متن ترانه حامد ضرغامی حیران تو

کل هستی

در دو عالم

دل به مهرت میسپارند

دشمن و دوست

در مرام و

مردی تو شک ندارند

لا فتی الا علی ، لا سیف الا ذوالفقار

ای که از خیل دشمن نداری واهمه

جوشنی بر تنت بود دعای فاطمه (س)

عالم شده حیران تو ، جانم همه قربان تو

ای که نوری از خدایی ، سایه ای بر ماسوایی

ای که جاری در زمانی، تو فراتر ز فهم جهانی

مدح تو را، ای تکسوار ، باید شنید از شهریار

معراج تو ، شد خط خون ، شان تو شد هم راکعون

source

توسط irmusic4.ir