به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ انیمیشن در سینمای ایران طی دهههای اخیر توانسته است از یک هنر حاشیهای به یک صنعت معتبر تبدیل شود. این مسیر که با تلاشهای فراوان هنرمندان و پیشرفتهای تکنولوژیکی همراه بوده، حالا نیازمند بازنگری در جایگاه این آثار در چرخه اکران سینمایی و جوایز جشنوارههاست. بررسی این تغییر جایگاه میتواند به شناخت بهتر چالشها و فرصتهای پیش روی انیمیشنسازان ایرانی کمک کند.
در دهههای پیش، انیمیشن در ایران بیشتر بهعنوان یک ابزار آموزشی و سرگرمی برای کودکان شناخته میشد و کمتر بهعنوان یک رسانه مستقل سینمایی مورد توجه قرار میگرفت. با این حال، آثار برجسته سینما نشان دادند که انیمیشن میتواند نهتنها پیامهایی عمیق و فرهنگی ارائه دهد، بلکه در عرصه بینالمللی نیز مخاطبان گستردهای پیدا کند. این موفقیتها، نگاه جامعه سینمایی به انیمیشن را تغییر داد و آن را بهعنوان بخشی جدی از هنر هفتم معرفی کرد.
چرخه اکران و چالشهای آن
با وجود پیشرفتها، انیمیشنهای ایرانی همچنان با موانعی در چرخه اکران مواجه هستند. بسیاری از سینماها تمایل دارند زمانهای پرفروش را به فیلمهای کمدی اختصاص دهند و انیمیشنها اغلب در ساعات کممخاطب یا فصلهای غیرپرفروش اکران میشوند. این رویکرد نهتنها به درآمدزایی این آثار آسیب میزند، بلکه مانع از دیده شدن گسترده آنها توسط مخاطبان میشود. به همین منظور وقتی فعالان صنعت شرایط اینچنینی را شاهد هستند دیگر به سمت تولید پیش نمیروند یه دور باطل با هدف فقدان پرداخت به هنر-صنعت انیمیشن شکل میگیرد.
این وضعیت در مقایسه با بازارهای بینالمللی، تفاوت چشمگیری دارد. در بسیاری از کشورها، انیمیشن بهعنوان ژانری مستقل و پرمخاطب در سینماها اکران میشود و حمایتهای گستردهای از آن صورت میگیرد. این امر نشان میدهد که تغییر نگرش و سیاستگذاریها در داخل ایران برای رقابت با بازارهای جهانی ضروری است.
جایگاه در جوایز سینمایی
یکی دیگر از ابعاد مغفولمانده، حضور محدود انیمیشنها در جوایز سینمایی و جشنوارههای داخلی است. جشنواره فیلم فجر، بهعنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور، معمولاً بخشی مستقل برای انیمیشنها در نظر نمیگیرد و تنها به اهدای یک جایزه کفایت میکند. این موضوع باعث شده است که بسیاری از آثار انیمیشنی شایسته، در حاشیه قرار گیرند و مورد توجه قرار نگیرند.
علاوه بر این، عدم تعریف شاخصهای تخصصی برای ارزیابی انیمیشنها در جشنوارهها، موجب شده است که این آثار نتوانند ارزشهای فنی و هنری خود را بهخوبی نشان دهند. توجه به این مسئله و ایجاد بخشهای تخصصی میتواند انگیزهای مضاعف برای انیمیشنسازان ایجاد کند. البته این ارزیابی را باید به کارشناسان خوش فکر در این حوزه واسپاری کرد نه صرفا افرادی که با تولید آثار به روشهای نوین آشنا نیستند و انیمیشن را هنوز در دهه 70 میبینند.
برای ارتقای جایگاه انیمیشن در چرخه اکران، باید سینماها زمانهای بهتری را به اکران انیمیشنها اختصاص دهند تا این آثار بتوانند در کنار فیلمهای زنده رقابت کنند.
همچنین لازم است در جشنواره فجر بخشی ویژه برای انیمیشن در نظر گرفت. این نگاه در جشنواره فیلم فجر و سایر رویدادهای سینمایی میتواند به دیده شدن این آثار کمک کند و انگیزه بیشتری برای انیمیشنسازان ایجاد کند.
نهادهای دولتی و بخش خصوصی میتوانند با ارائه تسهیلات مالی و تبلیغاتی، به ارتقای کیفیت تولید و افزایش مخاطبان انیمیشنها کمک کنند. همچنین انیمیشنهای ایرانی میتوانند در قالب برنامههای تلویزیونی و محتوای آموزشی مدارس جایگاه ویژهای پیدا کنند و به این ترتیب، از سنین پایین مخاطبان وفادار خود را پیدا کنند. استفاده از ظرفیتهای پلتفرمهای نمایش آنلاین میتواند به دسترسی بیشتر مخاطبان به آثار انیمیشنی کمک کند و بازار جدیدی برای این صنعت ایجاد کند.
مسیر پیموده شده توسط انیمیشن ایران، گواهی بر ظرفیتهای بیپایان این هنر است. در عین حال، برای رسیدن به جایگاهی شایسته در چرخه اکران و جشنوارهها، نیازمند بازنگری جدی در سیاستگذاریها و حمایتهای فرهنگی هستیم. انیمیشن ایران نهتنها میتواند به یک صنعت سودآور تبدیل شود، بلکه میتواند پیامآور ارزشهای فرهنگی و هنری ایران در سطح جهان باشد.
این امر نیازمند یک رویکرد جامع و یکپارچه است که شامل حمایت مالی، آموزش، تبلیغات و تقویت زیرساختهای تولید و توزیع میشود. تنها در این صورت است که میتوانیم شاهد رشد پایدار و تبدیل انیمیشن به یکی از ارکان اصلی سینمای ایران باشیم.
انتهای پیام/
source