متن ترانه وحید ان لاو اشک

موندم لا به لای تردید و شک

نیاز منی ولی با بغض و اشک

با هر بهونه ای تنهام میذاشت

لحظه به لحظه تو نفرت میکاشت

با چشم سردش عشقو حراج کرد

دل کند و رفتو دنیا رو تار کرد

با خنده هاش بازیچم کرد یه عمر

از خاطراتش مونده فقط یه زخم

هر شب تو فکرم عکسی که جا موند

حسی که تو گذشته جا موند

گفتم،نرو گفت دیر شده دیگه

رفت و دلم خاکستری شد دیگه

source

توسط irmusic4.ir