جلیل جعفری، فعال رسانه، در یادداشتی نوشت: اصولا هر آنچه که بشر در پاسخگویی به نیازی میآفریند، برآیند زایش فکری اوست. اگر هنر و ادبیات نتیجه عرقریزی روح بشر است صنایع دستی ماحصل عرقریزی توأمان روح و جسم اوست. تا فکر و ایده و احساس نیازی نباشد چیزی به منصه ظهور نمیرسد. از این رو، وقتی محصولی تحت عنوان صنایع دستی پا به عرصه وجود میگذاشته منبعث از نیازی بوده که به ذهن صنعتگر خطور میکرده؛ چیزی که ادامه یکی از تواناییها یا قابلیتهای آدمی بوده است و یا برطرفکننده نیازی که نوع بشر بهتنهایی قادر به برآوردهسازی آن نبوده است.
بهطور حتم در گذشته چنین گزارهای مد نظر بشر بوده که دست به خلق وسایلی با هدف رفع نیاز و ایجاد آسایش میزد. صنایع دستی شامل لوازم و وسایلی است که بنا بوده مورد استفاده واقع شود. یعنی محصولات صنایع دستی که امروزه برای بیشتر مردم جنبه تزیینی دارد و نگاه تفننی به آن میشود در روزگاران قدیم وسایلی ضروری برای گذران زندگی و از همه مهمتر چیرگی بر مشکلات شکلی روزمره بوده است.
با وقوع انقلاب صنعتی صنایع دستی و هر آنچه که بشر به مدد ذهن و دست خود برای رفع نیازی میساخت رفتهرفته رنگ باخت و جای خود را به محصولاتی داد که در مدت زمان کمتر و دقت و ظرافت بیشتر و به شکل انبوه به کمک ماشینآلات صنعتی ساخته شد.
روند پرشتاب تغییر و تحول در انقلاب صنعتی و محصولات متنوع آن باعث شد تا نگاه بشر به چیزی که تا دیروز با دست میساخت و مورد استفاده قرار میداد دستخوش دگرگونی شود. دیگر از صرف وقت بسیار برای تولید وسیلهای که مشکلی را مرتفع میکرد خبری نبود و همان وسیله شاید در چشمبرهمزدنی در کارخانه تولید و روانه بازار مصرف میشد.
امروزه اما نوع نیاز آدمی به وسایل و ابزار پیرامون او از اساس متحول شده است. بشر امروز تاریخ و هر آنچه را که در آن هست یا از سر علاقه دنبال میکند و یا در پی گرفتن پند و عبرت از آن است. صنایع دستی نیز نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد چراکه بخش عظیمی از صنایع دستی ریشه در تاریخ دارد و گواهی بر سیر تحول نیازهای آدمی در قرون و اعصار است.
اینجاست که میطلبد نوع نگاه به صنایع دستی متحول شود زیرا صنایع دستی یادآور دیروز است و انسان امروز بنده زمان حال است و چشم به افق آینده دارد.
جدا از همه مسائل و مشکلاتی که در صنایع دستی وجود دارد، نکته اصلی در صنایع دستی خلاقیت و ابتکار است. منتها با این تفاوت که فرد صنعتگر باید ایده و ابتکار خود را با مسایل امروزین زندگی گره بزند و از خود بپرسد که محصولش رافع کدام نیاز همنوع او در زمانه حاضر است؟
ناگفته نباید گذاشت که پارهای از محصولات صنایع دستی همچنان و همیشه کاربرد دارند و میتوان از آنها در زندگی مدرن و پست مدرن امروزی استفاده کرد. نمونه بازار آن فرش و قالی است. بهطور حتم و در حالت حداقلی هر ایرانی فرش دستباف را بر فرش صنعتی ترجیح میدهد و اگر توان مالی او اجازه دهد و یا قیمت تمام شده مقرونبهصرفه باشد انتخاب اول او فرش دستباف است.
مردم باید قانع و مجاب شوند که همه محصولات صنایع دستی فقط جنبه تزیینی ندارند و هنوز دستسازههایی از قبیل محصولات چرمی و… ساخته میشود که در زندگی کنونی محلی از اعراب دارند.
صنایع دستی امروزین ناگزیر از اتخاد موضع پسانوگرایی است. به زبان سادهتر، درست است که صنایع دستی از جمله صنایع و هنرهایی است که ریشه در درازنای تاریخ دارد و پابهپای بشر پیش آمده و در دورههای متفاوت اشکال مختلف به خود گرفته اما لاجرم به نشستن بر منظرگاهی است که رو به آینده دارد.
طبق تعریف بالا، هنرمند یا صنعتگر صنایعدستی باید درکی درست از مفهوم تاریخیجامعهشناختی از جامعه خود داشته باشد تا بتواند محصول برآمده از ایده و تفکر خود را به نیازی همیشگی و ضروری تبدیل کند.
مبحث مهم دیگر در کنار تعریف کاربری امروزی حفظ صنایع دستی است که از راه آموزش و انتقال سینهبهسینه ممکن میشود. در این زمینه لازم است از تجربه اندوخته پیشکسوتان و مهارت کارآفرینان بهرهبرداری شود. همچنین به موازات آموزش مهارتهای تولید صنایع دستی هنرآموزان با توجیه اقتصادی این صنعت آشنایی پیدا کنند.
بر همگان واضح است که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی متولی اصلی توسعه، ترویج و آموزش صنایع دستی است. با این همه، نمیتوان از همکاری و تعامل دیگر سازمانها و نهادها و خاصه بخش خصوصی چشم پوشید چراکه صنایع دستی مقولهای ملی است و بنابراین پاسداشت و گسترش آن عزمی ملی میطلبد. میتوان در همایشها و جشنوارههای ملی و کشوری و حتی جهانی صنایع دستی ایران را میتوان بهعنوان برندی ملی معرفی کرد و با تصویب قوانین لازمالاجرا در همه ارگانها مقدمات کارآمدی آن را در زندگی کنونی فراهم آورد.
نکته پایانی که ای بسا مهمترین بخش صنایع دستی باشد مقوله گردشگری آن است. گردشگری صنایع دستی نوعی از گردشگری فرهنگی است که به بازدید و تجربه هنرها و صنایع دستی بومی در مناطق مختلف اختصاص دارد. این نوع گردشگری فرصتی ارزشمند برای آشنایی با فرهنگ، تاریخ، و سنتهای یک منطقه است و به گردشگران اجازه میدهد با فرآیند ساخت صنایع دستی، ابزارها و مواد اولیهای که در تولید آنها به کار میرود آشنا شوند.
گردشگری صنایع دستی با سایر انواع گردشگری تفاوتهای قابل توجهی دارد چراکه در آن علاوه بر دیدن جاذبههای گردشگری امکان ارتباط مستقیم با صنعتگران محلی و شرکت در فرآیند تولید نیز وجود دارد. این تجربه منحصربفرد نهتنها به افزایش دانش و آگاهی گردشگران درباره فرهنگ محلی کمک میکند بلکه به ارزش معنوی و اقتصادی صنایع دستی بومی نیز میافزاید. گردشگران میتوانند از نزدیک شاهد مهارت و خلاقیت صنعتگران باشند و تجربهای زنده و دستاول از کارگاهها و تولیدات بومی داشته باشند.
ایران با توجه به پیشینه غنی و تنوع فرهنگی گسترده یکی از بهترین مقاصد گردشگری صنایع دستی در جهان است و خوزستان با توجه به سابقه کهن سکونت بشر در این دیار بیشک حرفهای مهم شنیدنی برای گفتن دارد.
انتهای پیام/
source