متن ترانه کامران مولایی پایتخت عشق

رفتی اندوه منو تنهایی گردن نمیگیره

رفتنت زخم عمیق روحمه که جاش نمیره

غمت عین سایمه همیشه با من هم مسیره

زندگیم شده یه کابوسی که میبینم همیشه

زیر بارون داری میری خیره موندم پشت شیشه

نمی‌دونم چرا این عذاب من تموم نمیشه

غصه هام تازه میشه وقتی که بارون میزنه

پایتخت عشقتو آتیش کشیدی یه تنه

اون که میسوزه فقط شهر تو نیس قلب منه

داره کم کم عطرتو از رو لباسم میپره

گریه کردم،گریه هام عشقو بشوره ببره

ولی دلتنگیم اضافه میشه هرچی میگذره

من تمومه زندگیمو

پای عشق تو گذاشتم

تو غرورمو شکستی

تیکه هاشم برنداشتم

میدونستم نمی‌مونی

همیشه رفتنی می‌ره

آدم عاشق میشه وقتی

تنهاییشم می پذیره

source

توسط irmusic4.ir