در اروپا حفظ کردهاند و این سنتهای پیچیده با نیکورزی، مهربانی وخیرخواهی است. نکته قابل توجه این است که ایرانیانی که به فرهنگ و سنتهای ایرانی بهاء میدهند و تماماً در فرهنگ کشوری که در آن زندگی می کنند هضم نمی شوند، خودشان به معرفی کننده قدرتمند فرهنگ و سنتهای ایرانی تبدیل می شوند.
* در ادامه پرسش قبل بفرمایید چگونه از ظرفیتهای فرهنگی و هنری ایرانیان مقیم بهره میبرید؟ برنامهای در این زمینه دارید؟
تک تک ایرانیان در اتریش با هر طرز فکر وسلیقهای و هر ظاهری، برای ما عزیز و گرامی هستند و رایزنی علاقه دارد تا به میزان وسع خود، با آنها در ترویج فرهنگ ایران همکاری تنگاتنگ وصمیمانهای داشته باشد؛ با اینحال، برخی از ایرانیان مقیم اتریش به دلایل گوناگون ازجمله انتقاد به برخی مسئولان داخل کشور یا تحت تأثیر قرار گرفتن از رسانههای ضد انقلاب، در نگاه اول تمایلی برای همکاری با رایزنی از خودشان نشان نمی دهند، اما بعد از ارتباطات بیشتر و آشنایی با فعالیتهای رایزنیها، بخشی از آنان به همکاری گرایش پیدا می کنند.
دست ایرانیان مقیم اتریش با هر فکر و سلیقهای را برای همکاری میفشاریم
من معتقدم مواجهه ما نسبت به همه ایرانیان عزیز در خارج از کشور از جمله اتریش، باید مواجهه پدری- فرزندی باشد. هیچ پدر ایرانی دوست ندارد فرزند خود را به خاطر اختلاف نظر یا سوء تفاهم تنها بگذارد وهیچ فرزند ایرانی، هم دوست ندارد به پدر خود، رو ترش کند. ما همه متعلق به یک سرزمین و فرهنگ هستیم و قلبهایمان برای ایرانمی تپد. اگر هم در این میان، اشکالاتی هست، باید با گفتگو، تفاهم و همکاری با همدیگر این اشکالات را رفع کنیم. با دعوا، قهر و بیشتر کردن شکافها، مشکلی حل نمی شود. از این رو، ما در اتریش، دست تکتک ایرانیان مقیم اتریش با هر فکر، ذائقه و ظاهری را به گرمی میفشاریم ومتقابلاً از ایرانیان عزیز در اتریش می خواهیم تا رایزنی را به عنوان پل فرهنگی میان ایران واتریش و کانون ترویج فرهنگ وتمدن عظیم ایرانی اسلامی یاری کنند.
هموطنان ما در اتریش کارهای مبتکرانهای در ترویج فرهنگ و تمدن ایران دارند
تا امروز خوشبختانه شمار قابل توجهی از ایرانیان نخبه دعوت رایزنی فرهنگی را پذیرفتهاند هر چند باید اذعان کنم که با نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم. در ضمن جا دارد تصریح کنم که در هم افزایی با ایرانیان مقیم، اولویت اول ما زبان فارسی و سپس معرفی وترویج فرهنگ وتمدن ایرانی است در اتریش است. الان خوشبختانه نزدیک به 20 کلاس آموزش زبان فارسی توسط ایرانیان مقیم اتریش فعال است که من سال قبل در یک مراسم در رایزنی، هم از معلمان کلاسهای آموزش فارسی تجلیل و هم یک دورهی هماندیشی برای تقویت آنها دایرکردم. در معرفی و ترویج فرهنگ و تمدن ایرانی هم هموطنان ایرانی ما در اتریش کارهای مبتکرانه زیادی دارند. حتی بعضی از آنها با هزینه شخصی، کتاب درباره معرفی ایران می خرند و به مردم فرهنگدوست اتریش اهدا می کنند؛ گاهی نیز از رایزنی کتابهای خوب را تهیه میکنند.
* دانشجوهای ایرانی چقدر مخاطب برنامههای رایزنی هستند؟
دانشجوهای ایرانی برای ما اهمیت زیادی دارند، هر چند همان طور که اشاره کردم آنها در عرصههای فنی از مساعدت وزارت علوم، و در عرصه سیاسی از مساعدت انجمن اسلامی و سفارت استفاده میکنند. در آیین های اسلامی ـ شیعی هم خوشبختانه مرکز امام علی (ع) فعال است. در ساحت فرهنگی و فکری، رایزنی فرهنگی ما در اتریش این افتخار را داشته که نشستهایی را برگزار کند که هشتاد درصد مخاطب برخط یا حضوری آنها دانشجویان ایرانی بودهاند. برای نمونه: نشست انسان و هوش مصنوعی، نشست فرهنگ و علوم شناختی، نشست فلسفه برای کودک، نشست نقد کتاب قدرت وپیشرفت کهنویسندکان آنسال گذشته جایزه نوبل گرفتند؛ یا سمپوزیومهای ایرانشناسی و غیره. همچنین کتابهایی که رایزنی طی یکسال اخیر منتشر کرده است، اغلب با استقبال دانشجویان روبروشده است. مثلاً کتاب آشنایی با فلاسفه ایرانی، آشنایی با موقعیت اجتماعی زنان ایرانی و …
انتهایپیام/
source