متن ترانه فرهاد زرشام فر ردپا

گلُم روزی‌ که رفتی به سواری

به اَسبت گفته بودُم گل بیاری

خدا چشمُم به رد پای اسبه

دخیلُم رو درختای تو نصبه

گلُم روزی سه‌بار رو پشت بومُم

واسه گنجیشککت آواز می‌خونُم

شاید پر زد نشستش روی شونه‌ت

بهت گفتش که برگردی به خونه‌ت

گلُم اسبت رسیده پس کجایی

الان سی‌روزه رفتی کی می‌آیی

گلُم عطرت هنوزُم روی زینه

نمی‌زارُم کسی رویش بشینه

حالا مو توی گندم ها می‌شینُم

تورو خندون زیر بارون می‌بینُم

به یادت قطره‌ی اشکی می‌ریزُم

یه شاخه گندم از موهات می‌چینُم

گلُم اسبت رسیده پس کجایی

الان سی‌روزه رفتی کی می‌آیی

گلُم عطرت هنوزُم روی زینه

نمی‌زارُم کسی رویش بشینه

source

توسط irmusic4.ir