متن ترانه پرهام ابراهیمی چشمای قاجاریت

تو موج موهای تو گم می‌شم

من غرق می‌شم تو تنت هرشب

من راه می‌رم زیر چتر تو

تو جنگل پیراهنت هرشب

پهلو گرفته توی آغوشت

اون کشتی که دور از تو می‌میره

وقتی که باد از موت رد می‌شه

طوفان تموم شهرو می‌گیره

صدای خنده‌ی تو

تو خونه پیچیدو

دوباره زد به سرم

تو وقت دلتنگی

قراره حرف بزنی

قراره حظ ببرم

همیشه عاشقتم

حتا اگه یک روز

بیای و زخم بزنی

اصلن فدای سرت

من جونمم می‌دم

خود جنون منی

تو قهوه‌ی چشمای قاجاریت

حافظ نشسته فال می‌گیره

از بس که بیرحمانه جذابی

ماه از حسادت داره می‌میره

لبهای تو یه ارتش سرخه

چشمای تو شیراز و دق داده

گیلاس می‌ریزه ازت وقتی

می‌خندی با آرایشی ساده

source

توسط irmusic4.ir