متن ترانه گمنام و هیوان بند انتظار

فکر نمی‌کردم  ولی

غصش قصس دیوونم کرده

یه کتاب حرف دارم که

سر فصلشم پره درده

انتظار کشیدم

طمع دردو چشیدم

شب بیداری نقاشیه زخمی کشیدم

بوی تعهد میاد ولی خاطراتش ته هیلس

خداحافظ  اون دردای قدیمی

میگفتن خدا توخوبی که کریمی

چرا من موندم تو شهر غریبی

که میگفتن  ادای خوبی ولی ته فریبی؟

یه ادمی که  خودش نمیدونه با خودش چی کرده

چه انتظاری ازش هست که میگی  مرحم درده

نه جوونی کرده نه زندگی کرده فقط تو اشتباه کوچیک ، بزرگ شده غرقه

چشم بسته دلمو دادم به یاری

جونمم پاش دادم بی انتظاری

تهش هیچ من موندم با دستای خالی

من ک گفته بودم هستم یا علی تا هو الباقی

فکر نمی‌کردم  ولی

غصش قصس دیوونم کرده

یه کتاب حرف دارم که

سر فصلش پره درده

انتظار کشیدم

طمع دردو چشیدم

شب بیداری نقاشیه زخمی کشیدم

بوی تعهد میاد ولی خاطراتش ته هیلس

source

توسط irmusic4.ir